در سایه عدمکفایت بیمه پایه در پوشش هزینههای درمانی، برخورداری از بیمه تکمیلی اهمیتی دوچندان یافته است. با این حال، اختلاف گاه و بیگاه تامیناجتماعی با شرکت تامینکننده پوشش تکمیلی بازنشستگان باعث شده است رفاه و سلامت این جمعیت چندمیلیون نفری تحتالشعاع قرار بگیرد و آنها را نگران کند.
این روزها کمتر کسی است که از شرایط نامطلوب اقتصادی گلهمند نباشد. کافی است یک روز در شهر به گردش درآییم. مواجهه با هر صاحب کسبوکاری همراه با ابراز ناراحتی از شرایط رکودی پیشآمده بهویژه پس از حمله اسرائیل به ایران است. با هر دوست، آشنا، متخصص، استاد دانشگاه، کارمند، کارگری که صحبت میکنی، بحث…
هشدار نسبت به افزایش فاصله اقتصاد ایران با همسایگان جنوبی خود بارها در سخنان نخبگان و صاحبنظران کشور منعکس شده است. در آخرین نمونه، سیدعلی مدنیزاده، وزیر اقتصاد، در سخنانی درباره تحول دیجیتال و هوشمندسازی اعلام کرد که «حجم سرمایهگذاریهای کلان کشورهای حاشیه خلیج فارس را مشاهده میکنید و اگر دیر اقدام کنیم ده سال آینده فاصله قابل توجهی با آنها خواهیم داشت». باشگاه اقتصاددانان در این پرونده چرایی این فاصله را بررسی میکند و توضیح میدهد که برای جبران آن باید چه کرد. علاوه بر این، پیامدهای سیاسی و ژئوپلیتیک افزایش فاصله با همسایگان جنوبی نیز مورد توجه قرار گرفته است.
در سالهای اخیر سرعت دگرگونی فناوریها بهگونهای افزایش یافته که بسیاری از کالاها و خدماتی که زمانی محور اقتصاد و زندگی روزمره بودند، اکنون تنها در خاطرهها باقی ماندهاند. این روند اگرچه ظاهرا نتیجه پیشرفت تکنولوژیک است، اما در اصل بازتاب سازوکاری عمیقتر در اقتصاد مدرن است؛ سازوکاری که اقتصاددانان آن را «تخریب خلاق» مینامند و برندگان نوبل اقتصاد ۲۰۲۵ بر پایه آن نشان دادهاند که چرا رشد پایدار اقتصادی بدون پذیرش این چرخه ممکن نیست.
درگذشتههای نه چندان دور، وقتی صحبت از کشورهای حاشیه خلیج فارس میشد ذهن ما به سمت صحراهای سوزان، بادهای گرم و بادیهنشینانی سوار بر شتر میرفت. آن زمانها ایران با تاریخ غنی و منابع طبیعی فراوان همچون نگینی در منطقه میدرخشید و بسیاری باور داشتند که مسیر توسعه برای ما هموار است.
در سالهای اخیر، روندهای اقتصادی در منطقه خلیجفارس تصویر روشنی از آینده به دست میدهد: کشورهای ساحل جنوبی با سرعتی کمسابقه در حال سرمایهگذاری، توسعه زیرساخت، جذب فناوریهای نو و حرکت بهسوی اقتصادهای دانشبنیان هستند.
وزنکشیها در عرصه روابط بینالملل در بیسابقهترین سطح در حال تغییر و تحول است. در چارچوب تحلیل سیستمی، گسلهای ژئوپلیتیک روی یکدیگر تاثیر میگذارند. در نگاه کلان در ساختار کلوپ قدرتمندان بین آمریکا، بریتانیا و فرانسه در مقابل چین و روسیه یک تقابل بزرگ در جریان است. در قلب اردوگاه شرق و اردوگاه غرب نیز معادلات پیچیدهای در جریان است.
آلودگی هوا در تهران سالهاست به یکی از پیچیدهترین معضلات زیستمحیطی کشور تبدیل شده و با ورود به نیمه دوم سال شهروندان با شدت بیشتری آن را تجربه میکنند. در نگاه عمومی، نخستین و اصلیترین متهم این وضعیت «خودروها» معرفی میشوند؛ اما بررسی دقیق دادههای نهادهای رسمی تصویری پیچیدهتر از این واقعیت را نشان میدهد. بر اساس گزارش اخیر مرکز ملی هوا و تغییر اقلیم سازمان حفاظت محیطزیست، ناوگان متحرک پایتخت شامل خودروهای سواری، کامیونها و موتورسیکلتها حدود ۶۰درصد ذرات معلق و نزدیک به ۸۰درصد آلایندههای گازی تهران را تولید میکنند و در این میان سهم خودروهای سواری در انتشار ذرات معلق حدود ۱۴درصد است.
