شماره روزنامه ۶۲۵۴
|

اخبار باشگاه اقتصاددانان

    سه‌شنبه، ۲۸ اسفند ۱۴۰۴
  • تغییر افراد یا تغییر رویکرد؟

    معروف است که در کشورهای در حال توسعه نیروی کار بسیار است و در نتیجه ارزان؛ اما، در مقابل آنچه کمیاب است و گران، سرمایه است. درست به همین دلیل است که مهم‌ترین مساله اقتصادی کشورهای در حال توسعه جذب سرمایه است تا به این سبب، چرخ تولید بچرخد و رشد اقتصادی محقق شود.
  • تشدید نااطمینانی

    یکی از نکات تعیین‌‌‌کننده در وضعیت اقتصادی کشور این است که شخصی که سمت وزارت امور اقتصادی و دارایی را بر عهده می‌گیرد، چه رویکرد و نگرشی به مسائل اقتصادی دارد؛ زیرا این موضوع در انتخاب و انتصاب مدیران نهادهای مالی و گروه‌‌‌های اقتصادی کشور که به طور مستقیم یا غیرمستقیم تحت تابعیت وزارتخانه هستند، تاثیر می‌‌‌گذارد. آنچه درباره‌‌ رویکرد افرادی که در این جایگاه‌‌‌ها منصوب می‌‌‌شوند، بیش از همه اهمیت دارد، رویکرد آنان به بازار آزاد یا اقتصاد دستوری، تسلط بر ظرفیت ‌‌‌‌‌‌کارکرد بازارها، شیوه کنترل نقدینگی و تورم، جایگاه بازارهای مختلف و فرصت‌‌‌های سرمایه‌گذاری در باور شخص وزیر است. تغییر وزیر اقتصاد، به دلیل اثرگذاری مستقیم این وزارتخانه بر سیاست‌‌‌های پولی و مالی کشور، می‌‌‌تواند بر بازارهای مختلف تاثیرگذار باشد.
  • هیجانی گذرا در کوتاه‏‏‌مدت

    استیضاح عبدالناصر همتی، وزیر اقتصاد، در روزهای اخیر به یکی از موضوعات داغ اقتصادی کشور تبدیل شده است. برخی تصور می‌‌‌کردند که این رویداد می‌‌‌تواند تاثیر قابل‌‌‌توجهی بر بورس تهران داشته ‌‌‌باشد و نوسانات منفی بازار سرمایه در روزهای اخیر را به این استیضاح نسبت می‌دهند. این اتفاق شاید باعث ایجاد جو روانی در معامله‌گران بازار شود، اما در نگاه کلان، تاثیر چندانی بر وضعیت بازار سرمایه نخواهد‌‌‌ داشت. بورس تهران سال‌هاست که تحت‌تاثیر عوامل کلان‌‌‌تری مانند سیاست‌‌‌های پولی، تورم، نرخ بهره و انتظارات اقتصادی حرکت می‌کند و تغییر یک‌فرد، حتی در سطح وزیر اقتصاد، نمی‌‌‌تواند مسیر آن را دگرگون کند.
  • نزاع برسر تعارض منافع

    هم به صورت کلی و هم با توجه به وضع موجود اقتصاد کشور، اشخاص به‌تنهایی در روند اقتصادی به نظر تاثیر چندانی ندارند و مقدمات رشد اقتصادی در حال حاضر به ارتباطات برون‌مرزی و رفع تحریم‌‌‌ها وابسته است که در کنار کنترل بودجه و سیاست‌‌‌های مالی درست می‌‌‌تواند تاثیر اندکی بر بهبود وضعیت اقتصادی داشته ‌‌‌باشد.
  • آیا استیضاح به‏‏‌تنهایی راه‏‏‌حل است؟

