04 (1) copy

04-04 copy

تحقیر اسرائیل از سوی کیسینجر، مایر را برانگیخت. او می‌خواست بداند، «آیا این به آن معناست که روس‌ها می‌توانند مانند چک‌ها به ما زور بگویند؟» (اشاره به تهاجم شوروی به چکسلواکی در سال۱۹۶۸). مایر گفت که اسرائیل همچنان در کنگره از حمایت برخوردار است؛ اما کیسینجر به سرعت آن را رد کرد: «کنگره نمی‌خواهد نیروهای آمریکایی در خاورمیانه حضور داشته باشند.» او [کیسینجر] گفت که محبوبیت نیکسون به ۳۰درصد کاهش یافته و پرسید: «رای یهودیان چه تفاوتی دارد؟» کیسینجر سپس پیشنهادی را که از او [مایر] می‌خواست ارائه دهد اصلاح کرد: اگر سازمان ملل در ازای مبادله‌ اسرای جنگی مصر و اسرائیل، راه سوئز را باز نگه دارد و اگر محاصره‌ باب‌المندب که منابع نفتی اسرائیل را تهدید می‌کرد، پایان یابد، در این صورت اسرائیل باید مایل به بحث درباره خطوط ۲۲ اکتبر باشد. مایر گوش نمی‌داد. او هنوز می‌خواست بداند چرا او [مایر] باید «هر چیزی را که مصری‌ها به ما می‌دهند» بپذیرد. کیسینجر مجددا با تلاش برای آموزاندن دنیای واقعیِ سیاست قدرت به او پاسخ داد: «اگر موضع مطلق‌گرایانه‌ای را که در برابر من اتخاذ کرده‌ای حفظ کنی، دیر یا زود با یک تحمیل مواجه می‌شوی.» کیسینجر برای چیزی که مایر بیشتر از همه از آن می‌ترسید، از یک کلمه رمز استفاده می‌کرد: یک عقب‌نشینی تحمیل‌شده از سوی ابرقدرت به خطوط۱۹۶۷. مایر پا در یک کفش کرد که این واکنش طبیعی یک قدرت کوچک است که برای تسلیم شدن به منافع حیاتی تحت‌فشار قرار گرفته: «می‌توانیم بگوییم خطوط ۲۲اکتبر و نه یک کامیون. آنها نمی‌توانند هر دو را داشته باشند.»

کیسینجر وقت و صبرش تمام‌شده بود. «بهتر است به رئیس‌جمهور بگویید که من پیشنهادی به شما دادم، قبول آن برای شما بسیار دردناک است و احتمالا سرنگون خواهید شد؛ اما آن را به دولت ارائه کنید.» کیسینجر به مایر برای آخرین بار هشدار داد که جایگزین یا آلترناتیو قرار بود اجبار به بازگشت به خطوط ۲۲اکتبر با قطعنامه مشترک آمریکا-شوروی در سازمان ملل باشد. مایر می‌خواست از رویارویی با رئیس‌جمهور ایالات‌متحده اجتناب کند؛ زیرا می‌دانست به او در بازگشت به اسراییل لطمه می‌رساند و تصمیم گرفت تسلیم شود. مایر با لحنی آشتی‌جویانه‌تر گفت: «تفاوت زیادی بین ما نیست.» کیسینجر فضا را برای خود باز دید. او اصرار داشت که مایر با کنترل مسیر از سوی سازمان ملل موافقت کند. مایرِ شکست‌خورده پاسخ داد: «بسیار خوب.» کیسینجر درحالی‌که به یاریو هشدار داد: «به خاطر خدا، همین آخر هفته چنین پیشنهادی به مصری‌ها ندهید»، گفت که می‌خواهد اطمینان یابد که کارت کوچکی که موفق شده به‌اجبار از مایر بگیرد همچنان در دستش باشد تا در قاهره با آن بازی کند. «بهتر بود در آخر هفته پیشنهادی نفرت‌انگیز ارائه می‌کردید، تا من بتوانم با یک امتیاز بزرگ نزد آنها در قاهره بروم.» با این حربه، با اغتنام فرصت، از خیابان پنسیلوانیا عبور کرد تا قبل از ملاقات رئیس‌جمهور با نخست‌وزیر در دفتر بیضی به نیکسون گزارش دهد.روز قبل در یک گفت‌وگوی تلفنی با کیسینجر، رئیس‌جمهور قاطعانه گفته بود که مایر این بار به خواسته‌اش نمی‌رسد: «او با ورود به دفتر من مشکل بسیار سختی پیدا خواهد کرد...هنری! او دیگر کارتی برای بازی ندارد.» حتی قبل از جنگ، نیکسون، همان‌طور که دیدیم، احساس می‌کرد که اسرائیل باید برای حرکت به سمت صلح تحت‌فشار قرار گیرد. حالا او مصمم بود که این نکته را به مایر بگوید، اما مشت آهنینش را با دستکشی مخملین پنهان کرده بود. مایر جلسه را با ابراز صمیمانه‌ تشکر از رئیس‌جمهور برای انتقال هوایی تجهیزات نظامی آغاز کرد. او همچنین از روشی که نیکسون در پیش‌گرفته بود تا از اسرائیل در برابر قلدری شوروی محافظت کند، ابراز قدردانی کرد. مایر با انعکاس نفوذ کیسینجر، پذیرفت که اسرائیل برای نابودی ارتش سوم مصر تلاش نخواهد کرد؛ اما به بازگشت اسرای جنگی و رفع محاصره‌ باب‌المندب نیاز دارد.