تلاشهای اخیر دونالد ترامپ برای ترمیم وجهه اقتصادیاش بار دیگر تضاد بنیادین میان وعدههای او درباره بازسازی قدرت اقتصادی آمریکا و پیامدهای واقعی سیاستهای تجاریاش را آشکار کرده است.
دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، اسکات بسِنت وزیر خزانهداری و هاوارد لوتنیک وزیر بازرگانی میگویند تعرفههای اعمالشده بر واردات به آمریکا مالیاتی بر مصرفکنندگان آمریکایی نیست. هرچند هر اقتصاددان معتبری خلاف این را میگوید.
رئیسجمهور دونالد ترامپ روز سهشنبه در یک گردهمایی بزرگ به سبک کارزار انتخاباتی تلاش کرد آمریکاییها را نسبت به سلامت اقتصاد ایالات متحده مطمئن کند؛ درحالیکه جمهوریخواهان خود را برای نبردی سخت جهت حفظ کنترل کنگره در انتخابات میاندورهای سال آینده آماده میکنند.
دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، درحالیکه تلاش میکند رأیدهندگان را متقاعد کند دولت او در حال رسیدگی به نگرانیهای مربوط به هزینههای زندگی است، گفت مردم «تازه دارند یاد میگیرند» که رژیم تعرفهای او چه مزایایی دارد. او با سفرهای انتخاباتی در تلاش است یک آسیبپذیری سیاسیِ رو به رشد را مهار کند.
دونالد ترامپ روز دوشنبه اعلام کرد که بسته کمک ۱۲میلیارددلاری، که از محل درآمد تعرفهها تامین میشود، برای کشاورزان آمریکایی اختصاص خواهد یافت؛ کسانی که از جمله آسیبدیدهترین گروهها از سیاستهای تجاری دولت بودهاند.
در کمتر از یک دهه، هوش مصنوعی از یک فناوری آزمایشگاهی به موتور اصلی رقابتهای ژئوپلیتیک و توسعه اقتصادی تبدیل شده است؛ رقابتی که محور آن نه صرفا تولید مدلها، بلکه کیفیت حکمرانی، زیرساختهای فناورانه و توان مدیریت ریسکهاست.
هوش مصنوعی به عنوان یکی از مهمترین حوزههای فناورانه عصر حاضر، توجه کشورهای مختلف جهان را به خود جلب کرده است و هر کشوری متناسب با مبانی ارزشی، منافع ملی و جایگاه ژئوپلیتیک خود، رویکردی متفاوت در قبال توسعه و بهکارگیری این فناوری اتخاذ کرده است.
در کمتر از یک دهه، هوش مصنوعی از یک فناوری آزمایشگاهی به صحنه اصلی رقابت قدرتهای بزرگ تبدیل شده است؛ صحنهای که قواعد آن نه در نهادهای بینالمللی، بلکه در زیرساختهای محاسباتی و سیاستگذاری داخلی شکل میگیرد.
دولت فدرال ایالات متحده در حال گسترش بهکارگیری هوش مصنوعی است. در آوریل ۲۰۲۵، دفتر مدیریت و بودجه کاخ سفید دو یادداشت سیاستی مهم منتشر کرد که مسیر تازهای برای حکمرانی این فناوری ترسیم میکرد.
در این روزها که آلودگی هوا تنها محدود به کلانشهرها نمیشود و به مناطقی با جمعیت کم و پوشش گیاهی مناسب نیز کشیده شده است، مسوولان انگشت اتهام را به سمت خودروها میگیرند؛ اما واقعیت فراتر از این سادهسازی است. خودروها گرچه سهم قابل توجهی در تولید آلایندهها دارند، اما علت این آلایندگی به ترکیبی از خودروهای فرسوده، کیفیت نازل خودروسازی، معاینه فنی و مهمتر از همه، کیفیت پایین سوخت باز میگردد.
آلودگی هوا در سالهای اخیر به یکی از جدیترین بحرانهای زیستمحیطی و سلامت عمومی کشور تبدیل شده است. این مساله هر سال، بهویژه در فصول سرد، زندگی میلیونها شهروند را تحت تاثیر قرار میدهد و هزینههای سنگینی بر نظام سلامت، اقتصاد و کیفیت زیست شهری تحمیل میکند.
مساله آلودگی هوا در ایران هر سال با شدت و گستره بیشتری بر زندگی شهروندان سایه میاندازد و حالا به مرحلهای رسیده که نهتنها کلانشهرهایی چون تهران، اصفهان و مشهد، بلکه حتی مناطق کمجمعیتتر و برخوردار از پوشش گیاهی نظیر شرق مازندران نیز روزهایی با شاخصهای خطرناک آلودگی تجربه میکنند.
