آیا به ما دروغ گفته‌اند؟

به منظور یافتن راهکاری مطمئن در عرصه کشاورزی، در سال‌های اخیر پژوهش‌های بسیاری در زمینه مزایا و معایب  انقلاب سبز توسط پژوهشگران انجام شده است. از جمله پژوهش‌های برتر که به تازگی توسط ون اِتن، به‌عنوان پژوهشگر علمی در عرصه کشاورزی منتشر شده است، می‌توان به مقاله «بازنگری سیاست اقتصادی در انقلاب سبز» اشاره کرد.

انقلاب سبز باعث تولید محصولات اصلی کشاورزی به بیش از سه برابر حالت عادی می‌شود و با این رویکرد مساحت زیادی از زمین‌ها زیر کشت می‌روند، در حالی که در نیمه دوم قرن بیستم، تنها به۳۰ درصد از زمین‌های زیرکشت نیاز بوده است. پژوهشگران وقوع چنین اتفاقی را به واسطه به کارگیری تکنولوژی و استفاده از ماشین آلات مدرن در صنعت کشاورزی می‌دانند. همچنین  پرورش گونه‌های گیاهی متنوع، تولید و تکثیر بذرهای اصلاح شده و استفاده از آفت کش‌ها و کودهای شیمیایی را می‌توان از دیگر نتایج کاربرد تکنولوژی در انقلاب سبز دانست.

با این حال، با گذشت بیش از پنجاه سال از به‌کارگیری روش‌های نوین در صنعت کشاورزی و تولید چند برابری محصولاتی از جمله برنج و گندم، مشکلات بسیاری در حوزه اقتصاد کشاورزی  وجود دارد. از این‌رو، سوالی که در ذهن انسان شکل می‌گیرد این است که تأثیر رشد فناوری بر صنعت کشاورزی و اقتصاد چیست؟  توسعه ماشین آلات جدید در صنعت کشاورزی و پدید آمدن انقلاب سبز را باید پیروزی نامید یا فاجعه؟ و به عبارت دیگر، تولید و برداشت محصولات غیر ارگانیک و تراریخته و استفاده از سموم در فرآیند تولید محصولات و چنین رویکردهایی که در نتیجه پیشرفت تکنولوژی حاصل شده است برای صنعت کشاورزی شکلی از  پیشرفت محسوب می‌شود یا تهدید؟

شولتز در کتاب «دگرگونی کشاورزی سنتی» کشاورزان سنتی را فقیر اما کافی توصیف می‌کند. به عبارت دیگر، شولتز بقای کشاورزی سنتی را وابسته به تکنولوژی و ماشین آلات مدرن امروزی نمی داند و برای اثبات این ادعا، به توصیف کشاورزانی می‌پردازد که در اطراف یک رودخانه کوچک و تپه‌های یک منطقه روستایی و کم جمعیت در کشور گواتمالا به کشت پیاز و محصولاتی از این دست می‌پردازند و در نهایت او به انتقاد از سیاست‌های صنعتی شدن در کشورهای در حال توسعه و نیز به بررسی تاثیر صنعتی شدن کشاورزی در اقتصاد

می‌پردازد. اما اِتن در پژوهش اخیر خود با نگاهی تحلیل‌گرانه به بازنگری دیدگاه شولتز می‌پردازد و معتقد است آنچه شولتز از کشاورزان سنتی روایت می‌کند به عبارتی یک روایت اشتباه است. در این مقاله، او با نشان دادن تاثیر و رابطه  میان تکنولوژی، کشاورزی و اقتصاد ،به تفصیل  به رشد کشاورزی مبتنی بر فناوری و تاثیر آن بر رشد اقتصادی می‌پردازد و در این رابطه می‌گوید: زمانی که کشاورزان به نیازهای اقتصادی پاسخ می‌دهند، استراتژی‌های مبتنی بر فناوری، کشاورزی سنتی را به موتور رشد اقتصادی تبدیل می‌کند.