زنگنه copy

 اکبر زنگنه با اشاره به اینکه در ایتالیا، ترکیه و سایر کشورها سالانه یک و نهایتا در دو شهر نمایشگاه سنگ برگزار می‌شود افزود: در ایران در شهرهای مشهد، اصفهان، محلات، تهران، کرمان، استان‌های فارس و آذربایجان نمایشگاه‌های محلی برگزار می‌شود که این موضوع باعث شده مشتریان بالقوه خارجی توان تشخیص نمایشگاه مرجع را نداشته باشند و در نتیجه اعتبار و بزرگی نمایشگاه‌ها زیر سوال می‌رود.

نمایشگاه‌های محلی؛ اجتماع تخصصی و مزیت‌محور

زنگنه در ادامه با اشاره به اینکه باید تعدد نمایشگاه‌های داخلی را مدیریت کرد و بر توانمندی‌های منطقه‌ای متمرکز شد ادامه داد: تجربه نمایشگاه محلات با تمرکز بر سنگ کوپ تجربه خوبی است و مسیر رو به رشدی را طی کرده است. به نظر من از زمانی رشد این نمایشگاه سرعت گرفت که مزیت‌های منطقه‌ای مورد توجه قرار گرفت؛ چراکه بهترین معادن مرمریت و گرانیت و... در این شهر و نقاط مجاور آن هستند که دسترسی مناسبی به نمایشگاه دارند.  وی با اشاره به اینکه این نمایشگاه تنها نمایشگاه بخش خصوصی است که به دنبال سودآوری از محل نمایشگاه نیست، افزود: در نتیجه هزینه نمایشگاه محلات از همه نمایشگاه‌ها کمتر است و به علاوه تخلیه و بارگیری سنگ‌های کوپ که بخش مهمی از هزینه‌های نمایشگاهی را برای شرکت‌کنندگان به همراه دارد در این نمایشگاه کاهش یافته که این یکی از مزیت‌های حضور در نمایشگاه محلات است.

به گفته این پیشکسوت حوزه سنگ، مزیت دیگر این نمایشگاه، برتری جغرافیایی از منظر تولیدکنندگان و مصرف‌کنندگان است که به اصفهان، تهران و قم و ... دسترسی دارند و در نتیجه اکثر سنگ‌هایی که در این نمایشگاه عرضه می‌شوند، با مخاطب اصلی خود ارتباط ایجاد می‌کنند و فروخته می‌شوند. از سوی دیگر با توجه به چند دوره برگزاری این نمایشگاه، خریداران خارجی سنگ کوپ نیز این نمایشگاه را شناخته و آن را به نمایشگاه تهران ترجیح می‌دهند و باید گفت اگر این الگو را یک الگوی موفق بدانیم، می‌توان آن را بر مبنای مزیت‌های منطقه‌ای در سایر استان‌ها اجرا کرد. زنگنه در ادامه با اشاره به موضوع مزیت‌های برگزاری نمایشگاه‌های استانی افزود: مشهد به دلیل نزدیکی به کشورهای آسیای میانه که اغلب خریدار سنگ بریده و کار شده ایرانی هستند و به سنگ خام نیازی ندارند، می‌تواند یک فرصت خوب تلقی شود که باید از آن استفاده کرد. اصفهان نیز از نظر تعداد فعالان صنعت و میزان تولید، قطب سنگ‌های فرآوری ایران است و قاعدتا فعالان این صنعت در این بخش، باید به صورت قوی در نمایشگاه‌ها حضور یابند اما متاسفانه به دلایلی همچون بی‌علاقگی واحدهای فعال در استان اصفهان به حضور در نمایشگاه‌ها، این فرصت‌ها مغفول مانده است و این در حالی است که بخش‌هایی که به صنعت فرآوری سنگ خدمات می‌دهند نیز می‌توانند در نمایشگاه اصفهان حضور یابند که باید روی این بخش‌ها متمرکز شد و از مزیت‌های فرآوری در استان اصفهان استفاده کرد.

وی در ارتباط با اهمیت برگزاری نمایشگاه‌های قوی و حضور در نمایشگاه‌های جهانی با اشاره به اینکه امروز باید برخلاف گذشته، در محل پروژه یا نمایشگاه‌ها به دنبال مشتری رفت به تفاوت تولیدکننده ایرانی با تولیدکنندگان سایر کشورها اشاره کرد وگفت: با توجه به مشکلاتی که ما نسبت به تولیدکننده ترکیه‌ای داریم، شرایط غیررقابتی به تولیدکننده ایرانی تحمیل و جذب مشتری برای ما سخت‌تر است، بنابراین باید از فرصت‌های نمایشگاهی در خارج از کشور استفاده کنیم. ارتباطات خریداران خارجی با ایران به دلیل مشکل تحریم با مشکل روبه‌رو است و تبلیغات منفی علیه ایران در کشورهای دیگر زیاد است که روی نگاه مشتری اثر منفی بر جای می‌گذارد.

