به گزارش گروه بین‌الملل روزنامه «دنیای‌اقتصاد»، نیک رابرتسون، روزنامه‌نگار بخش دیپلماسی سی‌ان‌ان در مطلبی با اشاره به توان ایران برای مقابله با حربه‌های ترامپ نوشت: ترامپ روز دوشنبه در نشست خبری مشترک با نخست‌وزیر ایتالیا از آمادگی خود برای مذاکره بی‌قید و شرط با ایرانی‌ها خبر داد. حسن روحانی، رئیس‌جمهوری ایران نیز روز سه‌شنبه در دیدار با سفیر جدید انگلیس در تهران یکبار دیگر با تاکید بر غیرقانونی بودن خروج آمریکا از برجام اعلام کرد که اکنون توپ در زمین اروپا است.

به‌نظر می‌رسد که ایران و حسن روحانی مواضعی پراگماتیست را اتخاذ کرده‌اند. برای ایران بهتر است تا برخی از دشمنانش را در کنار خود حفظ کند تا اینکه بخواهد همه را از خود براند.

این آمریکا بود که بر خلاف‌نظر آلمان، فرانسه و بریتانیا از برجام خارج شد.

در مقابل ایران به‌جای پاره کردن برجام و از سرگیری برنامه هسته‌ای خود تنها در رابطه با نصب دوباره سانتریفیوژ‌ها برای غنی‌سازی اورانیوم صحبت به‌میان آورده است، سانتریفیوژ‌هایی که به‌زعم آمریکا می‌تواند برای ساخت بمب هسته‌ای به‌کار برود.  مقامات ایرانی تصریح کرده‌اند این بر عهده اعضای اروپایی برجام است که راهکارهای جایگزینی را طراحی کنند، تا ایران با ماندن در برجام به منافع لازم دست‌ یابد؛ به این معنی که پیامدهای مخرب فشارهای اقتصادی در پی تحریم‌های آمریکا بر ایران محدود شود. این مواضع ایران یک تهدید تمام‌عیار است؛ چراکه ترامپ اعلام کرده قرار است آمریکا تحریم‌های ثانویه‌ را علیه شرکت‌های اروپایی که به تجارت با ایران ادامه می‌دهند اعمال ‌کند. البته این اظهارات را نمی‌توان به منزله تعهد ترامپ به تقابل تلقی کرد.

این گزارش می‌افزاید: ایران تلاش می‌کند تا میان دشمنان خود شکاف ایجاد کند. این کاری است که ایرانی‌ها در انجام آن تبحر دارند. جان‌کری، وزیرخارجه سابق آمریکا که در رابطه با توافق هسته‌ای با ایرانی‌ها مذاکره کرد این موضوع را به‌خوبی درک می‌کند. مسیر توافق با ایران بسیار دراز و پر پیچ و خم بود. امتیازاتی که برای این توافق لازم بود نیز در دقایق پایانی و با بی‌میلی میان طرف‌ها رد و بدل شد. سی‌ان‌ان در ادامه مدعی شده است ازآنجاکه ترامپ اظهارات و مواضع با خشم و خصومت اتخاذ می‌کند، مقامات ایران نیز در هنر دو پهلو سخن گفتن استاد هستند. زمانی که ترامپ از راهکار‌های دیپلماتیک معادل با توان یک تبر استفاده‌ ‌می‌کند، ایرانی‌ها با استفاده از ریزه‌کاری‌هایی مانند توان کشتن با هزار خراش ریز از او سبقت می‌گیرند. برای مثال ایران از طریق استفاده از نیرو‌های نظامی نزدیک به خود مانند حزب‌الله دست به انجام اقدامات تلافی‌جویانه علیه منافع و متحدان آمریکا نزده ‌است. این محدودیت استراتژیک به استثنای چند اقدام جزئی نوعی اقدام محتاطانه از سوی ایران است.

از سویی نشست‌های دوجانبه ترامپ که اغلب نمایشی و بدون نتیجه خاصی بوده با شخصیت‌های متفاوتی انجام شده‌است. کیم جونگ اون، رهبر کره‌شمالی ممکن است که از منظر اقتصادی تحت فشار قرار داشته باشد؛ اما با توجه به خفقانی که در جامعه خود ایجاد کرده است توانسته تا محبوبیت و قدرت زیادی در داخل به‌دست آورد. پوتین روش‌های منحصربه‌فرد خود را دنبال ‌می‌کند و توانسته است با تحت کنترل درآوردن رسانه‌های داخلی محبوبیت خود را حفظ کند و فضای لازم برای برگزاری نوعی نمایش با ترامپ را داشته باشد. در ذهن مقامات ایرانی اکنون این موضوع نقش بسته است در صورتی که ایران یکبار با بدعهدی آمریکا در توافق بین‌المللی مواجه شود، مقصر آمریکا است؛ اما اگر این تجربه بار دیگر تکرار شود دیگر نمی‌توان آمریکا را مقصر دانست. ایران که با امضای برجام با محدودسازی برنامه‌ هسته‌ای و خروج مواد حساس غنی‌سازی از خاکش در ازای برداشته شدن تحریم‌ها موافقت کرد، اکنون چرا باید به سخنان ترامپ یا هر کسی که با او هم‌نظر است، اطمینان کند؟

پاسخی که ترامپ اکنون برای این پرسش دارد آن است که ایرانی‌ها چاره دیگری ندارند؛ چراکه اگر به پای میز مذاکره نیایند رئیس‌جمهوری آمریکا اقتصاد آنها را فلج خواهد کرد. حتی اگر ایرانی‌ها راضی به گفت‌و‌گو با دولت ترامپ شوند که البته مواضع اخیر نمایندگان مجلس ایران خلاف آن را اثبات می‌کند، نشانه‌ها حاکی از آن است که این نشست‌های اخیر ترامپ تنها یک مراسم دست دادن بوده است. اکنون توافق مختصر چهاربندی که میان واشنگتن و پیونگ‌یانگ حاصل شد نیز درحال فروپاشی است. به‌نظر می‌رسد مقامات کره‌شمالی با تاکید بر اینکه ترامپ درحال زورگویی به آنهاست درحال نقض توافق هستند. در مورد دیدار با پوتین نیز ترامپ به نتیجه‌ دلخواهی که با انجام این نشست به‌دنبال دستیابی به آن بود، نرسیده است. در این شرایط به‌نظر می‌رسد که ترامپ برای دیدار دوجانبه با حسن روحانی باید ابتدا یک دیدار دیگر را با پوتین داشته باشد.

 

آینده تنش ایران و آمریکا