برد اقتصاد از مهاجران

نظام مهاجرت قانونی کنونی آمریکا خوب کار نمی‌کند و واقعا برای قرن بیست‌و‌یکم آماده نشده‌است. این نظام باید مبتنی بر مهارت باشد و به مردم احترام بگذارد و همان‌طور که هستند با آنها رفتار کند. چنین نظامی بیشتر با ارزش‌های آمریکایی مطابقت دارد، اما در همه‌جا می‌‌‌شنویم کشور پر شده‌است و نباید کسی وارد شود چراکه به زیرساخت خدمات عمومی مانند آموزش، بهداشت و حمل‌ونقل فشار می‌آید. درحالی‌که اگر این مهاجران، به‌عنوان پرستار، معلم  و راننده اتوبوس کار کنند، می‌تواند هزینه‌های ارائه آموزش عمومی را کاهش دهد. تیم فیلیپس در برنامه وکس‌‌‌تاکس (voxtalks)، با دو پژوهشگر اقتصاد مهاجرت در این‌باره صحبت می‌کند.

تیم فیلیپس: به‌نظر می‌رسد سیاستمداران در سراسر آمریکای‌شمالی و اروپا این روزها فقط درباره مهاجرت صحبت می‌کنند. علت مهمش این است که رای‌‌‌دهندگان آنها نیز در این مورد صحبت می‌کنند. تلویزیون را روشن می‌کنید، فیس‌بوک را باز می‌کنید و افرادی را می‌بینید که از شلوغی مدارس محلی، لیست انتظار طولانی بیمارستان‌‌‌ها یا اتوبوس‌‌‌های پر از آدم حرف می‌زنند و به علت ورود مهاجران به منطقه‌‌‌شان مجبورند مالیات‌‌‌های بیشتری بپردازند و نگران هستند. آیا ترس آنها موجه است؟ مهمانان امروز ما؛ آنا ماریا مایدا از جورج‌‌‌تاون و ماین سنسز از جانز هاپکینز دو نفر از پژوهشگران بررسی تاثیر مهاجرت بر کالاهای عمومی در آمریکا هستند. آنا ماریا با شما شروع می‌کنم. تاثیر مهاجرت بر دستمزدها و کالاهای عمومی، موضوع داغی در انتخابات بوده و فکر می‌کنم حدود یک دهه‌می‌شود که در آمریکا مطرح است. انتخابات بزرگی در راه است. آیا این مساله در کارزار انتخاباتی سال‌۲۰۲۴ حضور دارد؟

آنا ماریا مایدا: قطعا. فقط برای اینکه نشان دهم پاسخ‌‌‌دهندگان آمریکایی به چه مسائلی فکر می‌کنند، درنظرسنجی گالوپ مارس ۲۰۲۳، به گفته پاسخ‌‌‌دهندگان، مهاجرت، یکی از چهار مشکل مهم پیش‌روی آمریکا بود. آنچه برایم بسیار جالب بود اینکه میزان  آن‌درصدی از پاسخ‌‌‌دهندگان که فکر می‌کنند مهاجرت مهم‌ترین مشکل است، تقریبا مشابه کسانی است که تورم و به‌طور کلی اقتصاد را مهم‌ترین مشکل می‌دانند؛ بنابراین به‌نظر می‌رسد مهاجرت در ذهن مردم است و در برخی انتخابات ریاست‌‌‌جمهوری اخیر مانند ۲۰۱۶ و ۲۰۲۰ نیز چنین بود و همچنین در اروپا، سوئد و ایتالیا  نیز به‌همین منوال است که در ایتالیا، نامزد ضدمهاجر پیروز شد.

