تهدید گرسنگی
بحران جهانی غذا تا چه حد جدی است؟
این جنگ از آنجا مشکلزا بوده که روسیه و اوکراین در مجموع عرضهکننده ۲۸ درصد گندم و جو، ۱۵ درصد ذرت و ۷۵ درصد از روغن آفتابگردان جهان هستند. بسیاری از کشورهایی که با مشکل تغذیه مواجهاند، منابع خوراکی خود را از این دو کشور تامین میکنند. لبنان و تونس نیمی و لیبی و مصر هم بیش از ۶۵ درصد از غلات موردنیاز خود را از روسیه و اوکراین وارد میکردند. اوکراین یکی از بزرگترین صادرکنندگان موادغذایی خام دنیاست. این کشور کالری موردنیاز بیش از ۴۰۰ میلیون نفر از مردم جهان را تامین میکند. حتی درصورتیکه جنگ هم نبود، وضعیت غذایی به خودی خود اسفناک بود. برنامه جهانی غذا پیش از این هشدار داده بود که جهان در سال ۲۰۲۲ سال ترسناکی را از نظر غذایی پشت سر خواهد گذاشت. چین، به عنوان بزرگترین تولیدکننده گندم جهان، اعلام کرده که به علت تاخیر در کاشت سالانه، امسال با کاهش محصول مواجه خواهد شد. هند به عنوان دومین تولیدکننده بزرگ گندم جهان نیز به دلیل گرمای شدید، خشکسالی و کمبود بارندگی با مشکل کشاورزی مواجه شده است. این درحالی است که تغییرات اقلیمی در جهان موجب شده تا شاخ آفریقا بدترین خشکسالی ۴۰ سال اخیر خود را تجربه کند.
مجموعه این موارد باعث خواهد شد که کشورهای فقیر بیشترین تاثیر را بپذیرند. خانوارها در اقتصادهای درحال ظهور یکچهارم کل درآمد خود را صرف تغذیه میکنند و این نسبت در کشورهای جنوب صحرای آفریقا ۴۰ درصد است. در مصر مردم ۳۰ درصد از کالری خود را از نان میگیرند و کمبود گندم مشکلی جدی برای آنها محسوب میشود.
از آغاز جنگ، ۲۳ کشور در سراسر دنیا محدودیتهای سفت و سختی روی صادرات غذا اعمال کردهاند. صادرات کود جهان نیز دچار اختلال شده و بیش از یکپنجم صادرات متوقف شده است. اگر این تجارت بهطور کامل متوقف شود، وقوع قحطی قطعی است.
طبقهبندی ناامنی غذایی: سرعت شروع بحران غذایی
وقتی عوامل زیادی با هم ترکیب شوند، بحران غذایی میتواند در عرض چند ماه کاهش یابد. براساس سیستم طبقهبندی فاز امنیت غذایی یکپارچه (IFSPC)، بحران غذایی به اشکال مختلف میتواند در جوامع ظاهر شود.
فاز ۱- پایدار: در این مرحله، خانوارها در یک جامعه میتوانند نیازهای غذایی اساسی خود و همچنین نیازهای غیرخوراکی نظیر دارو و تعمیرات خانه را برطرف کنند. درواقع خانوادهها نسبتاً خودکفا هستند. باید توجه داشت که در شکنندهترین مناطق جهان، جوامع بسیاری از این نوع ثبات برخوردار نیستند.
فاز۲- تحت فشار یا استرس: در این مرحله، بسیاری از خانواده قادر به تامین حداقل مواد خوراکی خود هستند. اما آنها ممکن است نتوانند از پس هزینههای ضروری مانند دارو، تعمیر سرپناه، هزینههای مدرسه یا نگهداری از دام بربیایند. در چنین شرایطی برخی از افراد به فروش زباله و داراییهای دورریختنی روی میآورند. در کشورهایی مانند سودان جنوبی، افغانستان و ونزوئلا، میلیونها خانواده از قبل در مراحل «استرس» یا حتی «بحران» زمانی که کووید۱۹ رخ داد، بودند.
