چرا مسیر توسعه در خراسان رضوی متزلزل است؟

یک جنبه دیگر اقتصاد را هم در کشورهای سوسیالیستی و کمونیستی شاهد هستیم و آن اقتصاد دولتی است که تمام بخش‌های مختلف اقتصاد به دولت و حاکمیت وابسته است، در این نوع اقتصادها بسیاری از فاکتورهای توسعه در اختیار تولیدکننده و عرضه کننده نیست و در اختیار دستگاه حاکمیتی قرار گرفته که اقتصاد را در اختیار دارند. در اینجا زمانی کار سخت‌تر می‌شود که سیستم حاکمیتی و دولتی، اقتصاد را به سیاست‌های حاکمیتی و دولتی ارتباط بدهد. بعضی از کشورهای دارای اقتصاد تک بعدی مثل کشورهای کمونیستی کوبا، ونزوئلا، کره شمالی و روسیه کشورهایی هستند که اقتصادهایشان دولتی است اما دولت آنها در حوزه اقتصاد رفتارهایش تماما منطبق بر سیاست نیست.

زمانی که ما وارد اقتصاد سیاسی دولتی می‌شویم عملا اجازه می‌دهیم که سیاستمداران سایر دولت‌های دنیا در اقتصاد ما تاثیرگذار باشند، به همین دلیل اقتصاد سیاسی مقوله‌ای بسیار خطرناک است، البته در تمام دنیا اقتصاد سیاسی امروز به رسمیت شناخته شده و به رغم اینکه دولت‌ها تمایل دارند بگویند اقتصاد ما وابسته به سیاست نیست بازهم می‌بینیم عنصر سیاست در تعاملات اقتصادی آنان نقش ایفا می‌کند. در اقتصاد سیاسی روابط ما با کشورهای هدف‌مان تحت تاثیر سیاست‌هایمان قرار می‌گیرد. مثلا یک روز روابط سیاسی ما با کشور عراق خوب است و در بالاترین سطح برای آن خط اعتباری چند میلیارد دلاری تعریف می‌کنیم و یک روز که روابط ما تحت تاثیر یک سری مسائل حاشیه‌ای قرار می‌گیرد می‌بینیم که سهم صادرات ما به این کشور به ۸ درصد می‌رسد.

حالا چرا تاکید بنده بر روی کشور عراق است، چون یکی از بازارهای هدف ما در استان خراسان رضوی بازار عراق است، وقتی اقتصاد ما اقتصاد سیاسی می‌شود آن وقت ارتباط ما با کشورهای پیرامونی خودمان مثل کشورهای افغانستان و برخی کشورهای حوزه CIS همچون ترکمنستان، به واسطه عدم توازن و و بهم خوردن معادلات سیاسی در منطقه، دگرگون می‌شود.

با توجه به اینکه بخش بزرگی از تولید به قصد صادرات صورت می‌گیرد در چنین شرایطی و با وقوع چنین نوساناتی می‌بینیم که تمام توجه ما در حوزه اقتصاد استانی بر ظرفیت‌های کشاورزی و گردشگری خراسان رضوی متمرکز می‌شود. بنابراین تا اینجا یک اقتصاد دولتی سیاست زده‌ای داریم که بر اساس آن بازارهای خارجی و بخشی از بازرهای هدف خود را از دست داده‌ایم.

یکی دیگر از اتفاقاتی که در حوزه توسعه اقتصادی در سطح کشور افتاده پراکندگی جغرافیایی صنایع مادر است، اگر این پراکندگی را با دقت بررسی کنیم می‌بینیم صنایع بزرگ و مادر عمدتا در استان خراسان رضوی مستقر نشده‌اند و علت اصلی این موضوع اقتصاد دولت محور ما بوده است.

بدین گونه ما بخش بزرگی از سهم تولید اقتصادی و سرانه ناخالص استانی خود را اینطور از دست داده‌ایم، ظرفیت خراسان رضوی در بخش زائر یا توریستی نیز عمدتا در حوزه شهر مشهد متمرکز است که این موضوع هم تابع یک سری شرایط خاص در کشور قرار گرفته و دچار یک فراز و فرودهایی شده است، به واسطه عدم تصمیم سازی‌های صحیح و برخی پنهان‌کاری‌هایی که در پی اقتصاد دولتی به وجود می‌آید بخش توریستی و زائرپذیر استان حدود دو سال کاملا تحت الشعاع بیماری کرونا قرار گرفت، در ارتباط با سایر دولت‌ها نیز شاهد بودیم در مقطعی توریست‌های بسیاری از کشورهای عربی به مشهد می‌آمدند اما امروز تعداد آنها کاهش چشمگیری پیدا کرده است.

اساسا شاید به واسطه اینکه ما پایگاه ویژه‌ای در حوزه اقتصاد برای خراسان متصور نشده‌ایم می‌بینیم این عوامل به سادگی سرانه تولید ناخالص استان را تحت تاثیر قرار می‌دهد، در حالی که این اتفاق در استان اصفهان نمی‌افتد چون اصفهان ذوب آهن و پتروشیمی دارد و از طریق تغییرات و انحصاری بودن صادرات که در اختیار دولت است آنها می‌توانند منابع مالی خود را تامین و دچار نوسان نشوند. مجموعه این عوامل توابعی هستند که اقتصاد استان ما را تحت الشعاع قرار داده‌اند، من در اینجا اقتصاد استانی را مقصر نمیدانم، مشکل ما در سیاست‌گذاری‌های کشوری است، ما ۲ صنعت بزرگ در خراسان رضوی داریم، یکی فولاد خراسان است که اساسا هیچ سهمی در اقتصاد استان ندارد و همه سهم آن به پایتخت‌نشینان ارتباط پیدا می‌کند. مجموعه دیگر فولاد سنگان است که وضعیت آن هم به همین ترتیب است.