تیم فیلیپس: اما وقتی اقتصاددانان نیروی کار در مورد این موضوع صحبت می‌کنند، تمایل دارند بر تاثیرات بازار کار تاکید کنند، اینطور نیست؟ اینکه آیا دستمزدها در نتیجه مهاجرت بالا و پایین می‌رود، یا آیا اقتصاد به‌طور کلی رشد می‌کند. از تحقیقات آنها در مورد این موضوعات چه می‌دانیم؟

آنا ماریا مایدا: این موضوعی بسیار بحث‌‌‌برانگیز در ادبیات مهاجرت است، می‌خواهم نقل‌قولی از یک گزارش بسیار مهم آکادمی ملی علوم در آمریکا در سال‌۲۰۱۷ بیاورم. وقتی تاثیر مهاجرت بر دستمزد کلی ساکنان محلی در دوره ۱۰ساله یا بیشتر اندازه‌‌‌گیری می‌شود، اثر اندک و نزدیک صفر است، با این حال برآوردهای زیرگروه‌ها که دامنه وسیع‌‌‌تری را پوشش می‌دهد، برخی بازنگری‌‌‌ها در فهم تاثیر مهاجرت بر دستمزد از دهه‌۱۹۹۰ را نشان می‌دهد. به‌عبارت ساده‌‌‌تر، آنچه گزارش و ادبیات مهاجرت به‌طور کلی نشان می‌دهد این است که مهاجران ‌‌‌‌‌‌به‌طور متوسط بر فرصت‌های بازار کارگران بومی تاثیر منفی نمی‌گذارند، اما زیرگروه‌هایی از کارگران محلی ممکن است تاثیر منفی بپذیرند و آنها عمدتا مهاجرانی هستند که قبلا وارد آمریکا شده‌اند، پس مهاجران پیشین و افرادی که دبیرستان را رها کرده‌اند، جایگزین‌‌‌های نزدیک مهاجران تازه‌‌‌وارد هستند، اما از جنبه سیاسی، مهاجرانی که از قبل  در آمریکا زندگی می‌کنند، یا صدای سیاسی ندارند چون تابعیت ندارند؛ یا بعید است صدای سیاسی قوی علیه مهاجرت باشند، پس اینها، مخالفت با مهاجرت که در افکار عمومی می‌بینیم را قطعا توضیح نمی‌دهد. ترک تحصیل در دبیرستان تا حدودی می‌تواند این مخالفت با مهاجرت را توضیح دهد، اما آنها در اقلیتند. در سال‌۲۰۲۳، آنها فقط ۹درصد جمعیت بالای ۲۵سال‌آمریکا بودند. قطعا در آمریکا، اکثر کارگران آمریکا و اکثر کارگران به‌طور کلی یا تاثیری از مهاجرت نمی‌پذیرند یا تاثیر مثبت می‌پذیرند. کسانی که تاثیر منفی می‌پذیرند احتمالا اقلیت بسیار کوچکی هستند.

تیم فیلیپس: ماین سنسز، از شما بپرسم که به جنبه دیگر این بحث، تاثیر بر کالاهای عمومی، مانند آموزش، بهداشت یا حمل‌ونقل در سطح محلی، نگاه کردید. چرا مهاجرت در تئوری تاثیر منفی بر تامین کالاهای عمومی دارد؟

ماین سنسز: در واقع، تاثیر می‌تواند مثبت یا منفی باشد. اگر مهاجران هنگام ورود مهارت‌های متفاوتی با بومی‌‌‌ها دارند، باعث تغییر درآمد سرانه متوسط می‌شود. این می‌تواند به دلیل اثرات صرفا ترکیبی باشد زیرا درآمد آنها با میانگین متفاوت است، یا به دلیل تاثیراتی باشد که آنا ماریا از نظر دستمزد یا تاثیر بالقوه بر قیمت مسکن صحبت کرد. این تغییر درآمد متوسط روی پایه مالیات محلی تاثیر می‌گذارد، بنابراین روی درآمدهای مالیاتی ناشی از مالیات فروش، مالیات بر درآمد، مالیات بر دارایی و غیره تاثیر می‌گذارد. آیا جهت و اندازه این تغییر مثبت یا منفی است و چقدر بزرگ است؟ این به نوع مهاجرانی که می‌آیند بستگی دارد، بنابراین تاثیر مستقیم بر درآمد سرانه و درآمدهای محلی از ناحیه مهاجران با مهارت بالا مثبت خواهد بود چون آنها درآمدی بالاتر از میانگین دارند اما اثر روی مهاجران کم‌‌‌مهارت منفی است. البته همه اینها به واکنش خود دولت نیز بستگی دارد، بنابراین دولت محلی با تعدیل نرخ‌های مالیاتی یا تعدیل هزینه‌های سرانه یا تعدیل نوع خدماتی که تصمیم به تامین مالی آنها دارد، می‌تواند به تغییر پایه مالیاتی واکنش نشان دهد. همچنین بستگی به دولت فدرال و ایالتی دارد که چه می‌کنند و تصمیم بگیرند تغییر درآمدهای محلی را از طریق نقل و انتقالات بین‌‌‌دولتی به‌طور کامل یا جزئی جبران کنند. واکنش خاص دولت‌های مختلف بر اساس مواردی مانند ضرورت تدوین بودجه‌متوازن، نگرانی‌های اقتصاد سیاسی و عوامل نهادی شکل می‌گیرد. برای مثال، اکثر این دولت‌های محلی در عمل دارای بودجه‌متوازن هستند، بنابراین اگر کل درآمدها تغییر کند و کل درآمدها از محل درآمدهای محلی به‌اضافه پرداخت‌‌‌های انتقالی باشد، تاثیر مستقیمی روی مخارج عمومی و تامین کالاهای عمومی محلی خواهدداشت.

