این روزها کمتر کسی است که از شرایط نامطلوب اقتصادی گلهمند نباشد. کافی است یک روز در شهر به گردش درآییم. مواجهه با هر صاحب کسبوکاری همراه با ابراز ناراحتی از شرایط رکودی پیشآمده بهویژه پس از حمله اسرائیل به ایران است. با هر دوست، آشنا، متخصص، استاد دانشگاه، کارمند، کارگری که صحبت میکنی، بحث…
قانون «تامین مالی تولید و زیرساخت» که بهتازگی در مجلس شورای اسلامی به تصویب رسیده و ابلاغ شده است، بهظاهر با هدف گشودن گرههای ساختاری در حوزه تامین مالی پروژههای تولیدی و زیربنایی تدوین شده است.
در شرایطی که اقتصاد ایران، وضعیتی بحرانی و سخت را سپری میکند، نمایندگان مجلس همچنان به دنبال «قانون تامین مالی تولید و زیرساخت» هستند تا به زعم خود، تنها با افزودن چند جمله و ماده الحاقی و اصلاحی، صخره بزرگ تامین مالی را از سر راه تولید بردارند. ولی مروری اجمالی بر اهداف و انگیزهها و مقایسه آن با واقعیتهای عینی امروز ایران، نشان میدهد که اتفاقا چنین موضوعاتی، بیش از آنکه با دانش و نظریات علم اقتصاد و خلا قانونی سروکار داشته باشد، ریشه در تاروپود مبانی حکمرانی و سیاستگذاری دارد. به بیانی دیگر، ساختار و رویکرد نیاز به بازنگری دارد و نه قوانین و مقررات. بهویژه در ساختار حکمرانی و اجرایی ایران که بانک مرکزی یک نهاد مستقل نیست و در نتیجه سیاستهایش هم عاری از سوگیری نبوده است.
در سالی که با عنوان هوشمندانه «سرمایهگذاری برای تولید» نامگذاری شده است و با توجه به تاکیدات مکرر مقام معظم رهبری بر لزوم تحقق «جهش در تولید ملی»، اهمیت بازنگری و تقویت سازوکارهای قانونی برای تسهیل تامین مالی بخش تولید و توسعه زیرساختهای حیاتی کشور بیش از پیش آشکار میشود.
در حرکتی که معادلات اقتصاد جهانی و روابط استراتژیک واشنگتن-دهلینو را در آستانه یک دگرگونی بنیادین قرار داده، دولت دونالد ترامپ با اعمال تعرفههای فلجکننده ۵۰درصدی بر بخش عظیمی از کالاهای هندی، چالشی بیسابقه را پیش روی دولت نارندرا مودی قرار داده است.
فراخوان نخستوزیر هند برای «خودکفایی» چه تاثیری بر سیاستهای تجاری و صنعتی این کشور خواهد داشت؟ ایده خودکفایی اقتصادی سالهاست که در دستور کار دهلی نو قرار دارد و بخشی از آن، واکنشی به نگرانی هند از وابستگی بیش از حد به چین بوده است. اما این ایده پس از آنکه ایالات متحده بر اکثر کالاهای هندی تعرفه ۲۵درصدی وضع کرد و تهدید نمود که در صورت عدم توقف واردات نفت از روسیه، این عوارض را تا ۵۰درصد افزایش خواهد داد، جان تازهای گرفته است. نارندرا مودی، نخستوزیر هند، در سخنرانی خود به مناسبت روز استقلال هند در ۱۵ اوت (۲۴مرداد)، بار دیگر مفهوم «هند خودکفا» (آلمانی بهار بهارات) را مطرح کرد. این سخنرانی، دریچهای مهم برای درک طرز فکر دولت هند و واکنشهای احتمالیاش به فشارهای خارجی است.
سه سال پیش، هند با افزایشی چشمگیر در واردات نفت از روسیه، معادلهای بُرد-بُرد را نه تنها برای دهلینو و مسکو، که به نوعی برای کل اقتصاد جهانی رقم زد. حال، ترامپ از هند میخواهد این روند را معکوس کرده و به خرید نفت ارزان روسیه پایان دهد و در مقابل هند را با تعرفههایی فلجکننده روبهرو ساخته است. اما دهلینو برای تحقق خواسته ترامپ، چه بهایی باید بپردازد؟ مقامات هندی بهصراحت اعلام کردهاند که در برابر این خواسته سر فرود نخواهند آورد.