فاز ۳- بحران: در این مرحله سازمان ملل اعلام بحران غذایی میکند. در مناطق زیادی از یک کشور، خانوادهها ممکن است تصمیماتی بگیرند که توانایی آنها در سیر کردن خانوادهشان را تحت تاثیر قرار دهد. در چنین شرایطی سوءتغذیه حاد شروع به افزایش میکند. خانوادهها اغلب داراییهای حیاتی زندگی خود را به فروش میرسانند. در برخی کشورها نیز خانوادهها دختران خود را زیر سن قانونی به ازدواج مجبور میکنند. برخی از اعضای خانواده در جستوجوی کار یا غذا اقدام به پناهندگی یا مهاجرت میکنند.
در سال ۲۰۲۲، گزارش سالانه جهانی درخصوص بحران غذایی، تعداد قابل توجهی از افراد را در مرحله بحران یا بدتر از آن قرار داد. این بالاترین رقم در تاریخ ششساله این گزارش بوده است. بر این اساس کشورهایی که پیشبینی میشوند در سال ۲۰۲۲ در وضعیت بحران یا بدتر از آن قرار بگیرند عبارتاند از: جمهوری دموکراتیک کنگو، افغانستان، نیجریه، یمن، اتیوپی، سودان جنوبی، سومالی، سودان، پاکستان، هائیتی و کنیا.
فاز۴- اضطرار: در این مرحله، در اکثر جوامع داخل یک کشور، دسترسی خانوادهها به مواد غذایی به شدت به خطر افتاده است که سوءتغذیه حاد افزایش مییابد. مرگومیر ناشی از بیماریهای مرتبط با سوءتغذیه افزایش مییابد. اغلب افراد، تنها از طریق اقدامات شدید مانند فروش اموال، فحشا یا فروش دختر به ازدواج میتوانند به مواد غذایی موردنظر خود دست پیدا کنند.
در سال ۲۰۲۲ تنها هفت کشور دنیا در شرایطی هستند که دوسوم از جمعیتشان با این درجه از ناامنی غذایی مواجهاند. این هفت کشور عبارتاند از: جمهوری دموکراتیک کنگو، افغانستان، سوریه، نیجریه، اتیوپی، زیمبابوه و هائیتی. در این کشورها، میلیونها نفر با سوءتغذیه، گرسنگی و مرگ مواجهاند.
فاز۵- فاجعه/ قحطی: در این مرحله، خانوادهها در اکثر نقاط کشور تقریباً هیچ گزینهای برای تغذیه ندارند. مردم تمام تلاش خود را برای جمعآوری کمکهای مالی یا تامین غذا انجام دادهاند. اما همچنان کمبود غذا وجود دارد. گرسنگی، مرگ، فقر و سطوح بسیار بحرانی سوءتغذیه حاد به وضوح در کشور مشهود است.
در ماه می ۲۰۲۲، سازمان ملل هشدار داد که میلیونها نفر در سومالی احتمالاً در چند ماه آینده با قحطی مواجه شوند. این سازمان همچنین تاکید کرد که ۴۹ میلیون نفر در ۴۳ کشور دنیا تنها یک قدم با فاجعه یا قحطی فاصله دارند.
بحران غذایی تهدیدی برای همه کشورهای جهان
بنابر گزارش بانک جهانی ناامنی غذایی در خاورمیانه و شمال آفریقا یک چالش رو به رشد است. در سال ۲۰۲۰ سهم منطقه منا از افراد در وضعیت ناامنی غذایی حاد در جهان ۲۰ درصد بوده است که در مقایسه با سهم ششدرصدی آن از جمعیت جهان بهطور نامتناسبی بالا بود.
البته بحرانهای عراق، سوریه و یمن نقش زیادی در این امر داشته است. در جایی که درگیری وجود دارد، مانند یمن و سوریه، وضعیت بدتر است. سازمان ملل تخمین میزند که تعداد یمنیهایی که در سال ۲۰۲۱ از ناامنی غذایی رنج میبرند به ۲۴ میلیون نفر (۸۳ درصد از جمعیت) رسیده است که ۲/ ۱۶ میلیون نفر به غذای اضطراری نیاز دارند. جنگ در سوریه پیامدهای ویرانگری داشته است؛ بیش از ۱۲ میلیون سوری در ناامنی غذایی قرار دارند که تنها در سال ۲۰۲۰، ۵/ ۴ میلیون نفر افزایش داشته است. در عراق افزایش ناامنی غذایی، ناشی از درگیریهای متناوب و نوسان قیمت جهانی نفت بوده است، بهطوریکه امروزه بیش از چهار میلیون عراقی به کمکهای بشردوستانه نیاز دارند.