تیم فیلیپس: پس اگر اکثریت مهاجران مهارت بالایی داشته باشند، حداقل از این سمت بحث، مهاجرت چیز خوبی است و تاثیر مثبتی در سطح محلی خواهدداشت.

ماین سنسز: کاملا درست است. تاثیر محلی بستگی زیادی به ترکیب مهاجران دارد، اما برای روشن‌شدن بحث، می‌توانیم در ادامه با جزئیات بیشتری در این مورد صحبت کنیم که دولت‌های فدرال و ایالتی فضای زیادی برای هموار‌کردن این عامل در مناطق مختلف دارند. اینها همه اثرات نسبی است.

تیم فیلیپس: اما نگرانی‌ها مبنی‌بر اینکه مهاجرت به کاهش کیفیت خدمات عمومی منجر می‌شود، اغلب با این استدلال که  این نگرانی‌هاغیرموثق هستند نادیده گرفته می‌شوند. تحقیقات رسمی اندکی توسط اقتصاددانان در این مورد وجود دارد. آیا آنها باید توجه بیشتری به کمی‌کردن این جنبه از مهاجرت می‌کردند تا بتوانیم بفهمیم اینها موثق هستند یا خیر؟

ماین سنسز: بله، من خیلی زیاد فکر کردم. ما بسیاری از دستاوردهای کلی بالقوه ناشی از مهاجرت را مستند می‌کنیم. ادبیات زیادی در مورد آن داریم، اما همچنین می‌دانیم که نگرانی عمومی در مورد مهاجرت در بسیاری از کشورهای توسعه‌‌‌یافته وجود دارد مثل انتخابات اخیر ترامپ و همه بحث‌های پیرامون برگزیت. در انتخابات سوئد و ایتالیا، نامزدهای ضدمهاجر سهم زیادی از آرا را به‌دست آوردند. متهم‌کردن کسانی که متفاوت از جامعه به‌نظر می‌رسند بسیار آسان است و کاملا مطمئنم که بخشی از آن به این دلیل است، اما وقتی واقعا از رای‌‌‌دهندگان می‌‌‌پرسید‌چرا نگران مهاجرت هستند، آنها به مواردی مانند دستمزد و اشتغال کارگران بومی اشاره می‌کنند و دولت رفاه به همان اندازه مهم است که بازار کار بر آن تاثیر می‌گذارد و ‌‌‌‌‌‌به‌طور خاص کمیت و کیفیت کالاهای عمومی است و رأی‌‌‌دهندگان در مورد چیزهایی مانند شلوغی مدارس، بیمارستان‌‌‌ها و حمل‌ونقل عمومی و نیز پیامدهای ‌بار مالیاتی آنها نگران هستند. ما معتقدیم وظیفه ما به‌عنوان اقتصاددان این است که این نگرانی‌های خاص را جدی بگیریم و ارزیابی کنیم که آیا آنها از جنبه تجربی معتبر هستند و اگر چنین است، در چه شرایطی معتبر هستند، بنابراین بسیاری از این نکات ظریف در گفتمان عمومی گم می‌شود. تغییرات زیادی در اثرات وجود دارد و وظیفه ما است که اینها را مستند کنیم. این اثرات می‌تواند از نظر نوع مهاجرانی که وارد می‌شوند متفاوت باشد، از نظر ویژگی‌های محلی که در آن ظاهر می‌شوند متفاوت باشد و تاثیر آن در مدت زمان‌‌‌های مختلف بسیار متفاوت باشد. نسل اول در مقابل نسل دوم مهاجران می‌تواند تاثیر بسیار متفاوتی داشته‌باشد. این می‌تواند به نهادهای متفاوت حاکم بر مالیه عمومی بستگی داشته‌باشد، بنابراین ما فکر می‌کنیم کمی‌کردن این پیامدهای توزیعی همراه با مزایای کلی مستندشده بسیار مهم است، زیرا به ما کمک می‌کند تا سیاست‌هایی را طراحی کنیم که برخی از این پیامدهای احتمالا نامطلوب مهاجرت را بدون توسل به اقدامات رادیکال و سیاست‌های بسیار مضر مانند محدودیت بیشتر مهاجرت برطرف کنند.