چالش‌های صادرات سنگ ایرانی در مقایسه با جهان

وی با اشاره به اینکه متاسفانه حل این مشکلات از عهده تولیدکننده خارج است گفت: این موضوعات وظایف ما را سنگین‌تر و هزینه‌ها را افزایش می‌دهد، چراکه برای شرکت‌های ایرانی هزینه راه‌اندازی انبار و شوروم و... بسیار بالا تمام می‌شود و از طرفی از نظر فرهنگی نیز چارچوب همکاری درونی را نداریم، در حالی که اگر شرکت‌ها با هم همکاری کنند و انبار راه‌اندازی شود هزینه‌ها کاهش می‌یابد که متاسفانه در سال‌های گذشته هیچ یک از این اقدامات عملی نشده است. این فعال صنعت سنگ در ادامه با اشاره به چالش‌های نقل و انتقال پول که بین 3 تا 6‌درصد مبلغ فروش را به عنوان هزینه تبدیل ارز به فروشنده تحمیل می‌کند گفت: طبعا خریداران به دنبال کالایی با صرفه اقتصادی هستند که نیازمندی آنان را برطرف کند. ایران دارای تنوع بالایی در حوزه سنگ تزئینی و جزو پنج کشور اول دنیاست که مزیت مهمی برای ماست. مزیت دوم قیمت کالای ایرانی است که در 90‌درصد سنگ‌ها از مشابه کشورهای دیگر پایین‌تر است. درنتیجه سنگ ایران دارای مشتریان زیادی است که متاسفانه تحت‌الشعاع مشکلات فعلی قرار گرفته و درنتیجه در سال‌های گذشته صادرات ما رقم قابل قبولی نبوده است. او در توضیح مشکلات صادرات نیز گفت: 800‌هزار تن سنگ بریده صادر کرده‌ایم که ارزش آن 80 میلیون دلار برآورد می‌شود؛ به عبارتی هر تن از این محصول را به طور میانگین 100 دلار صادر کرده‌ایم و باید گفت این صادرات اصلا مقرون به صرفه نیست، چراکه قیمت سنگ کوپ صادراتی ما فراتر از این رقم است و این به معنای آن است که سنگ بریده حتی از سنگ کوپ هم ارزان‌تر است و نشان می‌دهد یا ارزش افزوده ما بسیار ناچیز است، یا آمارها دارای اشکال هستند یا سنگ ایرانی دچار عارضه ارزان فروشی شده است که البته دور از ذهن نیست، زیرا ناتوانی واحدهای فرآوری از نظر نقدینگی باعث شده برای بقای خود، محصول را به هر قیمت حتی زیر قیمت تمام شده بفروشند که عامل اصلی ارزان‌فروشی است.

زنگنه در ادامه با اشاره به اینکه نبود ابزار هم یکی از مشکلات تولیدکنندگان ماست افزود: بیست و چند سال پیش مقداری سرمایه‌گذاری در ماشین‌آلات و ابزار صنعت سنگ انجام شد که حالا مستهلک شده و بازسازی و نوسازی نشده‌اند؛ در حالی که هر 5 سال یک بار دولت ایتالیا وام بدون بهره یا کم بهره و مشوق‌های مالیاتی ارائه می‌کند تا ابزار و ماشین‌آلات به‌روزرسانی شوند. وی با بیان اینکه ایتالیا سالانه 2 تا دو و نیم میلیون تن سنگ خام صادر و همین میزان وارد می‌کند گفت: صادرات و واردات انواع سنگ موضوعی اقتصادی در این صنعت است و به آن معناست که ما باید کالای خود را به قیمت مناسب و واقعی صادر کنیم، بنابراین در بحث قیمت‌گذاری باید سودآوری صنعت در نظر گرفته شود و موانع در مسیر صادرات و واردات کالاها بی‌معناست. چین تولیدکننده همه کالاهاست و نمی‌توان سنگ بریده به آن کشور فروخت و به سنگ خام نیاز دارد، زیرا هزینه فرآوری آن از ما کمتر است و می‌تواند با قیمت ارزان‌تر کالا را در بازار عرضه کند. ترکیه سنگ خام و بریده را خرید و فروش می‌کند. یونان و هند هم دارای مزیت‌های مختلف در بخش‌های خام و فرآوری هستند، ولی مهم آن است که در حجم و با قیمت مناسب کالای خود را بفروشیم و از محدودیت‌های بی‌مورد عبور کنیم.  وی در پایان با اشاره به اینکه هر دولتی که سر کار بیاید در حل موضوعات، دارای توانایی محدودی است و پروسه بلندمدتی را می‌طلبد گفت: تا زمانی که بانک‌ها بین 20 تا 30‌درصد بهره می‌گیرند، سرمایه‌گذاری در تولید سودآور نیست. با این حال دولت‌ها می‌توانند حمایت‌هایی از تولید کنند تا بخشی از مشکلات تسهیل شود. دولت‌ها  باید  در راستای  توانمندسازی طبقه متوسط جامعه که موتور رشد توسعه و اقتصاد کشور هستند اهتمام  بیشتری  ورزند و بر مبنای توانمندی طبقه متوسط و اهمیت دادن بیشتر به بخش تولید، تجارت، خدمات و... در راستای توانمندی جامعه باعث افزایش رفاه شوند.