موانع فنی احیای برجام
از اینکه ایشان بهعنوان رئیسجمهور و نه تحلیلگر آزاد، باید برنامه اجرایی مشخصی برای ایدههای خود ارائه کند که بگذریم، مساله این است که ایشان در وهله اول باید بر متوقف کردن فرار سرمایه از کشور بهعنوان گام اول و پیششرط قطعی جذب سرمایه خارجی و سرمایه ایرانیان مقیم خارج متمرکز شود. مطابق آمار بانکمرکزی و کنفرانس تجارت و توسعه ملل متحد از اول ۱۴۰۰ تا اواسط ۱۴۰۲، حدود ۴۴میلیارد دلار سرمایه از ایران خارج شده که همچنان ادامه دارد. آمار بانکمرکزی میگوید از ابتدای دهه ۱۹۹۰ نرخ تشکیل سرمایه ثابت ناخالص، بهاستثنای دوسال برجامی، منفی بوده است. روشن است که مشکلات ناشی از تحریم مانند ریسک بالا، بیثباتیها، آینده نامعلوم، کاهش مستمر ارزش ریال، تحریم و خطر تحریمهای بیشتر اشخاص و نهادها، محدودیت در زنجیره تامین اقلام و مواد لازم و... بهاضافه عوامل ذهنی مربوطه در زمره دلایل اصلی فرار سرمایه از کشور هستند. مشکل مضاعف ایرانیان مقیم خارج برای سرمایهگذاری در ایران موانع قانونی ناشی از تحریم در کشورهای مبدا است.
نظر به اثرات عمیق و گسترده تحریم بر شرایط اقتصادی-اجتماعی، سوال این است که برای رفع تحریم چه میتوان کرد؟ به باور نگارنده، برجام ۹۴ همچنان در شکل فعلیاش برای ایران ایدهآل است. دو سررسید آن در اکتبر ۲۰۲۰ و ۲۰۲۳ به سود رفع تحریمهای سازمان ملل بر ادوات نظامی و برنامه موشکی ایران سپری شده است. سررسید پیشرو در اکتبر ۲۰۲۵ نیز کاملا به نفع ایران است. در این سررسید قرار است قطعنامه ۲۲۳۱ منقضی و برنامه اتمی ایران عادیسازی و از دستور کار شورای امنیت خارج شود. مهمتر اینکه در چنین شرایطی، «مکانیزم ماشه» در قطعنامه ۲۲۳۱ نیز منقضی و امکان اعاده قطعنامههای سابق شورای امنیت علیه ایران منتفی خواهد شد.
این در حالی است که طی پنجسال گذشته، ایران در نتیجه اقدامات جبرانی بعد از خروج ترامپ از برجام، برنامه هستهای خود را از نظر غنیسازی و کسب دانش فنی و ساخت تجهیزات هستهای پیشرفته بسیار توسعه داده و به قول آژانس اکنون اورانیوم غنیشده کافی برای عبور از نقطه گریز هستهای را دارد. بنابراین تا آنجا که به ایران مربوط است، احیای برجام به نحوی که در بهار ۱۴۰۰ مذاکره و تقریبا نهایی شد و در دو مقطع دیگر یعنی اسفند ۱۴۰۰ و شهریور ۱۴۰۱ نیز امکان احیای آن وجود داشت، کاملا به سود ایران است. در چنین شرایطی ایران نمیتواند و نباید خود منتقد برجام باشد و نسبت به احیای آن اکراه نشان دهد.
اما درمقابل به همین دلایل ذکرشده، غرب به اشکال مختلف نشان داده است که موافق احیای برجام نیست. سخنگوی وزارت خارجه آمریکا بار دیگر در ۲۶اوت در واکنش به اخباری درباره دولت جدید ایران تصریح کرد: «احیای برجام فعلا در دستور کار آمریکا نیست.»
مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی نیز در ۲سپتامبر گفت: «برجام متناسب با واقعیتهای فعلی برنامه هستهای ایران نیست و با توجه به پیشرفتهای این برنامه در تقریبا تمام جنبهها، اکنون دیگر تاریخگذشته است.» البته مشکلات ژئوپلیتیک مانند اوکراین و غزه هم وجود دارد که علیه ایران به آنها استناد میشود. اما مهم این است که همه این موارد در زمره دلایل غرب برای نخواستن برجام هستند. برجام حداقل بهعنوان موضع مذاکراتی ایران همچنان قابلیتهای فراوانی دارد. اکنون سوال این است که آیا طرفهای غربی بهطور کامل از برجام عبور کردهاند یا آماده مذاکره بر مبنای آن و با هدف اصلاح آن هستند.
در حالی که موضع مذاکراتی ایران باید احیای برجام به نحو توافقشده در خرداد ۱۴۰۳ باشد، نهایتا بعید نیست که طرفین بتوانند بر سر مذاکره برای اصلاح برجام به توافق برسند. روشن است که وجود یک مبنای مذاکره مانند برجام که از هر جهت به سود ایران است، میتواند بسیار موجب تسهیل روند مذاکره شود. در حالی که برعکس، مذاکره از خانه اول ممکن است نهتنها به سود ایران نباشد، بلکه امکان دارد در شرایط کنونی، آن شرایط عمومی و آن توان مذاکراتی که در ۱۳۹۲ فراهم شد و آن طرف مقابلی که از مواضع متعادل برخوردار بود، قابل تجدید نباشد.
در شرایطی که در حال حاضر به دلیل انتخابات آمریکا امکان مذاکره معنادار وجود ندارد، ایران تا ورود رئیسجمهور جدید به کاخسفید در اول بهمن ۱۴۰۳ فرصت دارد تصمیم خود را بگیرد و روی پیوستهای سیاست داخلی و افکار عمومی مربوطه کار کند. از آنجا که یکی از دلایل عدماجرای برجام، تکموضوعی بودن این توافق بود، ایران باید بیندیشد که آیا میتواند راجع به دیگر تحریمهای موشکی، نظامی، حقوق بشری و تروریسم هم مذاکره کند یا خیر. اینکه چه کسی برنده انتخابات آمریکا خواهد شد، تغییر محتوایی و عمدهای را موجب نخواهد شد.
ایران نباید مشکلی برای مذاکره با هر یک از آنها داشته باشد. آنچه مهم است، این است که ایران با روحیه مثبت و با هدف خاتمه دشمنی بین دو کشور وارد مذاکره شود. هرچند تردیدی نیست که فراتر رفتن از مذاکره برای رفع تحریمها و پرداختن به حجم گسترده اختلافات و دعاوی میتواند به سالها وقت نیاز داشته باشد.