خواب تعبیر ناشده توسعه

با توجه به گستردگی و جامع بودن مفهوم توسعه، به‌راحتی می‌توان دریافت که توسعه امری طبیعی و آسان نیست بلکه نیازمند تفکری ساختاری و دانشی بسیار عمیق است که جز با برنامه‌ریزی‌های دقیق و زمان‌بر امکان‌پذیر نیست.

 ۱۱ برنامه میان‌مدت عمران و توسعه از دهه ۱۳۲۰ خورشیدی تاکنون به اجرا درآمده است؛ برنامه‌هایی که هم‌زمان با بسیاری از کشورهای دیگر آغاز شد اما بنا بر علت‌هایی سیاسی، اجتماعی و اقتصادی نه‌تنها نتوانست موفقیت چندانی در پیشرفت کشور به بار آورد که التیام‌بخش ناکامی‌های اقتصادی هم نبود و همچنان بحث‌ها و پرسش‌هایی درباره عدم موفقیت در اجرای برنامه‌های توسعه وجود دارد.

در این خصوص باید به شناخت منابع و امکانات اقتصادی و موانع و مشکلات موجود، تعیین اهداف به‌منظور تخصیص منابع و امکانات به موضوعات مختلف و رفع موانع برای تحقق هدف و اجرای تخصیص منابع توجه شود.  بررسی این سه مورد و توجه به آن در برنامه‌های توسعه چگونگی عملکرد اقتصادی را رقم می‌زند.

  ارزیابی‌ها از میزان اجرایی شدن برنامه‌های توسعه قبلی به عملکردی در حدود ۳۰درصد اشاره دارد. همچنین بنا بر ارزیابی‌های مرکز پژوهش‌های مجلس، تحقق اهداف برنامه برای برنامه ششم توسعه حتی زیر ۱۰درصد است. ناکامی اجرایی برنامه‌های توسعه قبلی بیانگر آن است که باید منتظر فهرست بلندبالایی از مسائل حل‌نشده و موضوعات نیازمند بررسی باشیم و این در حالی است که در برنامه‌های ایران اهداف آرمان‌گرایانه و دور از دسترس و واقعیت ترسیم‌شده است.

 بااین‌وجود نظام‌نامه برنامه هفتم، نه در سطح توسعه، نه سطح کلان (بخشی و فرا بخشی) و نه سطوح منطقه‌ای و محلی یا خرد (بنگاه‌های اقتصادی) و نه در تحلیل بخش دولتی و غیردولتی (عمومی یا خصوصی)  از فهرست بلند مسائل و چالش‌های مهم گزارشی ارائه نمی‌دهد. علاوه بر آن، تحلیل تاریخی، نهادی، ساختاری یا کلان از شکل‌گیری این چالش‌ها و فرآیند تکوین آن‌ها وجود ندارد. ازاین‌روی، مشخص نیست مساله یا مسائل مهم و اولویت‌دار موجود چالش‌برانگیز توسعه کشور از منظر برنامه‌ریزان چیست.

 علاوه بر همه موارد بالا، سه برنامه توسعه قبلی یعنی برنامه‌های چهارم تا ششم توسعه (۱۴۰۱-۱۳۸۴) شش‌ساله شده و برنامه توسعه بعدی با تاخیر به اجرا درآمده‌اند. چه عاملی موجب شده است تا پایبندی به برنامه توسعه حتی در سطح پایبندی به زمان برنامه صورت نگیرد؟

 بر اساس گزارش مرکز پژوهش‌های اتاق بازرگانی ایران، تاکنون مجموعه‌ای از ۲۹ اسلاید و فهرستی از اسناد پشتیبان نظام‌نامه برنامه هفتم توسعه به‌صورت عمومی منتشرشده است. اما طراحی نظام‌نامه فعلی بدون آسیب‌شناسی نسبت به دلایل عدم توفیق برنامه‌های توسعه گذشته، این نگرانی را ایجاد می‌کند که دوباره گرفتار همان اشتباهات گذشته شویم.

 تشدید تحریم‌های همه‌جانبه و کاهش سطح مبادلات اقتصادی و مالی و توقف مذاکرات احیای برجام، توقف چندین ساله پروژه‌های سرمایه‌گذاری و زیرساختی نیازمند تأمین مالی یا فناوری خارجی و... ازجمله مهم‌ترین شرایط محیطی (بین‌المللی) طراحی برنامه هفتم است که باید به‌صورت مدیریت بحران در برنامه هفتم به این موارد توجه شود.

 برای برنامه‌ریزی توسعه، سطح حداقلی از ثبات اجتماعی، نهادهای تولید اندیشه توسعه، نهادهای مدنی، رعایت حداقلی از حقوق مدنی و پاسخگویی دولت به‌عنوان شرایط اولیه ضروری است. در شرایط فعلی، برنامه هفتم بجای طرح آمال و آرزوهای بلندپروازانه بیش از هر چیزی باید به تأمین حقوق شهروندی مردم معطوف و متمرکز شود.

 باوجود همه تنگناها و اماواگرها، تدوین برنامه توسعه در شرایط کنونی ایران اقدامی اجتناب‌ناپذیر است ولی فاصله بسیاری میان شرایط موجود در نظام برنامه‌ریزی با حداقل‌های لازم برای یک برنامه توسعه هدفمند و عقلانی و مشارکت محور وجود دارد. از یک‌سو مفهوم و سازوکار برنامه‌ریزی توسعه به روش متداول گذشته به شکست نزدیک است و از سوی دیگر تشدید شکاف نیازها و منابع و شتاب و پیچیدگی تحولات، مدیریت توسعه در ایران را بدون وجود برنامه‌ریزی غیرممکن می‌کند. بنابراین دستیابی به مفهوم، ابعاد و روش‌هایی قابل دفاع و دارای مبانی معرفتی روشن از برنامه‌ریزی، یک چالش مهم برای نظام برنامه‌ریزی توسعه است.

 ازاین‌روی تمرکز بر کاهش آسیب‌هایی ناشی از این شرایط ضرورت اول برنامه هفتم توسعه است. درمجموع به نظر می‌رسد، پیش از تدوین برنامه هفتم، نیاز به بازنگری و بررسی عمیق‌تر مفاهیم وجود دارد و نظام‌نامه برنامه هفتم بهتر است باملاحظه و بررسی‌های عمیق‌تری اصلاح شود.