در یک اقدام غافلگیرکننده که روابط تجاری واشنگتن و دهلی نو را بهشدت متشنج کرد، دولت دونالد ترامپ در تاریخ ۶ اوت ۲۰۲۵ (۱۵ مرداد ۱۴۰۴)، با افزایش ۲۵درصدی تعرفهها، مجموع عوارض گمرکی بر طیف وسیعی از کالاهای هندی را به ۵۰درصد رساند. این تصمیم که بالاترین نرخ تعرفه اعمالشده بر یک شریک تجاری عمده آمریکاست، زنگ خطر را برای اقتصاد هند و بازارهای مالی آن به صدا درآورده است.
پلمب ساختمان انجمن صنفی روزنامهنگاران تهران در آخرین روزهای هفته گذشته بازتاب بسیاری پیدا کرد. این نهاد صنفی با انتشار بیانیهای به این موضوع اعتراض کرد و برخی اعضای شورای شهر نیز در حمایت از اهالی رسانه به موضوع واکنش نشان دادند.
امروز ما شاهد آن هستیم که یک چگالی و تراکم رسانهای در بخش دولتی و حاکمیتی وجود دارد که در مقایسه با آن رسانههای خصوصی و مستقل یک مجموعه لاغر و نحیفی را شامل میشوند. قاعدتا وقتی که دولت و حاکمیت چنین مجموعه متراکمی را ایجاد میکند، تبعا امکانات و شرایط را نیز به شکل دیگری در اختیار رسانهها قرار داده و بخش بزرگی از این موهبت شامل حال رسانههای وابسته یا دولتی میشود.
اقتصاد رسانه در ایران سالهاست در وضعیت نامطلوبی به سر میبرد و مطبوعات و رسانههای حرفهای، با وجود تلاشهای فراوان، کمتر توانستهاند به سوددهی پایدار برسند. نتیجه آن، تضعیف استقلال حرفهای و مرجعیت رسانههاست. وضعیتی که ریشه در ترکیبی از ضعفهای درونی، سیاستهای بیرونی و تحولات بازار دارد.
رسانه بهعنوان رکن چهارم دموکراسی جایگاه بسیار مهم و خطیری در کشورها و جوامع مردمسالارانه دارد. اگر قرار بر تحقیق و پرسشی برای میزان رشد دموکراسی در یک کشور و جامعهای وجود داشته باشد، یکی از موضوعاتی که آن پژوهشگر یا محقق باید مورد بررسی و تحقیق و پژوهش قرار دهد، این است که رسانهها نزد افکار عمومی و دولتها چه جایگاهی دارند. این یک سوال مهم و اساسی است که ساختار رسانهای در آن جامعه چگونه تعریف شده است و خبرنگاران و رسانهها چقدر در تصمیمات کلان کشور نزد مسوولان و حاکمیت و همینطور نزد افکار عمومی قدرت تاثیرگذاری دارند؟
جهان امروز با دوگانهای به نام محیطزیست و هوش مصنوعی مواجه است؛ دوگانهای که احتمالا یکی از بحثبرانگیزترین چالشهای عصر حاضر باشد. همان گونه که همزمان با انقلاب صنعتی میزان مصرف سوختهای فسیلی افزایش یافت، کشف هوش مصنوعی هم انتشار گازهای گلخانهای را بیشتر میکند. این در حالی است که یکی از نگرانیهای حال حاضر در جهان، گرم شدن کره زمین و ملاحظات محیطزیستی است.
یک گزارش جدید در مورد تقاضای شوکآمیز مراکز داده هوش مصنوعی در شبکه برق ادعا میکند که نرخ برق برای افراد و مشاغل کوچک میتواند در مواجهه با گسترش مراکز داده از سوی شرکتهایی مانند آمازون، گوگل و مایکروسافت بهشدت افزایش یابد. گفته میشود مراکز داده هوش مصنوعی میتوانند شاهد افزایش تقاضای خود برای برق کشور تا سال ۲۰۲۸ تا ۱۲درصد باشند.