نیکسون با ابراز همدردی، به نگرانی مایر برای زندانیان جنگی اسرائیل پاسخ داد. اما رئیس‌جمهور نصیحت ملایمی به مایر کرد و استدلال کرد که جنگ نشان داده است «که سیاست سنگر گرفتن [تان پشت ما] - به ما می‌گوید که به شما اسلحه بدهیم و شما جنگ را به‌پیش ببرید- نمی‌تواند هدف باشد.» نیکسون سپس این مساله را به‌طور خلاصه درباره رویکرد گام‌به‌گام کیسینجر مطرح کرد. ارزیابی رئیس‌جمهور این بود که هر یک از طرفین خواهان صلح هستند؛ اما طرف مقابل آمادگی پرداخت هزینه را ندارد. وی خاطرنشان کرد: «در صورت عدم توافق بر سر شرایط نهایی، خطر این است که شما درباره چیز دیگری به توافق نخواهید رسید.» او افزود: «کاری که ما باید انجام دهیم همانا بسط و توسعه‌ زنجیره‌ای از رویدادها است، از بین بردن کل مساله و حرکت گام‌به‌گام است... شما نباید این فرصت را از دست بدهید.»نیکسون بدون اینکه به مایر فرصتی برای پاسخ دادن بدهد، نقبی به حوادث جنگ زد و بر نقش خود در دستور دادن به ارسال تسلیحات هوایی عظیم به اسرائیل تاکید کرد. او قمپز در می‌کرد که: «من هرگز به نمایش‌های کوچک که در آن مسائل بزرگ در خطر است، اعتقاد ندارم.» او به بازگویی هشدار «دفکون ۳» ادامه داد. کیسینجر صحبت رئیس‌جمهور را قطع کرد تا به او یادآوری کند که به‌محض اینکه ارتش اسرائیل شروع کرد، شوروی برای آتش‌بس فوری فشار آورد و اینکه سفر او به مسکو «برای این بود که ۴۸ساعت دیگر برای اسرائیل به‌دست بیاورد.» نیکسون گفت که آماده بود وارد یک رویارویی هسته‌ای با شوروی شود تا از مداخله‌ آنها علیه اسرائیل جلوگیری کند. نتیجه خالص این بود که ایالات‌متحده منزوی شود؛ حتی اروپایی‌ها و ژاپنی‌ها به اتحاد جماهیر شوروی نزدیک‌تر شده بودند. او سپس به شبح تحریم نفت اشاره کرد و هشدار داد: «اگر این آتش‌بس از میان برود و اروپا و ژاپن در زمستان امسال یخ بزنند، اسرائیل در جهنم خواهد بود.»