اگر عوامل اصلی تاثیرگذار در توسعه در یک سیستم اقتصادی دولتی را بررسی کنیم می‌بینیم یکی از مهمترین عوامل، دخالت دولت در اقتصاد است، مساله دیگر تاثیر مناسبات سیاسی در صادرات کالا و خدمات و نقش پررنگ تصمیم‌گیری‌های غیراصولی مدیریتی در پارامترهای اقتصادی است که باعث شده صرفا دو ظرفیت بخش کشاورزی و زائرپذیری استان پررنگ و سایر حوزه‌ها از جمله صنعت نادیده گرفته شود. یک سری پارامترها هم در تمامی اقتصادها وجود دارد که تاثیر زیادی در رونق اقتصادی هر کشوری دارند، به عنوان مثال قوانین مالیاتی در هر کشوری از مهمترین عوامل تاثیرگذار در رونق یا سکون اقتصادی آن کشور است، ما در کشورمان به دلیل قوانین خلق الساعه‌ای یک شکاف بسیار عمیق جهت جلوگیری از رونق تولید به وجود میاوریم، نمونه آن این است که در سه سال گذشته متصدیان حوزه مالیاتی با خلاءهای فراوانی که در حوزه مالیاتی وجود دارد کاملا دست و پای تولید را بسته‌اند.  این فرمول در تمام کشور یکسان اجرا نمی‌شود، وقتی رشد سرانه منطقه‎ای خراسان را نگاه می‌کنیم همین استان در وصول مالیات جزو ۳ استان اول کشور است و حتی ۴۰ درصد بیش از پیش‌بینی مالیات در قوانین بودجه‌ای را توانسته وصول کند. این موضوع نشان دهنده این است که بخشی‎نگری در دیدگاه‎های مدیران دستگاه‌های دولت صورت گرفته و به عامل ضد توسعه در کشور تبدیل شده است. به نظر می‌رسد برای رفع این نواقص ما باید از تجربیات دیگران درس بگیریم، مسیرهایی که دنیا رفته ما نباید دوباره تجربه کنیم، دنیا تمام این مسیرها را به خصوص بعد از جنگ جهانی دوم سپری کرده است و در یک مبانی نوظهور رونق اقتصادی توانسته از تعاریف جدید بیشترین بهره را ببرد  و با یک تفکر عاقلانه بر مشکلات‌شان فائق بیایند. متولیان ما باید از مشورت بخش خصوصی بهره ببرند و یکی از اولین اقداماتی که در دستور کار قرار می‌دهند بازگشت به خطوط عاقلانه و آکادمیک اقتصاد برای عبور از وضعیت جاری باشد.

نکته بعد که در کلام ساده و در رفتار بسیار زمانبر است و براساس دیدگاه‌های موجود غیرقابل انجام به نظر می‌رسد واگذاری اقتصاد بخش دولتی به بخش خصوصی است. در کشور ما همیشه این شعار داده شده اما به شکل عملی این اتفاق نیافتاده است. واگذاری اقتصاد دولتی به بخش خصوصی مساله‌ای است که صرفا در ایام انتخابات و در شعار کاندیداها با صدای بلندی به گوش می‌رسد اما هیچ همتی در اجرای به آن از سوی دولتمردان دیده نشده است.  مساله حائز اهمیت دیگر بحث امنیت سرمایه‌گذاری است که در قالب رفاقت با جهان امکان پذیر است. ما با پرهیز از جنبه‌های سیاسی باید اقتصاد خود را در یک فضای کاملا دوستانه با کشورهای جهان پیش ببریم، در جنگ روسیه با غرب که به نمایندگی اوکراین در حال وقوع است می‌بینیم با وجود فشارهای سیاسی، ارتباطات اقتصادی روسیه با دنیا به صورت کامل قطع نشده است چراکه در سیاست آنها اقتصاد جایگاهی دارد که صد در صد تحت الشعاع رفتارهای سیاسی قرار نمی‌گیرد اما در کشور ما این وضعیت صد در صد است، ما یا با کشورها دوست دوست هستیم یا دشمن دشمن و حالت میانه‌ای وجود ندارد.

ایجاد صنایع بزرگ و مادر باتوجه به پتانسیلی که در خراسان رضوی وجود دارد موضوع مهم دیگری است که می‌تواند نقش موثری در رشد و توسعه استان ایفا کند، ما باید در استان بستر مناسب و قابل اعتمادی برای ایجاد شرکت‌های بزرگ فراهم کنیم. یکی از ضعف‌های بزرگی که در کشور خصوصا در خراسان رضوی داریم این است که اصلا شرکت بزرگ در استان نداریم و این نشان دهنده عدم تمایل سرمایه گذاران به ایجاد شبکه های بزرگ عملیاتی در استان است.

13941217000725_PhotoZ