کمی بیش از هشت سال پیش، سیاستگذاران جهانی در پاریس گرد هم آمدند تا مجموعهای از تعهدات مهم برای کاهش انتشار گازهای گلخانهای را با توافقنامه اقلیمی پاریس تصویب کنند. رهبران جهان چندی پیش هم دوباره به پاریس آمدند، این بار برای بحث در مورد وعدهها و خطرات هوش مصنوعی. شاید جای تعجب نباشد که تعهدات هشتساله پاریس در مورد انتشار گازهای گلخانهای که در بیست و یکمین نشست کنفرانس طرفهای (COP) صورت گرفت، نتوانسته است از گرمایش جهانی جلوگیری کند. گازهای گلخانهای ناشی از فعالیتهای انسانی از آغاز انقلاب صنعتی تاکنون انباشته شدهاند.
تنها دو روز پس از آنکه OpenAI در ۲۵ مارس ویژگی جدید تولید تصویر را به ChatGPT اضافه کرد، سم آلتمن، مدیرعامل این شرکت، آشکارا اذعان کرد که این شرکت تحت فشار قرار گرفته است: «واحدهای پردازش گرافیکی ما در حال ذوب شدن هستند. ما قصد داریم موقتا محدودیتهایی در نرخها اعمال کنیم.» کاربران برای آزمایش قابلیت جدید تبدیل عکسها به سبکهای مختلف هنری با استفاده از فناوری هوش مصنوعی، بهویژه به سبک خاص استودیو جیبلی، استودیوی انیمیشن ژاپنی که توسط هنرمند و فیلمساز هایائو میازاکی تاسیس شده است، هجوم آورده بودند. در ۳۱ مارس، آلتمن اعلام کرد که تنها در عرض یک ساعت، یکمیلیون کاربر جدید در ChatGPT ثبتنام کردهاند. روز بعد، او اذعان کرد که ChatGPT با خطر کند شدن سرویس یا حتی قطع شدن سرویس مواجه است.
کارشناسان پیشبینی میکنند که با ادامه روند سیاستهای اقتصادی کنونی، احتمالا تا همین ۱۰ سال آینده، نهتنها مجبور به واردات بنزین شویم بلکه حتی گاز و برق یا بقیه میعانات را هم وارد کنیم. آن هم در کشوری که دومین دارنده بزرگ منابع گازی در جهان است. از سوی دیگر فعالان حوزه برق نیز گلایه دارند که اگر نمیتوان برق را به همه مشترکان فروخت، حداقل شرکت توزیع برق و توانیر دست از واسطهگری بردارد تا تولیدکنندگان خودشان، برق را به مشترکان پرمصرف و صنایع بفروشند.
با امعان نظر به تعریف کلی فرآیند اقتصادی Economic Process که به معنای زنجیرهای از اقدامات و تصمیمها که به تولید، توزیع و مصرف کالا و خدمات در یک نظام اقتصادی منجر میشود، قرار است در این مقال با توجه به ویژگیها و شرایط فعلی حاکم بر صنعت برق کشور، نابسامانیهای مهم این فرآیند به شرح ذیل بیان شود.
در شرایطی که ایران با بحرانهای فزاینده آب، چالشهای زیستمحیطی، ناپایداری منابع انرژی فسیلی و توسعه محدود انرژیهای تجدیدپذیر روبهروست، ساختار حاکم بر مدیریت این حوزههای حیاتی همچنان پراکنده و جزیرهای است. تشکیل یک وزارتخانه جامع با محوریت «انرژی، آب و محیط زیست» میتواند پاسخی راهبردی به این وضعیت باشد.
اگر در ساعاتی از روز نمیتوانید با هیچ قیمتی به برق دسترسی داشته باشید، اگر بدون توجه به اینکه آیا قبض آب را پرداخت کردهاید یا نه در روزهایی از هفته آب منزل شما قطع میشود، اگر نمیتوانید با هیچ قیمتی بیش از ۳۰ لیتر بنزین بزنید، اگر اینترنت... در چنین شرایطی این کالاها دیگر نهتنها ارزان نیستند، بلکه غیر قابل قیمتگذاری (priceless) به شمار میروند. این وضعیت نشان میدهد که ارزش واقعی یک کالا یا خدمت، فراتر از قیمتی است که برای فروش آن تعیین میشود.
۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴ نقطهعطفی در مناسبات ایران و گروه ویژه اقدام مالی موسوم به FATF محسوب میشود، زیرا در این روز بعد از سالها تعلل، قانون الحاق دولت ایران به کنوانسیون سازمان ملل متحد برای مبارزه با جرائم سازمانیافته فراملی (پالرمو) در مجمع تشخیص مصلحت نظام به تصویب رسید. این اقدام از نظر برخی از کارشناسان گامی در راستای تسهیل مسیر خروج ایران از لیست سیاه FATF ارزیابی شده است. اما دسته دیگری معتقد هستند که پذیرش CFT بهعنوان کنوانسیون مکمل پالرمو کاملا ضروری است و میتواند گام موثر و مهم دیگری در راستای اعتمادسازی ایران برای شفافیت مالی در سطح جهانی بهرغم همه موانع و توطئهها باشد.
دعوت کارگروه اقدام مالی از نماینده کشورمان برای رایزنی در خصوص اقدامات پیش رو تحول مثبتی است اما روشن نیست که در غیاب تصویب CFT آیا میتوان انتظار زیادی از این رایزنی داشت یا خیر. در واقع به نظر میرسد مذاکرات ایران در اواخر شهریورماه با گروه ویژه اقدام مالی یا FATF میتواند بیشتر برای تبادل نظر در خصوص وضعیت فعلی بعد از تصویب پالرمو و نیز تمدید مهلت برای اجرای برنامه اقدام و تبادل نظری بین طرفین باشد. در شرایطی که هنوز CFT در ایران تصویب نشده، برخی در گروه ویژه اقدام مالی اینگونه تصور میکنند که شاید بتوانند با برگزاری جلسه با ایران به تسهیل شرایط برای محقق شدن این امر هم کمک کنند. یعنی امتیازی به ایران بدهند یا لحنشان را تعدیل کنند تا ایران نیز بیشتر ترغیب به تصویب CFT شود.
سالهاست که با تعابیر، اتهامها و تحلیلهای مختلف و بیشتر از باب جدل، وضعیت پرونده ایران در گروه اقدام مالی (FATF) دچار پیچیدگیهایی شده است. تعبیرهایی مانند اینکه «برخورد آنها کاملا سیاسی و مستقل از عملکرد ما خواهد بود» تا «تا تحریمها هستند، رابطه ما با گروه اقدام مالی اهمیتی ندارد» و یا استعماری دانستن این گروه که همگی اگر از سر رقابت سیاسی نباشند، بر انبوهی از بدبینی غیرعالمانه نسبت به رویکردهای مبتنی بر نهادگرایی بینالمللی استوار است. نهادهای بینالمللی شامل سازمانهای بینالمللی، حقوق بینالمللی و غیره، اگر موضوع کنشهای تک و انتظارات غیرواقعبینانه و کوتاهمدت به مثابه حقوق و نهادهای داخلی باشند، قطعا موجبات سرخوردگی زودهنگام را فراهم خواهند آورد. این سرخوردگی نه ناشی از نقص نهادهای مذکور، بلکه محصول نگاه کوتاه، موردی و غیرواقعبینانه است.
در میانه سال ۲۰۲۵، شش سال پس از قطع ارتباط رسمی با «گروه ویژه اقدام مالی (FATF)» پرونده ایران بار دیگر وارد مرحله مذاکره شده است. تصویب کنوانسیون «پالرمو» در مجمع تشخیص مصلحت نظام و دعوت رسمی FATF برای گفتوگو در مادرید، فضای مشروطی از امید ایجاد کرده است. با این حال، مسیر پیش روی ایران همچنان در سه سناریوی متفاوت قابل تصور است که هر یک پیامدهای اقتصادی، بانکی و تجاری عمیقی دارد.
آیا تحریمها علیه مسکو، تاثیرگذار است؟ دونالد ترامپ ریاست جمهوری آمریکا بهتازگی اعلام کرده که قرار است تحریمهایی علیه روسیه وضع شود. البته ترامپ همچنین اظهار کرد که اطمینان ندارد این تحریمها تا چه اندازه اقتصاد روسیه را تحت فشار قرار میدهند.
با وجود سه سال و نیم تحریمهای سنگین بینالمللی به دلیل جنگ اوکراین، قفسههای فروشگاههای مواد غذایی روسیه همچنان پر است و شواهد کمی وجود دارد که مردم از امکانات رفاهی خود محروم باشند. بااینحال، درحالیکه دونالد ترامپ و ولادیمیر پوتین برای نشست خود در آلاسکا در روز جمعه آماده میشدند، ممکن است سرانجام مردم روسیه به نقطهعطفی رسیده باشند، مردمی که از نظر فیزیکی و اقتصادی از غرب جدا شدهاند. هرچند که هنوز همهچیز در هالهای از ابهام قرار دارد و روایتها از نتیجه نشست دو رئیسجمهور متفاوت است، اما روسها امیدوار به نتیجه خوش آن هستند.
