مسوولیت اجتماعی شرکتی؛ نامآشنای ناشناخته
در طول تاریخ شرکتهای بزرگ بسیاری با ثروتهای خارقالعاده وجود داشتهاند که ثروت به دست آمده خود را تنها برای خوشگذرانی یا ثروتاندوزی صاحبان خود صرف میکردند. به مرور زمان و با افزایش فاصله طبقاتی، جوامع به این نتیجه رسیدند که بخشی از این ثروت باید برای مردمی هزینه شود که آن را به وجود آوردهاند.
پس از شکلگیری این مطالبه، مفهوم مسوولیت اجتماعی شرکتی به طور رسمی جای خود را در تحقیقات علمی باز کرد و دو حقوقدان به نامهای
« ای برلی» و «مریک داد» بر این مهم تمرکز کردند. فرضیه ابتدایی آنها این بود که شرکتها میتوانند با اتخاذ سیاستهایی با محوریت مردم، نظر جامعه را به خود جذب کرده و علاوه بر ثبت تصویری مناسب از خود نزد افراد جامعه، فروش و درآمد خود را نیز افزایش دهند. تلاشها برای ارائه تعریفی از مسوولیت اجتماعی شرکتی و معرفی آن ادامه یافت و در نهایت «بندیکت شیهی» که در حوزه مدیریت در دانشگاه مطرح ییل مشغول به کار بود، در اوایل قرن بیست و یکم میلادی، مسوولیت اجتماعی شرکتی را یک قانون داخلی دانست که باعث منفعت جامعه و همچنین شرکت میشود.
امروزه میتوان گفت مسوولیت اجتماعی یک چارچوب و محدوده اخلاقی است که بر اساس آن هر فرد یا سازمان به انجام کارهایی مفید برای جامعه میپردازد. انجام این وظایف در مقیاس کلان تعادل مناسبی بین اکوسیستم و اقتصاد جامعه برقرار میکند. مرتضی بهشتی، دبیر پیشین کنفدراسیون صنعت ایران، در باب اهمیت این موضوع در کشور گفته است:« با توجه به رشد بخش خصوصی و بازار سرمایه کشور، شرکتها باید دارای مجموعهای از ضوابط کاری اخلاقی و اجتماعی باشند. مسوولیت اجتماعی شرکتی باید در شرکتهای ایرانی نهادینه و بخش خصوصی نسبت به نقش خود آگاه شود تا بتوانیم شرکتهای پایداری داشته باشیم. به این صورت مسوولیتپذیری اجتماعی برای شرکتها یک وظیفه و تعهد است و نباید شرکتها را به دلیل انجام وظیفه تشویق کرد.»
بر اساس این گفته، شرکتها علاوه بر فعالیتهای داخلی خود باید نسبت به مشکلات جامعه نیز حساس باشند و به جد برای حل آنها بکوشند. این مسئله چنان حائز اهمیت است که در بسیاری از کشورها به ویژه اقتصادهای توسعه یافته، برای تشویق شرکتها به توجه روزافزون به مشکلات جوامع اطراف، طرحهای مختلف و تدابیر متفاوت و جذابی اندیشیده میشود. این در حالی است که مفهوم مسوولیت اجتماعی تا کنون چندان مورد توجه نهاد حاکمیتی کشور نبوده و بنابراین جایی در قانون ندارد.
فارغ از بیتوجهی دولت به این مهم، به نظر میرسد فرهنگ مسوولیتپذیری اجتماعی تنها در حد ایدههایی برای اجرا، در جلسات هیات مدیره بسیاری از شرکتها باقی مانده و چندان در عمل اجرا نمیشود. البته هستند شرکتها و نهادهایی چون فولاد مبارکه و اتاق بازرگانی اصفهان که به این مهم توجه میورزند و در راستای اجرا و گسترش آن میکوشند اما شواهد نشان میدهد، این مفهوم شناختهشده در جهان اقتصاد، در دنیای بسیاری از مدیران شرکتهای کوچک و بزرگ ناشناخته است.
شاید در ظاهر چشمپوشی و پرداخت بخشی از سود شرکت در راستای مسوولیت اجتماعی، با هدف حداکثرسازی سود بنگاههای اقتصادی در تضاد باشد اما دادههای موجود در عمل خلاف آن را نشان میدهد. اگر شرکتها به اهداف اجتماعی خود توجه نکنند و آلودگی محیطی، فقر و بیماری، تبعیض و نابسامانیهای جامعه اطراف خود را نادیده بگیرند، دیر یا زود این مشکلات گریبانگیر آنها خواهد شد و فعالیتشان را متوقف خواهد کرد. به همین دلیل پیوسته گفته میشود شرکتها باید به آنچه جامعه پیرامونیشان را تحت تأثیر قرار میدهد، حساس باشند.
به بیان دیگر، مدیران ارشد شرکتها همواره باید در تصمیمگیریهای خود به انتفاع همه ذینفعانشان توجه کنند. حال از آنجا که ذینفعان یک شرکت، تمامی افرادی را شامل میشود که نتایج تصمیمات شرکت بر آنها تأثیر میگذارد، شهروندان، مشتریان، عرضهکنندگان و حتی رقبای یک شرکت نیز جزو ذینفعان خارجی آن محسوب میشوند.
تحقیقات انجام شده روی این مهم، مسوولیت اجتماعی را در حوزههای مختلفی چون رهبری سازمانی، بازار و صنعت، محیط کار، محیط زیست و در نهایت کل جامعه طبقهبندی میکند. در صورتی که شرکتی به معنای واقعی نسبت به جامعه خود مسوولیتپذیر باشد، موفقیت و ادامه فعالیت خود را وابسته به ایفای تعهد اجتماعی خود خواهد دانست. فارغ از اینکه شواهد موجود بر ایجاد مزیت رقابتی کشورها در سطح بینالمللی تحت تأثیر توجه ویژه و گسترده به مسوولیت اجتماعی شرکتی تأکید دارد، مطالعات در سطح شرکتها نیز نشان میدهد توجه به مسوولیت اجتماعی به دلیل تأثیر بر اعتبار، روحیه کارکنان، انگیزه، استخدام، وفاداری و اعتماد مصرفکنندگان، روابط حکومت و مدیریت بحران تأثیر مثبتی در عملکرد شرکتها دارد.
تجربه تلخ شیوع گسترده ویروس کرونا و نیاز مبرم بیمارستانها به مراکز درمانی و یا بروز زلزله و سیلهای ویرانگر طی سالهای گذشته، به خوبی اهمیت توجه به مسوولیت اجتماعی شرکتی را نشان میدهد. توجه شرکتهای بزرگ صنعتی کشور به این مهم، به یقین تأثیر مثبت و مشکلگشایی در حل بحرانهایی داشته که مستقیماً حق حیات مردم ایران را نشانه رفته بود.