مرکز پژوهشهای مجلس بررسی کرد
۶ سد صنعتی نشدن صنایعدستی
با این حال همچنان به اهمیت صنایعدستی بهعنوان یک صنعت ارزآور در کشور توجه نمیشود، در صورتی که تجارت صنایعدستی میتواند سهمی عمده و چشمگیری در رشد اقتصادی و افزایش درآمدهای ارزی کشور از محل صنایع غیرنفتی داشته باشد. اما متاسفانه در عمل شاهد آن هستیم که حوزه صنایعدستی در مقام اجرا در عرصه تجاری و تعاملات با طرفین خارجی حرفی برای گفتن ندارد. برهمین اساس مرکز پژوهشهای مجلس در گزارشی به بررسی مسائل و مشکلات حوزه صنایعدستی پرداخته و آنها را در ۶ بخش خلاصه کرده است که شامل مشکلات مربوط به هنرمندان وصنعتگران، مشکلات اجتماعی-فرهنگی، مشکلات مربوط به طراحی و تولید، مشکلات مربوط به توزیع و فروش (بازار)، مشکلات مرتبط با بازاریابی و برندسازی و مشکلات مربوط به دولت وسازمانهای ذیربط میشود. در زیرمجموعه مربوط به هنرمندان و صنعتگران عدم ثبات شغلی به دلیل نوسانات بازار، عدم اشاعه خدمات تامیناجتماعی و بیمه هنرمندان و صنعتگران، کمبود نقدینگی و سرمایه در گردش فعالان صنایعدستی و کمبود دانش فنی در زمینه نیازهای بازار بیان شده است.
همچنین بیعلاقه بودن و مشارکت نداشتن نسل جوان در حوزه صنایعدستی، شناخت ناکافی جامعه از صنایعدستی و عدم فرهنگسازی و آموزش جامعه در حوزه حمایت از تولیدات داخلی در بخش مشکلات اجتماعی- فرهنگی عنوان شده است. ضمن اینکه مشکلات مربوط به طراحی و تولید به دلیل کمبود خلاقیت و نوآوری در تولید محصولات، متنوع نبودن محصولات و تشابه در طرحها و الگوهای تولیدی، طراحی ضعیف و ناهماهنگ با بازار روز دنیا، عدم بهرهگیری از الگوهای جدید و قدیمی بودن طراحی محصولات تولیدی، عدم تناسب آموزشهای صنایعدستی با نیازهای بازار، تاکید صرف بر جنبههای هنری و تزئینی محصولات صنایعدستی، کاربردی نبودن محصولات، تجهیزات نامناسب با سطح تکنولوژی پایین، تحمیل هزینههای اضافه به دلیل پراکندگی مناطق تولیدی و دوری از بازار، عدم امکان تولید انبوه در زمان کوتاه به دلیل فقدان کارگاههای مدرن و مجهز، نبود سیستم بستهبندی مناسب، نامناسب بودن وضعیت استاندارد و بیتوجهی به سطح کیفی تولید و مواد اولیه برای محصولات، عدم نظارت بر کیفیت محصولات تولیدی، گران بودن مواد اولیه تولید و بالارفتن قیمت تمامشده محصولات و گرانی ابزار تولید و کمبود این ابزار اظهار شده است.
چهارمین مشکلی که به آن پرداخته شده مشکلات مربوط به توزیع و فروش (بازار) است که شامل بالا بودن بهای تمامشده محصولات صنایعدستی در رقابت با تولیدات خارجی، فقدان رقابتپذیری تولیدات صنایعدستی در بازارهای داخلی و جهانی، حضور صنایعدستی کپیکاری شده (بهخصوص توسط چینیها) با قیمت ارزان، استقبال مصرفکنندگان از تولیدات خارجی نسبت به نمونههای مشابه داخلی، استقبال ضعیف گردشگران ورودی از محصولات صنایعدستی، عدم تناسب محصولات با علایق و سلایق بازارهای هدف و ضعف و محدودیت کانالهای توزیع (فقدان بازارچههای متمرکز و یکپارچه در سطح ملی و محلی، عدم دسترسی راحت به بازارهای عمده تقاضا) است.