    استیضاح وزیر اقتصاد ایران از سوی مجلس شورای اسلامی، در شرایطی اتفاق افتاد که کشور با بحران‌های اقتصادی عمیقی مانند تورم، نوسانات ارزی و بیکاری مواجه است. این اقدام، علاوه بر اینکه نشان‌‌‌دهنده ضعف عملکرد دولت در مدیریت اقتصادی است، فشارهای سیاسی و اجتماعی را نیز افزایش داده و به یکی از رویدادهای مهم سال پرحادثه جاری تبدیل شده است.
    دوشنبه، ۲۷ اسفند ۱۴۰۴
  • ۱۷ اقتصاددان به پرسش رئیس‌جمهور در مورد مقصر «گرانی» پاسخ دادند؛

    روزنامه شماره ۶۲۵۳

    متهم تورم متواری است؟

    «اینکه الان دلار گران شده به اجناسی که از قبل داخل انبار بوده چه ارتباطی دارد؟ چرا این همه نوسان هست؟ ما برای گرانی باید یقه چه کسی را بگیریم؟» اینها پرسش‌هایی هستند که رئیس‌جمهور، مسعود پزشکیان در مراسم اختتامیه سرشماری عمومی کشاورزی در روز ۲۳اسفند خطاب به وزیر جهاد کشاورزی مطرح کرد. این پرسش‌ها نشان می‌دهند که با وجود تاکید بسیار مسعود پزشکیان بر استفاده از نظرات کارشناسان، او نیز در مسیر پیشینیان گام نهاده و ترجیح داده است تا از واژه «گرانی» برای اشاره به افزایش قیمت‌ها استفاده کند. جایگزینی تورم با گرانی، افزایش قیمت‌ها را به پدیده‌ای مرتبط با یک یا چند کالا یا بازار خاص محدود می‌کند و در همین حال، این سیگنال را می‌دهد که باید ردپای مقصران را در جایی بیرون از دولت جست‌وجو کرد. «دنیای‌اقتصاد» این پرسش را با ۱۷اقتصاددان شناخته‌شده کشور در میان گذاشته است که مردم برای «گرانی» باید یقه چه کسی را بگیرند؟
  • یقه چه کسی را باید گرفت؟

    طرح پرسش یقه‌گرفتن برای حل معضل تورم از سوی بالاترین مقام اجرایی کشور، نشان‌دهنده ابعاد فاجعه‌آمیز فقر دانش اقتصادی در میان سیاستمداران و دولتمردان حاکم بر کشور ماست. اگر رئیس‌جمهور محترم مشاوران اقتصادی شایسته و کاردانی داشتند، او را از طرح چنین پرسش بی‌ربطی بازمی‌داشتند و به او توضیح می‌دادند که تورم همیشه و همه‌جا پدید‌ه‌ای پولی است و چار‌ه‌ای جز اصلاح سیاستگذاری اقتصادی ندارد.
  • انعکاس مبهم پزشکیان

    آنچه در رسانه‌ها از رئیس‌جمهور محترم انعکاس پیدا می‌کند، ترکیبی است از مجموعه‌ای از هشدارها (مانند اینکه خطر بیخ گوش تهران است یا هشدار در مورد بحران آب و...)، پندها (مانند نه به تصادف یا ۲درجه کمتر کردن دمای اتاق)، توصیه‌های اخلاقی (مانند اینکه باید با هم به‌خوبی رفتار کنیم، دعوا نکنیم، وفاق داشته باشیم و...) و مجموعه‌ای از سوالات خاص (مانند صحبت اخیر ایشان با وزیر کشاورزی که درصدد بودند بدانند برای افزایش قیمت‌ها در شب عید باید «یقه» چه کسی را بگیرند).
  • مقصر شماره‌یک تورم کیست؟

    براساس آنچه از علم اقتصاد مى‌دانیم، تورم بالاى کنونى نتیجه سیاستگذارى دولت کنونى نیست و حتى بخش عمده تورم نتیجه سیاستگذارى دولت قبل نیست.
  • هفته‌‌‌ای دو روز برای سیاستگذاری

