پایان خشکسالی نزدیک است؟
رهایی از کمآبی
بحران آب ،چالشی بزرگ که نهفقط مردم استان اصفهان بلکه ساکنان فلات مرکزی ایران را در چند سال اخیر، درگیر خود نموده است. بحرانی که پیامدهای آن موجب خسارات فراوان به حوزههای صنعت و کشاورزی شده و البته همواره دولتها درصدد ارائه تدابیری هم برای مدیریت این موضوع بودهاند.
در این میان ، طرح انتقال آب خلیجفارس از مهمترین این تدابیر برای رهایی از کمآبی بوده است که با تلاش متخصصان داخلی به اجرا درآمد. و هماکنون نیز با جدیت، سرعت و با مشارکت پیمانکاران متعدد در حال انجام است.
اینچنین که از افتتاح فاز اول طرح انتقال آب دریای عمان و خلیجفارس به اصفهان تا بهمنماه ۱۴۰۲ خبر میرسد.
درصورتیکه پیشازاین بهرهبرداری از فاز نخست طرح انتقال آب دریای عمان و خلیجفارس به اصفهان برای شهریورماه ۱۴۰۳ مقررشده بود .اما ظاهراً بنا به گفته مسوولان استانی با سرعت گرفتن این پروژه و افتتاح فاز نخست آن با ظرفیت ۷۰ تا ۱۰۰ میلیون مترمکعب تا بهمنماه ۱۴۰۲ این اتفاق رقم خواهد خورد.
قابلذکر است مدیریت بحران منابع آبی فلات مرکزی، حذف برداشت آب برای صنایع از رودخانه زایندهرود، تغییر بخشی از اقلیم خشک اصفهان و رفع بخشی از مشکلات متعدد زیستمحیطی، اقتصادی، تولیدی، صنعتی و اجتماعی ازجمله دستاوردهای اجرای پروژه انتقال آب دریای عمان به اصفهان خواهد بود که گفته میشود با اجرای آن و انجام سایر تدابیر لازم، شاهد جریان دائمی آب در رودخانه زایندهرود میشویم.
سهم فولاد مبارکه در انتقال آب از عمان به اصفهان
انتقال آب از عمان به فلات مرکزی موضوعی است که پیشینه آن بهطور تقریبی به ۱۰ سال قبل بازمیگردد و حالا در دوران دولت فعلی بر خط دوم و سوم و چهارم آنکه انتقال آب به اصفهان را هم شامل میشود تمرکز شده است.
واقعیت آن است نخستین مرتبهای که طرح انتقال آب از خلیجفارس به اصفهان ، مطرح شد در دولت دهم بود که البته با توجه به مطرحشدن این موضوع در روزهای پایانی دولت ، نگاه چندان جدی به آن نبود. در دولت یازدهم هم بهرغم طرح مباحث و زمزمههایی مبنی بر لزوم اجرایی شدن آن ، بهطوری جدی دنبال نشد و در دولت دوازدهم با تغییرات مدیریتی استان اصفهان با رویکردی دیگر به این اقدام نگاه شد. اینگونه که اجرای آن به شرکت تأمین آب اصفهان واگذار گردید. و گویا در دولت سیزدهم نیز انتقال آب از خلیجفارس به فلات مرکزی با محوریت استان اصفهان ،در خط سوم این پروژه در دستور کار قرارگرفته است.
خط نخست، که آب خلیجفارس را به استانهای هرمزگان، کرمان و یزد منتقل میکند، چندی پیش افتتاح شد .
در خط دوم، انتقال آب خلیجفارس به استانهای کرمان، خراسان جنوبی و خراسان رضوی، موردنظر است که تاریخ شروع این طرح ۱۴۰۱ و تاریخ پایان آن ۱۴۰۴ پیشبینیشده است.
در خط سوم، آب خلیجفارس به استانهای یزد و اصفهان منتقل میشود. تاریخ شروع این طرح نیز ۱۴۰۱و تاریخ پایان آن ۱۴۰۴ پیشبینیشده است.
در خط چهارم هم ، انتقال آب دریای عمان به استان سیستان و بلوچستان پیشبینیشده است. تاریخ شروع این طرح همسال گذشته و تاریخ پایان آن ۱۴۰۴ پیشبینیشده است.
موضوعی که استاندار اصفهان با تائید آن یادآور میشود: پروژه انتقال آب از سواحل جنوبی کشور به اصفهان آغازشده و هزینه آن را هم شرکتها و بنگاههای اقتصادی استان پرداخت میکنند.
که فولاد مبارکه ازجمله شرکتهای پیشقدم در این زمینه بوده و گفته میشود بیش از سهم خود و وظیفه خود هم هزینه کرده است.
طیب نیا مدیرعامل شرکت فولاد مبارکه اصفهان با تأکید بر سنگین بودن رقم هزینه شده برای این پروژه اظهار میکند :این پروژه سهامداران مختلف دارد اما سهم اصلی سرمایهگذاری مربوط به فولاد است که بیش از سهم خود تزریق کرده، عمده این سهم فولاد مبارکه از محل ورقهایی است که تأمین میکند و یکی از عوامل اصلی پیشرفت پروژه همین است.