مشکلات مرتبط با بازاریابی و برندسازی بخش دیگری از مشکلاتی است که به تفکیک شناخت ناکافی بازارهای داخلی و جهانی و نیازها و ترجیحات بازارهای هدف و همچنین نحوه ورود به آنها، ضعف تحقیق و پژوهش در حوزه صادرات و بازارهای صنایعدستی، عدم ارتباط با بازارهای (کشورهای) دارای قدرت خرید بالا به دلیل مشکلات سیاسی، ضعف تحقیقات بازار مصرف برای شناسایی نیازها و خواستههای بازار، عدم آشنایی با فنون، روشها و مهارتهای بازاریابی تولیدات صنایعدستی، ضعف و فقدان تبلیغات و بازاریابی مناسب داخلی و خارجی، ناآشنایی هنرمندان با تجارت الکترونیک و شیوههای نوین تبلیغ محصولات و ضعف برندسازی و فقدان برندهای معتبر و مورداعتماد اشاره شده است.
مشکلات مربوط به دولت و سازمانهای ذیربط نیز از جمله فقدان قوانین بیمهای مناسب، همخوان نبودن گزارشهای گمرک از حجم و رقم کالاهای صادراتی با اظهارنامههای مالیاتی، تبدیل ریالی درآمدهای ارزی ناشی از صادرات صنایعدستی به نرخ ارز مرجع (بحث ارز و بازگشت ارز حاصل از صادرات)، فقدان نگرش تجاری به این بخش در سطوح کلان، حضور غیرفعال سازمان صنایعدستی، میراثفرهنگی و گردشگری در سیاستگذاری مربوط به صنایعدستی، حجم بالای واردات صنایعدستی و ورود بیرویه صنایعدستی خارجی، عدم ارائه تسهیلات ارزان و کمبهره برای حمایت از تولیدکمبود قوانین و سازوکارهای حمایتی و تسهیلگر از سوی دستگاهها و نهادهای مختلف، فقدان قوانین لازم برای برخورد با تولیدات مشابه خارجی و حمایت از تولیدات داخلی، تمرکز بر معرفی صنایعدستی بهعنوان یک کالای لوکس، ضعف تسهیلات تشویقی و استراتژیهای حمایتی از هنرمندان و صنعتگران، ضعف و فقدان پژوهشهای کاربردی در این حوزه، پراکندگی متولیان صنایعدستی در کشور، کمبودن اختیارات معاونت صنایعدستی و ضعف اثرگذاری این معاونت، وجود دلالها یشمار صنایعدستی، فقدان برنامهریزیهای جامع ، عدم سرمایهگذاری کلان، فقدان بانک اطلاعاتی جامع از هنرمندان و صنعتگران، فعالیت انفرادی غالب فعالان صنایعدستی و عدم انسجام و وحدت در پیگیری مطالبات، نداشتن اتحادیه، صنف یا تشکل قوی و اثرگذار در بین تولیدکنندگان و توزیعکنندگان، عدم حضور فعال بخش غیردولتی در حوزه صنایعدستی (بهویژه در زمینه صادرات، فقدان نظام آماری دقیق و منسجم، فقدان استانداردهای قیمتگذاری و ارتباط ضعیف و کمرنگ بین حوزه گردشگری و صنایعدستی موجب بروز ششمین مشکل از سری مشکلاتی شده که مرکز پژوهشهای مجلس آنها را بیان میکند. بسیاری از فعالان صنایعدستی معتقدند امروزه رویکرد غالب کشورهای توسعهیافته بر رشد و فراگیری صنایع خلاق مانند صنایعدستی و هنرهای سنتی است. در حالی که بسیاری از آنها برخلاف ایران ظرفیتهای بومی در این حوزه را ندارند اما ایران باوجود داشتن پتانسیلهای لازم همچنان در خانه اول نگاه سنتی به این صنت دست و پا میزند.
ارسال نظر