تیم فیلیپس: برای مثال ساختن دیوار. این بحث به علت انتشار آمار مهاجرت، بر اخبار غالب شده‌است. باید بگویم در بحث درباره مهاجرت هیچ چیزی از این ظرایف و دقایق نمی‌بینم، بنابراین باید از پژوهش‌های شما بسیار استقبال شود. می‌خواهم بدانم این پژوهش‌ها تاکنون چه می‌گویند. شما دنبال رابطه علّی از مهاجرت به تامین کالاهای عمومی محلی در آمریکا هستید. خیلی خوب است که به‌صورت محلی به این موضوع نگاه می‌کنید و داده‌های شما نیز محلی است. تا چه حد می‌‌‌توانید وارد جزئیات شوید؟ پرسش دیگر که برای من پیش آمد این است که چگونه آنها را پیش از وقوع طبقه‌‌‌بندی می‌کنید؟ چه نوع مهاجرتی در حال وقوع است؟

ماین سنسز: ما منطقه شهرستان را درنظر می‌گیریم که درون هر شهرستان در آمریکا، بسیاری دولت‌های محلی کوچک‌تر مانند شهرک‌ها و مناطق ویژه و مناطق مستقل مدارس و غیره وجود دارد.

همه آنها تا سطح شهرستان را جمع‌‌‌آوری می‌کنیم و اطلاعات بسیار دقیق در مورد نوع درآمدهای این دولت‌های محلی از فروش، دارایی، مالیات بر درآمد، نقل و انتقالات دولت‌های مختلف ایالتی و فدرال و غیره داریم. همچنین اقلام هزینه‌های مختلف مانند: آموزش، زیرساخت‌های عمومی، بهداشت و غیره. سپس مهاجران را به‌عنوان هیات خارجی تعریف می‌کنیم و کسانی که حداقل تحصیلات دانشگاهی را دارند به‌عنوان افراد با مهارت بالا و کمتر از کالج را افراد با مهارت نسبتا کم طبقه‌‌‌بندی می‌کنیم.

تیم فیلیپس: اکنون هر مهاجری که وارد آمریکا می‌شود، می‌تواند محل زندگی خود را بر مبنای عقلی انتخاب کند. آیا این مشکلی برای تحلیل شما ایجاد نمی‌کند؟ چون مهاجر جایی را انتخاب می‌کند که از خدمات عمومی بالایی برخوردار باشد.

آنا ماریا مایدا: کاملا حق با شماست. مهاجران باهوش هستند. آنها می‌خواهند به مکان‌هایی بروند که همه‌چیز خوب پیش‌می‌رود، جایی‌که اقتصاد خوبی دارد و دولت‌های محلی کالاهای عمومی را فراهم می‌کنند. بله حق با شماست. این دسته‌بندی مهاجران در سراسر آمریکا یک مشکل بالقوه در تحلیل ما است که در اقتصاد به‌ آن مساله درون‌‌‌زایی می‌گویند؛ بنابراین در تحلیل تجربی باید به آن توجه کنیم و این کار را به روش کاملا استاندارد در ادبیات انجام می‌دهیم. توجه کنید مهاجران به دو دلیل مختلف به یک مکان معین می‌روند. نخست دلایل اقتصادی که اشاره کردید، اما دلیل دوم این است که آنها خانواده و دوستانی در آنجا دارند یا شهروندانی از همان کشور مبدا هستند، بنابراین امکاناتی در آن مکان وجود دارد که مهاجران دوست دارند از آن استفاده کنند. ما طیف وسیعی از بررسی‌‌‌های استحکام مدل را در تحلیل خود انجام می‌دهیم تا بررسی کنیم آیا واقعا این تنوع برون‌‌‌زا است و نتایج ما کاملا قوی هستند.