منطقه منا از سال ۲۰۱۱-۲۰۱۰ وضعیت نابسامانی را تجربه کرده است. دورهای که با خشکسالی منطقهای همراه بود. مجمع جهانی اقتصاد کمبود آب را به عنوان «بزرگترین تهدید» برای منطقه مطرح کرده است. بیش از ۶۰ درصد جمعیت منطقه دسترسی بسیار محدودی به آب آشامیدنی دارند و ۷۰ درصد تولید ناخالص داخلی آنها در برابر تنش آبی آسیبپذیر است.
کمبود آب که تعدادی از کشورها از جمله ایران، عراق، یمن و الجزایر را در سال ۲۰۲۱ تحت تاثیر قرار داده است، به نوبه خود دسترسی به منابع مورد نیاز برای تولید را محدود میکند. در بخشهای کشاورزی سنتی از آنجا که منطقه به طور فزایندهای خشک میشود، احتمالاً تولید محصولات کشاورزی در برخی کشورها کاهش مییابد و در این میان کشورهای ایران، عراق و کشورهای حاشیه خلیجفارس در معرض خطر ویژه هستند. کشاورزی بزرگترین بخش مصرفکننده آب در خاورمیانه است، بنابراین انتظار میرود بیابانزایی و شوری آب با نابودی زمینهای کشاورزی ناامنی غذایی در این منطقه را تشدید کند. تولید گندم، یکی از مواد غذایی مهم در خاورمیانه، در حال حاضر تحت تاثیر منفی افزایش امواج گرما و خشکسالی قرار گرفته است؛ روندی که تهدید میکند برای سایر محصولات و منابع غذایی نیز اتفاق بیفتد. نیمی از مواد غذایی خاورمیانه و شمال آفریقا وارداتی است و در کشورهای شورای همکاری خلیجفارس به ۹۰ درصد افزایش یافته است.
جنگ روسیه اوکراین موجب شده افزایش قیمت جهانی غذا تشدید شده و اقتصادهای دنیا و مردمان آنها فشار بیشتری را تحمل کنند. بهویژه کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا که واردکننده خالص غذا و سوخت هستند، مانند مراکش، تونس و مصر. مصر بزرگترین واردکننده گندم در جهان است که بیشتر آن را از اوکراین و روسیه وارد میکند. به این ترتیب، جنگ روسیه و اوکراین یک تهدید جدی برای امنیت غذایی مصر و تهدیدی برای تشدید سوءتغذیه و اتکا به کمکهای خارجی در یمن است. چالشهای آبی تشدیدشده توسط تغییرات اقلیمی احتمالاً تاثیر منفی بر سکونت جمعیت و عملکرد محصول در منطقه خواهد داشت و این امر باعث افزایش کمبود غذا و وابستگی به واردات مواد غذایی اساسی و مهاجرت میشود. ناامنی غذایی در کنار عوامل دیگر مانند تغییرات اقلیمی و درگیریها انگیزه بیشتری برای مهاجرت به منظور تنوع بخشیدن به درآمد خانوار، دسترسی به غذا و مقاومت در برابر شوکهای اقلیمی فراهم میکنند. این امر میتواند هم مهاجرت روستا به شهر و هم مهاجرت بینالمللی را افزایش دهد. علاوه بر این، با توجه به هزینههای بالا و همچنین کمبود فرصتهای درآمدی و شرایط نامطلوب سفر، خود اقدام به مهاجرت نیز میتواند باعث ناامنی غذایی شود.