جهان شاهد یک تغییر لرزهای در پویایی قدرت جهانی است، زیرا روسیه و کرهشمالی در حال ایجاد یک اتحاد نظامی-صنعتی رو به گسترش هستند. این همکاری که زمانی یک نگرانی حاشیهای بود، به یک محور استراتژیک تبدیل شده است که تسلط ایالات متحده در زنجیرههای تامین دفاعی و فناوری را به چالش میکشد.
هند و چین در برابر تهدیدهای دونالد ترامپ، رئیسجمهوری آمریکا، مبنی بر اعمال تحریمهای ثانویه - مجازات برای انجام تجارت با یک کشور تحریمشده - به دلیل ادامه خرید نفت روسیه که منبع درآمد کلیدی مسکو برای جنگ در اوکراین است، واکنش تندی نشان دادهاند. هر دو کشور متعهد شدند که از امنیت انرژی و حاکمیت اقتصادی خود در برابر آنچه پکن قاطعانه «اجبار و فشار» ایالات متحده مینامید، محافظت کنند. چین در سال ۲۰۲۲ به بزرگترین واردکننده نفت روسیه تبدیل شد. در همین حال، هند غرب را به ریاکاری متهم کرد و خاطرنشان کرد که اتحادیه اروپا با وجود کاهش شدید وابستگی خود به روسیه از زمان آغاز جنگ، همچنان به واردات انرژی از این کشور ادامه میدهد. دهلی نو همچنین خاطرنشان کرد که واشنگتن به طور فعال از خرید نفت هند از روسیه که اندکی پس از حمله روسیه افزایش یافت، حمایت کرده است تا به تثبیت قیمت جهانی نفت کمک کند.
دنیای اقتصاد، محمد نعمتزاده: بورس ۱۴۰۴ تا نیمه مرداد، اتفاقاتی را تجربه کرد که برای هر فردی غیرقابلپیشبینی بود. زمانی که قیمت ارز و طلا در اوج خود قرار داشتند و احتمال مذاکره به گفته مقامات پایین دیده میشد، خبر ازسرگیری مذاکرات توسط رئیسجمهور ایالات متحده به سقوط قیمتی شدید در ارز و طلا منجر شد که این موضوع یک موج خوشبینی قوی و افراطی را نشان میداد؛ بهگونهای که بیشتر فعالان بازار سرمایه، سطوح بالایی را در انتظار شاخص کل متصور بودند و صحبت از صنایع پیشرو در صورت حصول توافق بود. نگاه خوشبینانه باعث شده بود که هر گونه تردید نسبت به سناریوهای مقابل توافق، نادیده گرفته و به هر خبر مثبتی، بیش از اندازه منطقی آن، وزن داده شود. این موضوع خود را در شاخص کل بورس، حجم و ارزش معاملات نشان داد، زمانی که دماسنج بازار سهام، به بالای ۳میلیون واحد رسید و هر اصلاحی یک فرصت خرید دیده میشد.
با آغاز مذاکرات ایران و آمریکا از ۲۳ فروردینماه سال جاری، فضای خوشبینی و رشد در بازار سرمایه ایران تقویت شد و این اتفاق به همراه مجموعهای از رویدادهای مثبت، ازجمله خصوصیسازی «ایرانخودرو»، زمزمههای خصوصیسازی «سایپا»، افزایش سرمایه بانکها و بازگشت نام ایران به فهرست FATF، همگی دست به دست هم دادند تا شاخص کل به محدوده ۳۲۶۰۰۰۰واحد برسد.
سال ۱۴۰۴ با خوشبینی نسبت به گشایشهای سیاسی و اقتصادی پیرامون موضوع مذاکرات با ایالات متحده آمریکا شروع شد. اخبار ضد و نقیض زیادی پیرامون مثبت بودن روند مذاکرات و احتمال لغو تحریمها و افزایش تعاملات ایران در بازارهای جهانی منتشر میشد و این موضوع منتهی به تقویت سمت تقاضا در بازار سهام شد و شاخصهای بازار سهام رشد قابلتوجهی را تا اوایل خرداد محقق نمودند.