    جناب آقای مسعود پزشکیان، رئیس‌جمهور محترم ایران اخیرا فرموده‌‌‌اند که نمی‌‌‌دانند برای وقوع تورم باید یقه چه کسی را بگیرند. در این مورد چند نکته به ذهن می‌رسد که در زیر به‌اختصار می‌‌‌آورم.
  • یقه دولت

    یقه هیچ‌کس را نمی‌توان گرفت جز خود دولت. اول و آخر تورمی که مردم دارند با گوشت و پوستشان احساس می‌کنند، به خاطر این است که فقط دولت بیشتر از درآمدی که دارد خرج می‌کند و این فاصله علت‌العلل تورم است. آن مغازه‌دار و فعال اقتصادی اگر بخواهد قدری بیش از سود متعارف از مشتری پولی دریافت کند، یا مشتری خود را از دست می‌دهد یا باید از بازار خارج شود. مگر بنگاه‌دار است که پول چاپ می‌کند و باعث تورم می‌شود که برویم یقه او را بگیریم؟
  • به‌راستی یقه چه کسی را برای مهار تورم باید گرفت؟

    اقتصاد علم فهم انگیزه‌‌‌ها و جهت‌‌‌دهی آنها به شکلی است که خیر عمومی ارتقا یابد و رفاه حاصل شود. یکی از مصادیق خیر عمومی، ثبات اقتصاد کلان به معنی وجود تورم پایین، رشد مستمر پایدار و شرایط کسب‌وکار و اشتغال مناسب است. اینکه چرا دولت‌‌‌ نتوانسته به شکل مناسبی ثبات اقتصاد کلان را ایجاد کند، در وهله اول یک سوال اقتصادی است و نه قضایی و امنیتی. به عبارت بهتر لازم نیست یقه کسی غیر از سیاستمداران و سیاستگذاران اقتصادی دولت را بگیرید.
  • مداخله‌های بیجا

    وسوسه دخالت و ابراز وجود کردن و ورود به هر حوزه‌‌‌ای و انگار که کاری کرده‌‌‌ایم و بیکار و بی‌‌‌تفاوت نبوده‌‌‌ایم و گزارش دادن به اینکه واقعا کاری کرده‌‌‌ایم و سپس احساس راحتی‌کردن، گویا ذهن هیچ سیاستمداری را آرام نمی‌‌‌گذارد. برای داشتن و حفظ اقتصادی پویا و شکوفا و نوآور باید اصل را بر آزادی اقتصادی و انتخاب‌‌‌های افراد و توجه به عامل انگیزه‌‌‌های مختلف پنهانی گذاشت که محرک تولید و تجارت است و به آن اقتصاد بازار گفته می‌شود.
  • سوالات ابتدایی علم اقتصاد

    حدود و ثغور اختیارات و وظایف دولت در اقتصاد، هنوز در جامعه نخبگانی ایران مورد بحث است و اجماع روشنی در مورد آن وجود ندارد. آیا در اقتصادی به پهنای ایران، نظارت بر برنامه‌های دستوری دولت، حتی به مدد فناوری، امکان‌پذیر است؟ آیا نظام دیوان‌سالاری وجود دارد که بتواند به این درخواست رئیس‌جمهور محترم پاسخ دهد که چقدر کالا نیاز داریم؟ چه مقدار تولید می‌کنیم؟
  • آب در کوزه و ما گرد جهان می‏‏‌گردیم

    در مورد این سوال رئیس‌‌‌جمهور که «در خصوص گرانی من باید یقه چه کسی را بگیرم؟» باید بیان کرد که در قدم اول دولت خود باید انضباط مالی را رعایت کند. این رعایت هم به این معنا نیست که دولت به سراغ درآمدها برود و آنها را افزایش دهد؛ برعکس، دولت در بخش هزینه‌‌‌ها به‌شدت بی‌‌‌انضباط است و باید این معضل را حل کند. اما، متاسفانه دولت به این مساله توجه کافی ندارد.
  • مطالبه شفافیت و کارآمدی