تیم فیلیپس: نتایج درباره اثرات مجزای مهاجران کم‌مهارت و با مهارت بالا چه می‌گویند؟

ماین سنسز: متوجه می‌شویم مناطقی که سهم متوسط بیشتری از مهاجران با مهارت بالا دریافت می‌کنند، بهبود نسبی در امور مالی عمومی محلی خود تجربه می‌کنند. برعکس این در مناطقی صادق است که مهاجران نسبتا غیرماهر بیشتری دارند. بین سال‌های ۱۹۹۰ و ۲۰۱۰، سهم مهاجران کم‌‌‌مهارت حدود سه‌درصد در آمریکا افزایش یافته‌است که منجر به کاهش نسبی درآمد سرانه حدود ۸.۴‌درصد و هزینه‌های سرانه حدود ۵.۶‌درصد می‌شود. این تغییرات نسبتا‌درصد زیادی هستند اما ارزش دلاری آنها بسیار کوچک و برای هر نفر ۱۲۵ دلار است.طی این مدت، سهم مهاجران با مهارت بالا حدود ۱.۸ واحد‌درصد افزایش یافت که مربوط به افزایش حدود ۶‌درصدی درآمدهای سرانه و مخارج است، بنابراین اگر تاثیر کل مهاجران را جمع‌‌‌آوری کنید، تقریبا صفر یا نیم‌درصد کاهش داشته‌است.

تیم فیلیپس: اما تصور می‌کنم بین مکان‌هایی که مهاجران با مهارت بالای بسیاری را جذب می‌کنند، مثلا سیلیکون‌ولی و سایر شهرستان‌ها که عمدتا مهاجران با مهارت پایین هستند، تفاوت بسیار زیادی وجود خواهدداشت. این تفاوت چقدر است؟

آنا ماریا مایدا: درست می‌‌‌گویید، از نظر اثرات، تنوع بسیار زیادی وجود دارد. بگذارید مثالی بزنم. تا متوجه شوید این اثرات چقدر می‌توانند متفاوت باشند. دو شهرستان پرسیدیو در تگزاس و مونتری در کالیفرنیا را بین سال‌های ۱۹۹۰ تا ۲۰۱۰ درنظر بگیرید. در پرسیدیو سهم مهاجران کم مهارت ۱۰درصد و سهم مهاجران با مهارت بالا یک‌درصد افزایش یافته‌است. در عوض در مونتری، سهم مهاجران کم مهارت سه‌درصد و سهم مهاجران با مهارت بالا هفت‌درصد افزایش یافته‌است، پس اساسا در پرسیدیو، مهاجرت با مهارت‌های بسیار کم وجود داشت. در مونتری، عمدتا مهاجرت با مهارت بالا وجود داشت. طبق برآوردهای ما، این جریان‌های ورودی به کاهش ۱۵‌درصدی هزینه‌های عمومی سرانه برای کالاهای عمومی محلی در پرسیدیو و افزایش ۱۴‌درصدی در مونتری منجر شد.

تیم فیلیپس: مکانیزمی که اینجا اتفاق می‌افتد چیست؟ آیا همه آن مربوط به مالیات است؟ آیا در مورد تقاضای بالاتر برای خدمات عمومی از سوی مهاجران کم مهارت است؟ چه خبر است؟

