تاریخچه اجمالی

 بین سال‌های ۲۰۰۰ و ۲۰۰۲ میلادی، دو کتاب منتشر شدکه علاوه‌بر جلب توجه مجامع دانشگاهی، مبنای نظری مورد نیاز برای گرایش سیاست‌گذاران و مدیران شهری به این ایده را نیز فراهم آورد؛ کتاب «شهر خلاق: ابزاری برای نوآوران شهری» (۲۰۰۰) از نظریه‌پرداز بریتانیایی چارلز لندری و کتاب «ظهور طبقه خلاق» (۲۰۰۲) از اقتصاددان آمریکایی ریچارد فلوریدا. در آغاز، این مفهوم ایده‌ای آرمان‌گرایانه بود؛ دعوتی به تغییر نحوه نگرش، آزاد‌اندیشی و پر و بال دادن به قوه تخیل بشر، اما به تدریج جنبه عملی به خود گرفت و وارد مباحث برنامه‌ریزی شهری شد. این ایده آمده بود تا فرهنگ و ساختارهای حاکم بر شهرهای مدرن را دگرگون کند. فلسفه‌ای که نظریه‌پردازان اصلی این حوزه را به‌رغم اختلافات بسیار، به هم پیوند می‌داد این بود که تمامی شهرها صرف‌نظر از اندازه و کارکرد، به شیوه خاص خود خلاقند. گفته می‌شود پلت‌فرم‌ها و رویدادهای فرهنگی نظیر شبکه شهرهای خلاق قادرند به‌طور خاص، با مشارکت در پیوند و توسعه صنایع خلاق، «نقش کاتالیزور» را ایفا کنند.

عضویت در یک شبکه شهری معتبر بین‌المللی، می‌تواند به عنوان نوعی «تثبیت‌کننده و ایجادکننده تعادل فضایی» در شهر در نظر گرفته شود و به افزایش حس تعلق خاطر شهروندان و جلب اعتماد سرمایه‌گذاران خارجی کمک و از نشت سرمایه جلوگیری کند. پروژه‌های فرهنگی نظیر شبکه خلاق یونسکو علاوه‌بر ایفای نقش کاتالیزور در فرآیند تبدیل مکان به مقصد، می‌توانند به‌عنوان نوعی «بهبود‌دهنده فضا و عامل نوسازی» در نظر گرفته شوند و در نوزایی شهری فرهنگ‌مبنا و بازآفرینی اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی محیط‌های شهری مورد ارجاع قرار گیرند.

شبکه جهانی خلاقیت

هدف‌گذاری صورت گرفته در راستای بازیابی پتانسیل‌های اقتصادی، اجتماعی و خلاق صنایع فرهنگی است که به وسیله هنرمندان محلی برپا شده بود تا بتواند یونسکو را در هدف تنوع فرهنگی شهرهای مختلف جهان و کمک به توسعه طرح‌های اقتصادی آنها موفق دارد. از جمله شهرهای خلاق یونسکو می‌توان به شهرهای «ادینبرگ» انگلستان به‌عنوان شهر ادبیات خلاق، «برلین» آلمان و «بوئنوس آیرس» آرژانتین به‌عنوان شهرهای خلاق در زمینه طراحی، «سانتافو» مکزیک و «آسوان» مصر شهرهای هنرهای مردمی (فولکلور) و «پوپایان» کلمبیا به عنوان شهر اغذیه اشاره کرد. در مدیریت شهرهای خلاق، عادات جدیدی خلق می‌شود و با استفاده از پایگاه دانش و اقتصاد دانایی‌محور، شهر تبدیل به مدینه فاضله‌ای خواهد شد که با برخورداری از سرزمین پاک و مستعد، برخورداری از منابع گسترده آبی، هدفمندی در تاسیس، استواری و استحکام، وجود راه‌های امن و مطمئن، نزدیکی شهرها، آبادانی شهر، محیط زیست حفاظت‌شده، شهروندان صالح و عادل، وجود نهادهای راهبرنده، به سوی مدیریت کلان و جامع‌نگر پیش می‌رود.

دو نمونه آسیایی

شهرهایی نظیر جیپور هند و کانازاوای ژاپن نمونه‌های موفق شهرهای خلاق در حوزه صنایع‌دستی و هنرهای محلی هستند؛ شهرهایی که از فرصت به دست آمده به خوبی استفاده کرده‌اند. در جیپور اقدامات زیربنایی نظیر ایجاد مهم‌ترین مرکز صنایع دستی و طراحی سنتی به‌عنوان عالی‌ترین اتاق فکر هنری کشور (IICD)، ایجاد یک هاب هنری برای پرورش نسل جدید هنرمندان جیپور، فعالیت نظام‌مند نهادهای محلی با هدف اعطای روح سرزندگی به خیابان‌ها و بازارهای تاریخی و طرح ایجاد میدان جهانی هنر در قلب شهر نمودهایی هستند که از وجود یک برنامه منسجم و هدفمند توسعه شهری با محوریت این فرصت، خبر می‌دهند. چشم‌انداز تاسیس ۲۷ دهکده صنایع دستی تا سال ۲۰۲۰ با تمرکز بر گردشگری نسل سوم یعنی گردشگری تجربه‌محور برای جذب گردشگران هنرمحور و همچنین تعریف رویدادهای مهمی نظیر نمایشگاه بین‌المللی صنایع دستی و جشنواره‌های هنری متعدد در این کشور در همین راستا است.

شهر کانازاوای ژاپن نیز نمونه موفق دیگری است که از سال ۲۰۰۹ به عضویت شبکه خلاق یونسکو درآمده است. این شهر از طریق پیوند دادن فرهنگ و تجارت توانسته توجه جهانی را به خود جلب کند. شهر کانازاوا به واسطه بسترسازی برای ارتباط هنرمندان شبکه شهرهای خلاق با یکدیگر، به عنوان مرکزی برای گردهمایی هنرمندان، تعاملات بین‌المللی و برگزاری رویدادها و کنفرانس‌های هنرمحور شناخته شده است و سالانه میلیون‌ها گردشگر داخلی و بین‌المللی را به خود جذب می‌کند؛ به‌طوری‌که شمار گردشگران از زمان عضویت شهر کانازاوا در شبکه شهرهای خلاق سه برابر شده است. گردشگری هنرمحور با محوریت صنایع‌دستی، به عنوان یک تجربه منحصربه‌فرد از فرهنگ سنتی ژاپن، از سوی برگزارکنندگان تورهای گردشگری در بسته‌های سفر این شهر عرضه می‌شود.