    اظهارات اخیر آقای پزشکیان درباره گرانی‌‌‌های پایان سال و افزایش قیمت‌ها که با لحنی از سر ناتوانی و سردرگمی همراه بود و با این جمله که «نمی‌‌‌دانم باید یقه چه کسی را بگیرم» بیان شد، نمونه‌‌‌ای آشکار از رویکردی است که سال‌هاست در میان برخی سیاستمداران ایرانی تکرار می‌شود.
  • آتش‌نشان آتش‌افروز

    یقه‌گیری در تاریخ اقتصاد ایران سابقه‌ای طولانی دارد و هرگاه دولت‌ها در انجام وظایف خود ناتوان بوده‌اند یا بحران بزرگی از خارج بر آنان تحمیل شده است، بدون توجه به عوامل موجد شرایط فعلی، یقه هر که را که توانسته‌اند گرفته‌اند و هرکس را که توانسته‌اند مقصر تشخیص داده‌اند، جز متهم اصلی.
  • یقه خودتان را بگیرید

    چند روز پیش رئیس‌جمهور محترم با وزیر کشاورزی در مورد قیمت‌ها و افزایش غیر‌قابل کنترل آنها بحث لفظی داشتند که مورد توجه قرار گرفت. این یادداشت در این باره نوشته شده است.
  • یقه اشتغال را بگیرید

    کسری بودجه یکی از عوامل مهم ایجاد تورم در کشور است و یکی از عوامل اصلی کسری بودجه، سیاست‌هایی غیرهدفمند در قالب تزریق منابع و پرداخت تسهیلات به بهانه اشتغال‌زایی، رونق تولید یا افزایش بهره‌وری است که به‌ویژه از سال ۱۳۹۶ به بعد این رویه شدت گرفته است و به این ترتیب هرسال بخشی از منابع بودجه سالانه در راستای تحقق حجم بی‌شماری از اهداف، از قبیل حمایت از تولید و اشتغال پایدار، بسط عدالت سرزمینی، ارتقای زنجیره‌های ارزش کشور، ارتقای بهره‌وری، بهبود تعادل‌های منطقه‌ای، افزایش رقابت‌پذیری و... در یکی از تبصره‌های قوانین بودجه سنواتی در نظر گرفته می‌شود، اما متاسفانه عملکردی از جهت اشتغال‌زایی، رشد اقتصادی یا افزایش بهره‌وری دیده نمی‌شود. در کنار این، ساختار تولید که نیروی کار ماهر نمی‌طلبد و مهاجرت نخبگان، همه از عدم موفقیت اجرای این سیاست در افزایش بهره‌وری حکایت دارد.
  • یقه چه کسی را باید گرفت؟

    صحبت‌های صریح، صادقانه و صمیمی رئیس‌جمهور محترم در جلسه اختتامیه سرشماری عمومی کشاورزی ۱۴۰۳ که در آن رئیس نهاد عالی برنامه‌ریزی کشور هم حضور داشت، نگران‌کننده است. ظاهر صحبت‌های رئیس‌جمهور خطاب به ناکارآمدی نظام آمار و اطلاعات کشور و فقدان داده‌های موردنیاز برنامه‌ریزی و مدیریت جامعه است، ولی واقعیت، به نظر می‌رسد اعتراف به شکست کامل نهاد دولت (نه فقط دولت چهاردهم) در حکمرانی اقتصادی است.
  • مقصر اول و آخر دولت است