چه باید کرد؟
درحالیکه دولتها به ژستها و تصمیمگیریهای سیاسی و بازی تحریم مشغولاند، بسیاری از مردم به گرسنگی حاد دچار شده و برخی دیگر هم جان خود را بهخاطر سوءتغذیه از دست میدهند. به نظر میرسد سیاستمداران به جای تنبیه و مقصر دانستن همدیگر به دنبال همکاری و باز گذاشتن بازارها باشند. به نظر میرسد یکی از کشورهایی که در این راستا گام برداشته، اندونزی باشد. این کشور تولیدکننده ۶۰ درصد از روغن پالم جهان، اخیراً ممنوعیت صادرات خود را برداشت. اروپا هم باید در همین مسیر گام بگذارد و به اوکراین کمک کند که از مسیر دیگر تا حد ممکن غلات خود را به دروازههای اروپا برساند. از سوی دیگر کشورهای واردکننده هم باید بتوانند از پس هزینههای رو به افزایش غذایی برآیند. حواس همه باید به کشورهای بسیار فقیر هم باشد. تامین مالی واردات و حتی آزادسازی دلارهای بلوکهشده و بخشش بدهیها میتواند چارهساز باشد. یکی دیگر از سیاستهای موقتی که میتواند چارهساز باشد، منع استفاده از مواد غذایی در مصارف غیرخوراکی است. به عنوان مثال حدود ۱۰ درصد از غلات و ۱۸ درصد روغنهای نباتی در تولید سوختهای زیستی مورد استفاده قرار میگیرد، تعدیل یا تعویق این قوانین میتواند بخشی از نیاز خوراکی جهان را تامین کند. مقدار بسیار زیادی غلات نیز در تامین غذای حیوانات مورد استفاده قرار میگیرند. طبق آمارهای فائو، ۱۳ درصد غذای خشک گاوها را غلات تشکیل میدهد. در سال ۲۰۲۱ چین برای تامین غذای خوکها ۲۸ میلیون تن ذرت وارد کرده است که از صادرات یکسال اوکراین بیشتر است. پیداکردن جایگزین برای خوراک دام هم میتواند راهکار موقت ولی موثری باشد. هرچه که هست جهان باید سرعت بیشتری به این راهکارهای مثبت بدهد.
کیو دونگیو مدیرکل سازمان خواربار و کشاورزی ملل متحد (فائو)، اخیراً خواستار دگرگونی سیستمهای کشاورزی، به منظور فراگیرتر کردن، مقرونبهصرفهتر و انعطافپذیرتر کردن سیستمهای کشاورزی در برابر شوکهای متعدد شد. سیستمی که علاوه بر موارد فوق به تولید بهتر و بیشتر بینجامد و تاثیر منفی کمتری روی محیطزیست داشته باشد.
چهار رکن تحول در سیستمهای کشاورزی و غذایی
با توجه به کوتاه بودن زمان و وخیم بودن اوضاع، تحول در حوزه کشاورزی باید هرچه سریعتر اتفاق افتاده و در عین حال جامع، کارا و پایدار باشد. اول از همه باید کمکهای کشاورزی افزایش پیدا کند. درحال حاضر تنها هشت درصد از کل تامین اضطراری امنیت غذایی به تولید کشاورزی کمک میکند. سرمایهگذاری در بخش کشاورزی و معیشت روستایی بسیار استراتژیک بوده و تقریباً ۷ تا ۱۰ برابر از کمکهای سنتی موثرتر و مقرونبهصرفهتر است. فائو به دنبال این است که با استفاده از مداخلات فوری کشاورزی به منظور حل مشکل گرسنگی حاد ۵/ ۱ میلیارد دلار برای حمایت از ۵۰ میلیون نفر در سال ۲۰۲۲ تامین بودجه کند.
نکته دوم این است که علاوه بر سیستم کشاورزی باید روی زیرساختها (جاده، آبیاری، برقرسانی و دیجیتال) و همچنین زیرساختهای زنجیره ارزش (تجهیزات ذخیرهسازی، تجهیزات سرمایشی، زیرساختهای بانکی و بیمه) هم سرمایهگذاری کرد. رشد بخش کشاورزی یک راه مطمئن برای کاهش فقر و گرسنگی در بسیاری از کشورهای کمدرآمد یا با درآمد متوسط است. سوم، علم و نوآوری باید برای احیای سیستمهای کشاورزی اولویتبندی شوند. نقش نوآوریهای پیشرو نظیر تکنیکهای پرورش و تولیدمثل جدید برای تقویت بازده محصول و مقاوم به شرایط حاد آبوهوایی و همچنین کشاورزی دیجیتال میتواند بهطور قابلتوجهی ناکامی بازار در کشاورزی را کاهش داده و عملکرد بازارهای کشاورزی را بهبود ببخشد. چهارم، کاهش جدی ضایعات مواد غذایی باید در اولویت قرار بگیرد. در حال حاضر ضایعات مواد غذایی به حدی است که میتوان با آنها سالانه حدود ۲۶/ ۱ میلیون نفر را سیر کرد. اگر این ضایعات ۵۰ درصد کاهش پیدا کند، از یکسو برخی از مشکل گرسنگی جهان میتواند حل شود و از سوی دیگر اثر منفی بر محیطزیست کم خواهد شد.