به گفته این مسوول در حال حاضر، طرح انتقال آب در ۲۰ نقطه از سیرجان تا اصفهان در حال پیشروی است و ۶ پیمانکار توانمند در این پروژه مشغول فعالیت هستند که شامل چند صد کیلومتر کریدور و چند ده کیلومتر لولهگذاری است.
طیب نیا در ارتباط با رقم کلی پروژه، اظهار میکند : رقم سرمایهگذاری در فاز اول این پروژه ۲۵ هزار میلیارد تومان است و در فاز دوم ۵۰ هزار میلیارد تومان برای تجهیزاتی چون آبشیرینکنها و لولهگذاری است که از بندر سیریک یک هزار و ۱۰۰ کیلومتر لولهگذاری برای انتقال آب لازم است تا آب به استان اصفهان برسد.
در پایان وی بابیان اینکه انتقال آب دریا برای صنعت توجیه اقتصادی دارد خاطرنشان میکند :سهم هزینهای انتقال آب، کمتر از حملونقل است ضمن اینکه امکان جابهجایی این کارخانه نیست.
کدام راهکار، کارشناسانه تراست؟
و حالا با توجه به در اجرا قرار داشتن پروژه انتقال آب از عمان به فلات مرکزی مساله قابلتوجه آنکه از همان آغاز، این طرح موافقان و مخالفان خود را داشت و همچنان هم طرح این مباحث و اماواگرها بر سر جای خود است.
موافقان با سادهسازی این موضوع براین باور بوده که چنین انتقالی در سریعترین زمان ممکن، میتواند بحران بیآبی زایندهرود را حل کند.
اما عدهای از کارشناسان و متخصصان که آشنا به عمق این بحران هستند اجرای این نوع از طرحها را صحیح نمیدانند . و هنوز هم اجرایی شدن این طرح با واکنشهایی همراه است.
چهبسا برخی هم معتقدند اگرچه انتقال آب سریعترین راهحل برای بحران کمآبی صنایع استان اصفهان است، اما بدترین راه ممکن هم هست. انتقال آب از دریا به نزدیکی صنایع در اصفهان به جهت استمرار هزینههای سنگین بهرهبرداری و نوسازی صنایع و سیستم انتقال آب، یک اقدام موقت است و بهناچار بعد از مدتی دولتهای آینده به این نتیجه میرسند که اصفهان عاری از صنایع و آلودگی هوا و مملو از گردشگران داخلی و خارجی قطعاً بر اصفهان پر از دود و آلایندگی هوا و بدون توریست و گردشگر اولویت دارد.دیدگاه آن است انتقال صنایع به سواحل مکران در جنوب استان سیستان و بلوچستان گرچه در بحث تأمین زیرساخت هزینه بسیار سنگینی را به دولت تحمیل میکند ولی باید توجه داشت که نتیجه اینیک اقدام ،درازمدت است. بر این اساس ،سخن این کارشناسان ، آن است بهجای انتقال آب به اصفهان ، ترجیح بر آن است صنایع از اصفهان بروند .
همچنین عنوان میشود بدون ارتقای تکنولوژی در صنایع و بدون اصلاح کامل الگوی کشت در کشاورزی ، استفاده از آب شیرین شده گرانقیمت برای این حوزهها چندان کارشناسانه نیست.
و البته برخی دیگر هم باوجود تائید این هزینهها و مشکلاتی که انتقال آب به همراه دارد معتقدند زمانی که با شدت معضل کمآبی و خشکسالی روبرو هستیم شاید راهکاری دیگر باقی نبوده است. زیرا انتقال کارخانهها و صنایع به مراکز دیگر، امری غیرممکن بوده و تبعات مادی و انسانی فراوانی را به دنبال خواهد داشت.
قطعا بحث فقط بر سر جابجایی یک صنعت نیست بلکه باید تجهیزات نیروی انسانی این صنایع هم انتقال یابد که این نقل و انتقالات فرایندی بسیار، طولانی و دشوار را میطلبد.
بنابراین ،باوجود هزینه بالای چنین اقدامی، انتقال آب برای مصارف صنایع راهحل سنجیدهتری است و البته در شرایط کنونی، گویا چارهای هم جز این نمانده است. زیرا با تغییرات اقلیمی و آب و هوایی لازم است انتقال آب به اصفهان انجام پذیرد.
ازنظر برخی دیگر نیز انتقال صنایع از اصفهان و انتقال آب به اصفهان هردو غیر کارشناسانه و بهمانند پاک کردن صورتمسالهای است که پاسخی برای آن پیدا نشده است .
بهجای اینگونه برنامههای پرهزینه ، میبایست آبی که متعلق به اصفهان است و بهجای مصرف استان به صنایع شهرهای دیگر، منتقل میشود به خود اصفهان تعلق گیرد تا نهتنها صنایع بلکه بخش کشاورزی استان هم از این مشکلات کمآبی نجات یابد.