    آقای پزشکیان، آیا شما هم دنبال متهم گرانی و تعزیرات هستید. اقتصاد، حسابداری بهای تمام‌شده نیست؛ اقتصاد رفتار و تصمیمات پویای فعالان اقتصادی و مصرف‌کنندگان است. فقط هزینه‌های تولید نیستند که بر قیمت تعادلی اثر می‌‌‌گذارند. باید از صورت‌های حسابداری بیرون آمد. تولیدکننده و عرضه‌کننده هر لحظه باید رفتار و قیمتش را با شرایط جدید تعدیل کند تا بقا داشته باشد، هزینه‌های ریسک، نااطمینانی و عدم‌قطعیت امروز در اقتصاد ما بیش از هر زمان دیگری است. عرضه‌کننده هر لحظه ممکن است به پرتگاه بیفتد. همان‌طور که با تورم فعلی هیچ‌کس اجناس انبارشده دوسال پیش خود را به قیمت دوسال پیش نمی‌‌‌فروشد، تولیدکننده، توزیع‌کننده، عمده‌فروش و خرده‌فروش هم تمایلی به این کار ندارند؛ چرا که دارایی خود را از دست می‌دهند و نمی‌‌‌توانند حفظ ارزش کنند.
  • آقای رئیس‌جمهور، یقه اینان را بگیرید

    آقای پزشکیان روز پنج‌شنبه ۲۳ اسفندماه در مراسم اختتامیه سرشماری عمومی کشاورزی ۱۴۰۳، طی سخنانی اظهار کرد: «الان نمی‌دانم که برای این گرانی‌ها باید یقه چه کسی را بگیرم؟»
  • یقه‏‏‌هایی که باید رها شوند

    رئیس‌‌‌جمهور اخیرا گفته است: «نمی‌‌‌دانم برای این گرانی‌‌‌ها و تورم، یقه چه کسی را بگیرم.» اما شاید مشکل اصلی در همین نوع نگاه به مسائل اقتصادی باشد. این فرض که برای حل مشکلات اقتصادی باید مقصر یا مقصرانی یافت و آنها را بازخواست کرد، خود بخشی از مشکل است. به‌‌‌جای آنکه تمرکز بر یافتن مسوول خاصی باشد، بهتر است بررسی کنیم که چرا چنین مشکلاتی ایجاد شده‌‌‌اند و کدام سیاست‌‌‌ها در شکل‌‌‌گیری آنها نقش داشته‌‌‌اند.
    یکشنبه، ۲۶ اسفند ۱۴۰۴
  • جنگ جهانی اقتصادی

    سیاست‌‌‌های تجاری دونالد ترامپ، به‌ویژه در دوره دوم ریاست‌جمهوری‌‌‌اش، تحولی اساسی در روابط اقتصادی بین‌المللی و وضعیت اقتصادی جهانی به وجود آورده است. ترامپ با وضع تعرفه‌‌‌های سنگین علیه چین، اتحادیه اروپا، مکزیک و کانادا، تلاش کرد منافع اقتصادی آمریکا را در برابر رقابت‌‌‌های جهانی تقویت کند.
  • «جکسونیسم تهاجمی» در بازتعریف اقتصاد بین‌الملل

    کارل مارکس در مقدمه مانیفست حزب کمونیست، اروپای قرن ۱۹ را ذیل تقابل شبح سایه‌گستر کمونیسم با نیروهای متحدشده کهن توصیف می‌کرد. صدسال بعد از سال‌های انقلابی ۱۸۴۸ اما، کمونیسم با اتحاد با همان نیروهای کهن، از جمله احیای کلیسای ارتدوکس و سر دادن شعار زنده‌باد سرزمین مادری روسیه، سایه خود را بر نصف دنیا مستولی کرد و بعد به تقابل با دنیای آزاد رفت.
  • محکوم به مذاکره

    دونالد ترامپ در دوره ریاست‌جمهوری خود بر ایالات‌متحده، با بسیاری از کشورها بر سر تعرفه‌‌‌های تجاری که وضع کرده، درافتاده است. خیلی از کشورها نیز در پاسخ به اقدامات ترامپ، اعلام کرده‌‌‌اند که متقابلا تعرفه‌‌‌هایی را وضع خواهند کرد. جنگ تجاری بین کشورها معمولا برنده‌‌‌ای ندارد و نهایتا باعث کاهش رفاه مصرف‌کنندگان و از دست رفتن اضافه رفاه می‌شود.
    شنبه، ۲۵ اسفند ۱۴۰۴
  • مخمصه تحریم و مذاکره

