صنایعی کوچک ولی تأثیرگذار
نگاه صحیح به پتانسیلهای موجود در صنایع و استفاده از ظرفیتهای موجود با فعال ساختن این ظرفیتها از طریق رفع گلوگاههای موجود و تسهیلگری در فعال شدن این ظرفیتها در کشور میتواند تحولات بزرگی را در عرصه تولید رقم بزند.
صنایع کوچک، کوچک ولی پر قدرت
صنایع معمولا از نظر تعداد کارکنان، سرمایه، دارایی کل، حجم فروش و ظرفیت تولید دستهبندی میشوند و به طور مثال واژه «صنایع کوچک» یا «صنایع خُرد» به صنایعی اطلاق میشود که کارکنان آن تا ۴۹ نفر برسد. اما این حجم از نیروی انسانی باعث میشود تا چنین سازمانی ویژگیهای خاصی را داشته باشد. نکته اول در مورد صنایع کوچک این است که بخش خصوصی بیشتر از بخش دولتی به دنبال ایجاد چنین سازمانهایی است چراکه این سازمانها در عمل نیاز به سرمایهگذاری کمتر، ایجاد زیرساختهای محدود و نیروی انسانی مجرب و آموزشدیده جوان را دارد. علاوه بر این با توجه به تعداد نیروهای کمتر و افزایش مأموریتهای هر نیرو به خاطر محدود بودن منابع، این سازمانها چابکتر از سازمانهای مشابه دولتی هستند. نکته دیگر در مورد این سازمانها این است که مدیریت در چنین سازمانهایی با مدیریت در سازمانهای دولتی هم درروش و هم در مبنا متفاوت است و به دلیل همین تفاوت است که معمولا این سازمانها، نسبت به سازمانهای دولتی چابکتر هستند و یکی از دلایل این چابکی میتواند افزایش بهرهوری در نیروها باشد. همچنین در صنایع و کسبوکارهای کوچک با توجه به تخصص و تمرکزی که وجود دارد نیازهای صنایع بزرگ و صنایع مادر تأمین میشود. به تعبیر دیگر، صنایع بزرگ به حدی بزرگاند که گاهی چندین صنعت را در بردارند. همین موضوع باعث میشود که برای تأمین تجهیزات، قطعات، نوسازی، توسعه و ... این صنایع، به صنایع کوچک نیاز پیدا کنند تا بتوانند خطوط تولید خود را سر پا نگهدارند. در نتیجه تداوم و توسعه در صنایع بزرگ، صنایع کوچک نیز با رونق مییابند؛ چراکه صنایع کوچک به گردش مالی مناسبی که صنایع بزرگ برای آنها ایجاد میکنند وابسته هستند. همه این برتریها باعث میشوند تا امروز در صنایع کوچک کشور، شاهد وجود پتانسیل بالایی برای ایجاد تحولی شگرف در اکوسیستم کسبوکار کشور باشیم. البته نباید این نکته را فراموش کنیم که صنایع کوچک تنها صنایع سخت و صنعت به معنای ماشینآلات نیستند بلکه صنایع با تکنولوژی بالا که به آنها «هایتِک» گفته میشود نیز به رونق صنعت کشور کمک میکنند.
رونق صنایع کوچک، عامل افزایش اشتغال در کشور
صنعت و اقتصاد کشور، در سالهای گذشته شرایط خوبی را تجربه نمیکند و دچار مشکلات زیادی است. بسیاری از مردم و مشاغل امروز با مشکلات معیشتی دستوپنجه نرم میکنند و به دنبال وضعیتی بهتر هستند.
در نتیجه رونقی که صنایع کوچک با خدمت به صنایع بزرگ انجام میدهند و با استفاده کامل از ظرفیتهای موجود، صنایع نیروی بیشتری را به بازار کار جذب میکنند و باعث افزایش اشتغال در کشور میشود. این اشتغال هم باعث افزایش حضور نیروهای متخصص در صنایع میشود و هم نیروهای تحصیلکرده را وارد چرخه اشتغال در کشور میکند.
ضرورت استفاده از ظرفیت صنایع کوچک در استانها
همانطور که گفته شد صنایع کوچک امروز با مشکلات زیادی روبرو هستند و تسهیل در حل این مشکلات با افزایش نقدینگی این صنایع و رفع گلوگاههای خاص این صنایع باعث میشود تا هم گردش اقتصادی در کل کشور به میزان قابل توجهی افزایش یابد و هم نیروی زیادی به خصوص نیروهای دانشی در قالب کسبوکارهای نوآور و فناور به کار مشغول شوند.
این نکته یعنی نیروی کار مستعد در کشور با توجه به سرمایهگذاری بلند مدتی که دولتها برای پرورش آنها انجام دادهاند به خلق ثروت در کشور میپردازند. برای همین است که در صورت سرمایهگذاری و سیاستگذاریهای مناسب این درامدها و ایجاد اشتغال پایدار خواهد شد.
کشورهای منطقه، بازاری مناسب برای محصولات صادراتی صنایع کوچک
البته این صنایع با شکل دادن تشکلها هماهنگیهایی که در قالب مشارکت یا همکاری با یکدیگر دارند میتوانند برای تشکیل خوشههای مختلف در جهت صادرات محصولات و خدمات خود به اقتصاد و صنعت نقش فعالتری را در اقتصاد کشور ایفا کنند. این همبستگی و تحقق آن میتواند تحولی قابل توجه را در قسمت صادرات کشور رقم بزند و محصولات مختلفی نظیر منسوجاتی مانند کالای ورزشی که اصفهان از استانهای مهم در این حوزه به شمار میرود، قطعات مکانیکی، محصولات دانشبنیان، خدمات فنی و مهندسی و بسیاری از خدمات دیگر که در استان اصفهان تولید میشوند را به بازارهای منطقهای و فرا منطقهای صادر کنیم. دراینبین برای رونق هر چه بیشتر این صنایع و فروش محصولاتشان به خارج از کشور، از ظرفیتهای دیپلماتیک موجود در شهرها نظیر ظرفیت شهرهای خواهرخوانده و... میتوان استفاده نمود تا با بهکارگیری استعدادهای موجود شاهد ارزشآفرینی جدیدی در تولید و صادرات محصولات داخلی باشیم.