ماین سنسز: ترکیبی از این دو. عرضه و تقاضا با هم کار می‌کنند. بخشی از آن نیازمند بودجه‌متوازن است، پس اگر کاهش نسبی درآمد در برخی مناطق در مقایسه با سایر مناطق وجود داشته‌باشد، تقریبا یک به یک خواهد بود که به دلیل الزامات بودجه‌متوازن در مخارج منعکس خواهد شد. این پیامدهایی بر کمیت و کیفیت کالاهای عمومی ارائه‌‌‌شده محلی خواهدداشت، اما احتمال دارد مثلا با ورود مهاجران، قیمت برخی خدمات تغییر کند، بنابراین اگر این مهاجران، به‌عنوان پرستار، معلم و راننده اتوبوس کار کنند، می‌تواند هزینه‌های ارائه آموزش عمومی را کاهش دهد، همچنین هزینه خدمات در آمریکا از نظر میزان وابستگی آنها به پرداخت‌‌‌های انتقالی دولت‌های فدرال و ایالتی بسیار متفاوت است. برای مثال، آموزش و پرورش مقدار زیادی کمک مالی فدرال دریافت می‌کند، پس برخی خدمات ممکن است نسبت به سایرین در‌برابر این نوسانات محلی مصونیت بیشتری داشته باشند. این طرف عرضه ماجرا است. همان‌طور که به‌درستی اشاره کردید، تقاضا نیز می‌تواند متفاوت باشد، بنابراین اگر تعداد زیادی مهاجر با مهارت کمتر وارد شوند و ‌‌‌‌‌‌به‌طور میانگین فقیرتر باشند، ممکن است تقاضا برای خدمات رفاهی افزایش یابد و نیز ممکن است ترجیحات ساکنان محلی را از نظر میزان تمایل به تامین مالی این خدمات تغییر دهد، اگر که مهاجران به نسبت بیشتری از بومیان از آنها استفاده کنند، یا اگر مهاجران خودروی شخصی کمتری داشته باشند، تقاضا برای حمل‌ونقل عمومی و غیره را افزایش دهد، بنابراین تقاضا و همچنین تمایل مردم محلی به تامین مالی برخی از این موارد می‌تواند تحت‌تاثیر ورود مهاجران قرار گیرد.

تیم فیلیپس: اگر درست فهمیده باشم، در آمریکا، در مورد نحوه اولویت‌‌‌بندی کالاهای عمومی کنترل محلی زیادی وجود دارد. آیا مهاجرت تامین کالاهای عمومی را تغییر می‌دهد؟

آنا ماریا مایدا: قطعا این کار را می‌کند، پس اول از همه، شما درست می‌‌‌گویید که در آمریکا، دولت‌های محلی از خودمختاری بسیار زیادی برخوردارند، چون بیشتر درآمدهای خود را از منابع محلی تامین می‌کنند. منابع انتقالی از سایر سطوح دولتی کمتر از نیمی از کل درآمدها است و چون دولت‌های محلی بیشتر درآمدهای خود را از منابع محلی تامین می‌کنند، می‌توانند در مورد نحوه خرج‌کردن پول تصمیم بگیرند. آنچه می‌بینیم، همان‌طور که مینا اشاره کرد، این است که وقتی مهاجران کم مهارت وارد می‌شوند، هزینه‌های عمومی سرانه کاهش می‌‌‌یابد.

وقتی مهاجران با مهارت بالا وارد می‌شوند، هزینه‌های عمومی سرانه افزایش می‌‌‌یابد. این ‌‌‌‌‌‌به‌طور کلی در مورد موارد مختلف هزینه صادق است، اما ما چند نتیجه متفاوت پیدا می‌کنیم. برای مثال، زمانی‌که مهاجران با مهارت بالا وارد جامعه محلی می‌شود منجر به کاهش هزینه‌های نظم و قانون و هزینه‌های پلیس می‌شود و میزان جرایم خشونت‌‌‌آمیز و سرقت کاهش می‌‌‌یابد، پس این اولین نتیجه، کمی با سایر موارد هزینه متفاوت است. یک نتیجه بسیار مهم دیگر این واقعیت است که وقتی مهاجران با مهارت پایین و با مهارت بالا وارد می‌شوند، روی هزینه‌های سرانه آموزش که بزرگ‌ترین اقلام هزینه است، تاثیری ندارد، چون این یک قلم مخارجی مهم است، کمی عمیق‌تر به آن می‌‌‌پردازیم. ما استحکام این نتیجه را با درنظرگرفتن هزینه‌های سرانه و سرانه دانش‌‌‌آموز بررسی کردیم و دوباره شواهدی مبنی‌بر عدم‌تاثیرگذاری یافتیم. همچنین به نتایج آموزش، برای مثال نسبت دانش‌‌‌آموز به معلم در سطح محلی نگاه کردیم و بازهم وقتی مهاجران کم مهارت یا با مهارت بالا وارد می‌شوند هیچ تاثیری بر نسبت دانش‌‌‌آموز به معلم نمی‌بینیم. توضیح این نتیجه، کمی شگفت‌‌‌انگیز است، چون متوجه می‌شویم هنگام ورود مهاجران کم مهارت، کاهشی برای مثال در درآمد سرانه داریم. همچنین دریافتیم که مبالغ انتقالی به آموزش برای جبران این کاهش سرانه درآمد کافی نیست، پس روشی که این نتیجه را توضیح می‌دهد این است که تخصیص مجدد منابع در اقلام هزینه‌ای به سمت آموزش وجود دارد.