    وضعیت بی‌‌‌ثباتی اقتصادی، عدم‌جذب سرمایه‌گذاری خارجی، عدم‌دسترسی به نظام بانکداری بین‌المللی، محدودیت‌ها در تجارت جهانی، کاهش درآمدهای نفتی، ناترازی در انرژی، کسری بودجه، محدودیت در تعامل با نهادهای مالی بین‌المللی از جمله بانک جهانی و صندوق بین‌المللی پول، جاماندگی از تکنولوژی و نوآوری و بسیاری موارد ناشی از تحریم‌‌‌ها و محدود شدن فضای ارتباطات کشور به چند حوزه خاص، از جمله مواردی هستند که اقتصاد ایران را در نقطه بحرانی با تورم‌‌‌های بالای ۴۰‌درصد و رشد اقتصادی پایین قرار داده‌‌‌اند.
  • آمریکا در کانون مسائل حکمرانی ایران

    آنچه ‌گذار از تردیدهای مرتبط با مذاکره با آمریکا را به یک ضرورت تبدیل می‌کند، الزاما ربطی به نوعیت و هویت سردمداران فعلی آمریکا ندارد. تبدیل یک موضوع فنی و حاشیه‌‌‌ای به یک مبنا و شاهرگ حیاتی، همان تصمیم و رفتاری است که توان و هوش بازی و شانس و مجال پیروزی را در خوش‌بینانه‌‌‌ترین حالت، به رمقی برای تاب‌آوری کوتاه و موقت تبدیل می‌کند.
  • تحریم در یک شهر با دو سرنوشت

    زمانی که نیروهای آلمانی در جنگ جهانی دوم شکست خوردند، این کشور به چهار منطقه تحت اشغال تقسیم شد (۱۹۴۵): آلمان بریتانیایی، آلمان فرانسوی، آلمان ایالات‌متحده و آلمان اتحاد جماهیر شوروی؛ تا جایی که در سال ۱۹۴۹ عملا دو کشور در آلمان به طور رسمی تشکیل شدند. جمهوری فدرال آلمان(FRG) در سمت غرب و با حمایت کشورهای غربی، با نظام دموکراتیک و اقتصاد سرمایه‌‌‌داری و جمهوری دموکراتیک آلمان(GDR) در حمایت شوروی با نظام کمونیستی و اقتصاد دولتی در سمت شرق شروع به فعالیت کردند. تنش‌‌‌های جنگ سرد بین بلوک شرق و غرب، باعث شد که مناطق تحت کنترل شوروی، نسبت به مناطق تحت کنترل غرب مسیر و سرنوشت بسیار متفاوت‌‌‌تری داشته باشد.
    پنجشنبه، ۲۳ اسفند ۱۴۰۳
  • پرونده امروز؛

    روزنامه شماره ۶۲۵۰

    ورود قیود جدید به اقتصاد

    توسعه پایدار هدف پرطمطراقی است که در سال‌های اخیر درباره آن بسیار شنیده‌‌‌ و خوانده‌‌‌ایم. در وهله اول عنوان آن بسیار ساده و همه‌‌‌فهم به‌نظر می‌‌‌رسد. لکن، برخلاف این ظاهر ساده و همه‌‌‌فهم، بر سر تفسیر آن بحث و جدل بسیاری در فضای آکادمیک و عمومی وجود دارد. یکی از کمک‌‌‌هایی که ریاضیات در اختیار ما قرار می‌دهد، ارائه بستری برای توضیح مساله است؛ بستری که در آن همه‌‌‌چیز آنقدر شفاف پیش می‌رود که نیازی به حکایت و تفسیر نیست.