شرط اول ورود به دنیای تراز اولیها در صنعت
در جهانی که استفاده از فناوریهای دیجیتال به شدت رایج و به بخش جدایی ناپذیر زندگی افراد تبدیل شده، هوشمندانه نیست که این مهم نادیده گرفته شود. دیجیتالی سازی اقتصاد بر اساس آنچه صندوق بینالمللی پول اعلام کرده به معنی بهرهگیری از فناوریهای دیجیتال به منظور بازطراحی ابعاد مختلف اقتصاد از جمله بنگاههای تولیدی، دولتها، خانوارها و جریانهای مالی است. در چنین شرایط نقش فناوری دیجیتال در انجام امور به شدت پررنگ است بنابراین کسبوکارهای ارائه دهنده چنین خدماتی نیز به واسطه همین مسئله تقریبا در سریعترین زمان ممکن رشد میکنند.
به علاوه، از جملهِ ابتدایی این متن چنین برداشت میشود که اگر کسبوکاری بدون در نظر گرفتن قدرت فناوری و همراستایی با تحولات دیجیتالی بخواهد به فعالیت خود ادامه دهد، ثبات لازم برای بقا در دنیای رقابتی امروز را نخواهد داشت و بنابراین با قرار گرفتن در مسیر افول، آخرین گامهای حیات خود را طی خواهد کرد. همین اهمیت بسزای دیجیتالیسازی در حیات کسبوکارها به مرور باعث ایجاد عبارتی به نام «تحول دیجیتال» یا « Digital Transformation» در ادبیات اقتصادی جهان شد و دستیابی به اقتصاد دیجیتال به صدر اهداف اقتصادی دولتها راه یافت.
اصلیترین ویژگیهای عصر دیجیتال را میتوان به صورت خلاصه نوآوریمحوری، تجربهمحوری، دادهمحوری، پلتفرممحوری، الگوریتممحوری و اکوسیستممحوری دانست. ایجاد چنین ویژگیهای در یک سازمان باید با نگاهی تحول کننده باشد و این یعنی گاه ماهیت فعالیتها در یک سازمان و نه رسالت و ماموریت آن، به کلی تغییر میکند. این تغییر متحولانه در ابتدا نیاز به تغییراتی اساسی در سبک تفکر مدیران ارشد سازمانها دارد. به بیان دیگر مدیران ارشد و در راس آنها مدیرعامل یک شرکت، باید بتواند صدای تغییر در نیاز مشتریان و ماهیت اکوسیستمی که در آن فعالیت میکند بشنود. تنها در این شرایط است که یک سازمان میتواند با برنامهریزی و سرمایهگذاری صحیح، از فناوریهای روز عصر دیجیتال و نسل چهارم صنعت نظیر اینترنت اشیا، رایانش ابری، تحلیل داده، هوش مصنوعی، رسانههای اجتماعی، واقعیت مجازی، بلاکچین یا واقعیت افزوده استفاده کرده و بقای شرکت را با بهبود بازدهی آن تضمین کند.