آلودگی هوا در کلانشهرهای ایران به مرحلهای رسیده که نفسکشیدن را برای میلیونها شهروند دشوار کرده است. در این میان معمولا نخستین متهم، «خودروها» معرفی میشوند؛ اما مساله بسیار عمیقتر از یک منبع ساده و قابل اشاره است.
در شطرنج پیچیده و پرمخاطره شرق آسیا، گاهی بیان یک جمله، قواعد بازی را برای همیشه تغییر میدهد. سال جاری میلادی با زلزله سیاسیای همراه بود که کانون آن نه در تایوان، بلکه در پارلمان ژاپن بود؛ جایی که سانائه تاکایچی، نخستوزیر محافظهکار این کشور، با عبور از دههها «ابهام راهبردی» صراحتا اعلام کرد که حمله یا محاصره چین علیه تایوان میتواند یک «وضعیت تهدیدکننده بقا» برای ژاپن ایجاد کند.
جدیدترین تقابل چین و ژاپن پس از آن درگرفت که سانائه تاکایچی، نخستوزیر ژاپن، در پارلمان ژاپن اعلام کرد که استفاده چین از زور علیه تایوان میتواند یک «وضعیت تهدیدکننده بقا» را تحت قوانین ژاپن ایجاد کند.
یک کلمه بهتنهایی کافی است تا در اعتمادبهنفس یک قدرت بزرگ، شکاف ایجاد کند. این همان اتفاقی است که ماه گذشته رخ داد، زمانی که سانائه تاکایچی، نخستوزیر ژاپن، به قانونگذاران در توکیو گفت که حمله یا محاصره چین علیه تایوان، تهدیدی برای «بقا»ی ژاپن محسوب میشود؛ اصطلاحی که طبق قوانین ژاپن، به این کشور اجازه میدهد نیروهای نظامی خود را به خارج از مرزها اعزام کند.
روابط چین و ژاپن بر سر مساله تایوان بهشدت رو به وخامت گذاشته است؛ وضعیتی که یادآور دو برهه زمانی پیشین است که تنشها در شمال شرق آسیا به طرز چشمگیری شعلهور شد.
آتشسوزیهای گسترده در جنگلهای هیرکانی بار دیگر ضعف ساختاری در مدیریت منابع طبیعی را آشکار کرده است؛ جنگلهایی که بهعنوان میراث جهانی و سپر اکولوژیکی شمال ایران شناخته میشوند، امروز زیر فشار ترکیبیِ تغییرات اقلیمی، خشکسالی، کمبود تجهیزات اطفا و پراکندگی مدیریتی، با خطر نابودی روبهرو هستند.
منطقه اکولوژیکی هیرکانی همچون نوار سبزی، حاشیه جنوبی دریای خزر و نیمرخ شمالی رشته کوه البرز را میپوشاند. جنگلهای این منطقه از آستارا در استان گیلان تا گلیداغی در استان گلستان گسترش دارد.
جنگلهای هیرکانی شمال ایران عزیز، به عنوان گنجینه طبیعی باارزش و میراث کهن ایران، متاسفانه در روزهای اخیر با آتشسوزیهای گسترده و مخربی روبهرو شده است. این فجایع محیطزیستی معمولا نتیجه ترکیبی از عوامل طبیعی، انسانی و مدیریتی است.
اگرچه کشور ما به دلیل قرار گرفتن در کمربند خشک جهان از نظر منابع جنگلی فقیر است، اما وجود ناهمواریها و شرایط خاص طبیعی باعث پیدایش جنگلهایی با ویژگیهای خاص و ارزشمند با تنوع زیستی بالا در حدود هفت درصد از مساحت کشور شده است.
در سایه عدمکفایت بیمه پایه در پوشش هزینههای درمانی، برخورداری از بیمه تکمیلی اهمیتی دوچندان یافته است. با این حال، اختلاف گاه و بیگاه تامیناجتماعی با شرکت تامینکننده پوشش تکمیلی بازنشستگان باعث شده است رفاه و سلامت این جمعیت چندمیلیون نفری تحتالشعاع قرار بگیرد و آنها را نگران کند.
ایده تامین اجتماعی در ذات خود بر پایه اصول انسانی و اخلاقی شکل گرفته است؛ تلاشی برای آنکه هیچ فردی در برابر بیماری، بیکاری یا سالمندی بیپناه نماند. اما در ایران، این ایده که میتوانست تجلی عدالت اجتماعی باشد، بهواسطه تصدیگری گسترده دولت و ساختارهای انحصاری اداری، از کارکرد اصلی خود فاصله گرفته است.
همانگونه که مستحضرید، قرارداد بیمه درمان تکمیلی بازنشستگان سازمان تامین اجتماعی در سال جاری با بیش از یک هفته تاخیر، سرانجام میان کانون بازنشستگان و یک شرکت بیمه نامآشنا بهعنوان بیمهگر به امضا رسید