تیم فیلیپس: برخی نتایج در اینجا کاملا شگفت‌‌‌انگیز هستند؛ نتایجی که شاید برخی از مردم انتظار داشته باشند.اما ‌‌‌‌‌‌به‌طور کلی یک‌سوال بزرگ بر اساس تحقیقات شما وجود دارد. آیا با مردمی که نگران این موضوع هستند، سیاستمداران محلی ممکن است این موضوع را به یک موضوع انتخاباتی تبدیل کنند، آیا نظرات آنها بر اساس واقعیت است یا فقط یک تصور است؟

آنا ماریا مایدا: آنچه مقاله ما ابتدا نشان‌داد این است که تاثیرات بودجه‌‌‌ای محلی در مناطق مختلف آمریکا بسیار نابرابر است. برخی مکان‌‌‌ها نسبت به شهرستان‌هایی که مهاجرت دریافت نمی‌کنند و مکان‌های دیگر تاثیر مثبتی پذیرفتند. همچنین متوجه شدیم تاثیر مهاجران کم مهارت و با مهارت بالا کاملا متفاوت است و تصورات افکار عمومی این نکات را متوجه می‌شود.

بنابراین تصورات درست است که این اثرات بسیار نابرابر و بین مهاجرت افراد کم مهارت و دارای مهارت بسیار متفاوت است، بنابراین در داده‌های افکار عمومی متوجه می‌شوید مردم این تفاوت‌‌‌ها را درک می‌کنند. البته افکار عمومی خیلی چیزها را متوجه نمی‌شود، به این دلیل که انصافا برای کسی که روی این مسائل کار نمی‌کند سخت است که حتی فقط به تاثیر مالی مهاجرت فکر کند. تاثیرات دیگری وجود دارد که در علم اقتصاد به آنها اثرات تعادل عمومی می‌گویند و با نوع تحلیلی که ما انجام می‌دهیم درنظر گرفته نمی‌شود، بنابراین با تخمینی که ما انجام می‌دهیم که تخمین داده‌های پانل است، آنچه به‌دست می‌آید اثرات نسبی است، اثرات نسبت به شهرستان‌هایی که مهاجرت دریافت نمی‌کنند.

اما حتی شهرستان‌هایی که مهاجران در آنها ورود نمی‌کنند، احتمالا از نظر مالی از طریق اثرات تعادل عمومی تاثیر می‌پذیرند، پس اجازه دهید مثالی بزنم. وقتی مهاجران وارد می‌شوند، نه‌تنها بر دولت‌های محلی تاثیر می‌گذارند، بلکه بر دولت فدرال از نظر مالیه عمومی نیز تاثیر می‌گذارند، بنابراین آنها بخشی از این اثرات تعادل عمومی خواهند بود و این تاثیرات در سطح دولت فدرال بسیار مثبت‌‌‌تر از سطح محلی است، بنابراین تجزیه و تحلیل ما قادر به دریافت این اثرات تعادل عمومی نیست. همچنین افکار عمومی قطعا نمی‌تواند متوجه موضوع اثر مثبت بر دولت فدرال و اثر مثبت متناسبی که بر دولت‌های محلی می‌گذارد، باشد. اما آنچه افکار عمومی می‌‌‌فهمد این است که این اثرات در مناطق محلی بسیار نابرابر و بین مهاجران کم مهارت و ماهر بسیار متفاوت است.

