نقش سرمایههای انسانی در موفقیت سازمانها و کسبوکارها
به همین خاطر است که در بسیاری از سازمانهای متعالی، حتی وقتی نیروی کار ارزشمندی نظیر مدیران عالیرتبه، مدیران میانی، کارشناسان و... ازنظر قانونی بازنشسته میشوند با پیشنهادهای کار، دوباره به سازمان خود بازمیگردند و بهعنوان مشاور ایفای نقش میکنند. حتی در بسیاری از موارد اگر این شخص تمایل به کار داشته باشد و در سازمان خود به کار گرفته نشود از سازمانها یا شرکتها به کار دعوت میشود که همه این موضوعات ارزش نیروی انسانی سالم، مجرب و حرفهای را نشان میدهد. البته نکتهای که دراینبین وجود دارد این است که نقش مدیریت صحیح بر نیروی انسانی را نیز نمیتوان در نظر نگرفت. از سویی مدیران یک مجموعه نیز جزء سرمایههای انسانی آن مجموعه محسوب میشوند و انتخاب مدیر میتواند نکتهای کلیدی در سکانداری سازمان باشد. در سازمانهای متعالی، هم کارکرد سرمایههای انسانی دررسیدن به هدف و هم کارکرد مدیران در هدایت و حمایت نیرویهای انسانی کاملاً مشخص است. از سوی دیگر، سازمانهایی که با شکست مواجه شده یا عملکرد خوبی از آنها دیده نمیشود عمدتاً در زمینه نیروی انسانی عملکرد قابل قبولی ندارند.
افزایش رضایت شغلی، کلید موفقیت سازمان
نکته اینجاست که علاوه بر نقش مدیران بر هدایت سازمان که از سوی مدیر یا بر مبنای اسناد بالادستی سیاستگذاری میشود بر حس درونی سرمایههای انسانی بسیار در عملکرد و کارآمدی آن نیرو و سازمان تأثیرگذار است. رضایت شغلی یکی از شاخصهایی است که در هر سازمان میتواند موفقیت آن سازمان را تضمین کند موضوع رضایت شغلی است. رضایت شغلی، احساس مثبتی است که پس از ارزیابی ویژگیهای مختلف یک شغل، از سوی کارکنان تجربه میشود. وقتی از رضایت شغلی صحبت میکنیم معمولا خیلی از افراد در مورد حقوق، مزایا و... به ذهن میآید ولی دامنه تعریف این شاخص، بسیار گسترده بوده و سنجیدن آن برآیندی از عوامل گسترده است. اما انگیزش نیروی انسانی یکی از نکات قابلتوجه دیگری است که در سازمانها باید به آن اهمیت داده شود. الهامبخشی و رساندن کارکنان به نقطهای که در آن بهواسطه استفاده از حداکثر پتانسیل، بهترین عملکرد ممکن را داشته باشند انگیزش میگویند که این موضوع ازنظر روانی بررسی میشود و مستقیماً بر کارآمدی نیروی انسانی تأثیرگذار است. نبود انگیزش در مجموعه باعث میشود بهرهوری نیروی کار پایین آمده و سازمان کُند شود. خطر کم شدن انگیزه نیرویی در یک سازمان نهتنها بر عملکرد آن نیرو در انجام وظایفش تأثیر دارد بلکه باعث کم شدن بهرهوری در نیروهای دیگر شده و سازمان را خموده میکند. برای همین است که در سازمانهای متعالی هم بر انگیزه نیروی انسانی و هم بر رضایت شغلی سرمایههای انسانی خود تمرکز میکند.
نظامهای انگیزشی، عامل رشد انگیزه در سازمان
در سازمانهای متعالی، مدیران و صاحبان کسبوکارها در تلاشاند تا نظامهای انگیزشی مناسبی را کارکنان خود ایجاد کنند تا درنهایت با ارتقاء طولی و عرضی شغلی، پاداش و... بتوانند انگیزه کارکنان را در سطح مناسبی در زمینه انگیزش نگهداشته و برای ارتقاء آن برنامهریزی کند. در صورت افزایش انگیزش کارکنان، بهرهوری، نوآوری، تعهد شغلی، ماندگاری در سازمان و بسیاری از شاخصهای دیگر در سامان افزایش مییابد. برای افزایش انگیزه در سازمان، مدیران کارهای مختلفی را انجام میدهند. یکی از مهمترین کارها توجه به نیازهای کارکنان است. با شناسایی نیازهای مختلف جسمی و روحی کارکنان و برنامهریزی برای تأمین آنها میتوانیم در یک سازمان شاهد افزایش انگیزه کارکنان باشیم. از سوی دیگر نشان دادن تعهد مدیران نسبت به این موضوع میتواند حس تعلق به سازمان را افزایش داده و باعث افزایش انگیزه و رضایت شغلی کارکنان شود.