تیم فیلیپس: می‌‌‌خواهم با یک پرسش بحث را خاتمه دهم و شاید از جایگاهی که شما نشسته‌اید بسیار ساده‌‌‌لوحانه باشد. شما گفتید مهاجرت به‌طور متوسط واقعا هیچ تاثیری نداشته‌است، پس آیا دولت فدرال نمی‌تواند این مساله را با بازتوزیع هوشمندانه خنثی کند؟ آیا این امکان‌پذیر است؟

آنا ماریا مایدا: شاید حق با شما باشد، در واقع اساسا چگونه می‌توان این ناهمواری اثرات مالی را به دو روش مختلف برطرف کرد. اول از همه، همان‌طور که اشاره شد، چیزی که متوجه می‌شویم این است که تاثیر ‌‌‌‌‌‌به‌طور متوسط بسیار نزدیک به صفر است، پس اگر برای همه کشورهایی که مهاجرت دریافت می‌کنند یکسان به‌نظر برسد، برای هریک از آنها تاثیر کمتر از نیم‌درصد خواهد بود. معنی آن این است که اگر دولت فدرال سیستمی را برای بازتوزیع از شهرستان‌هایی که سود می‌برند به شهرستان‌هایی که مهاجر دریافت می‌کنند و ضرر می‌کنند اجرا کند، این کافی است تا اساسا وضع همه شهرستان‌هایی که مهاجر دریافت می‌کنند و آنهایی که مهاجر دریافت نمی‌کنند، خوب شود. اثرات مالی پذیرش مهاجران همان‌طور که گزارش آکادمی ملی علوم نشان می‌دهد در سطح دولت فدرال بیشتر از سطح محلی است، بنابراین آن اثرات مثبت بیشتر در سطح دولت فدرال نیز می‌تواند تا حدی در سطوح محلی توزیع شود.

تیم فیلیپس: اما آیا این اتفاق می‌افتد؟

ماین سنسز: همان‌طور که قبلا گفتم، این نوع تاثیر مهاجرت بر دولت رفاه در ادبیات موضوع خیلی بررسی نشده‌ و مقاله ما یکی از نخستین مقالاتی است که این کار را انجام داده‌است و باید کارهای زیادی در این زمینه انجام شود، بنابراین کارهای زیادی است که دولت ایالتی، دولت فدرال و نهادهای مختلف حاکم بر امور مالیه عمومی می‌توانند انجام دهند. برخی از ایالت‌‌‌ها قوانین یکسان‌‌‌سازی مدارس دارند که باید دقیقا مبلغ یکسانی را مستقل از درآمد محلی که ایجاد می‌شود، خرج کنند. برخی ایالت‌‌‌ها این کار را نمی‌کنند، بنابراین نقش نهادهایی مانند این در ایجاد یک ضربه‌‌‌گیر چیست، اینها سوالات بسیار مهمی هستند که ما واقعا باید قبل از اینکه بتوانیم نظری بدهیم، بررسی کنیم، آیا چنین چیزی با افکار عمومی در تضاد است؟ اما نکته‌‌‌ای که در مورد دولت فدرال روشن ساختید به‌نظر من بسیار مهم است چون این نهادی است که در آمریکا وجود دارد و می‌توان از آن برای هموار‌کردن برخی از این شوک‌های محلی استفاده کرد و در بعضی موارد پرداخت‌‌‌های انتقالی بلافاصله به شکل خودکار شروع به‌کار می‌کند. مانند اینکه اگر مدرسه‌‌‌ای دانش‌‌‌آموزان بیشتری داشته‌باشد، ‌‌‌‌‌‌به‌طور خودکار بودجه‌بیشتری از دولت فدرال دریافت می‌کند. برخی از اینها خودکار است، برخی دیگر نه، بنابراین باید به این فکر کرد که چگونه می‌توانیم نهادهای موجود را اصلاح کنیم تا برخی از این نگرانی‌های مردم را کاهش دهیم.

تیم فیلیپس: بسیار عالی. اینها پرسش‌‌‌های بسیار مهمی هستند و فکر می‌کنم مشارکت شما بسیار ارزشمند خواهد بود اگر که صدای شما شنیده شود، بنابراین واقعا امیدوارم در سال‌های آینده شاهد اتفاقات خوبی باشیم.

 

مصاحبه‌کننده: تیم فیلیپس

ترجمه و تنظیم: جعفر خیرخواهان