در گفتوگو با عضو هیأت مدیره انجمن صنعت پخش ایران بررسی شد
توقف صنعت پخش در روشهای شبه سنتی
این بی توجهی دولتها به مساله توزیع تا جایی پیش رفته که برخی از شرکتهای پخش بزرگ به مرز ورشکستگی نزدیک و برخی نیز از دور خارج شوند و این در حالی است که چرخه جذب سرمایهگذار به این صنعت نیز متوقف شده است. این موضوعات در کنار نبود همت کافی برای توسعه صنعت از منظر تکنولوژیکی و استفاده از فناوریهای مختلف روز دنیا باعث شده تا صنعت پخش در مقایسه با استانداردهای جهانی از نمره قابل قبولی برخوردار نباشد و با آن که فعالان این صنعت همه تلاش خود را برای توسعه آن به کار بسته اند، اما درگیری با مشکلات و مسایل روزمره باعث شده تا نوآوری در این صنعت تا حدی معطل بماند. قیمت گذاریهای دولتی، تعیین حاشیه سود پایین که باعث شده تا صنعت در نقطه تعطیلی قرار بگیرد، ارز دولتی، بدهیهای سرسام آور دولت به شرکتهای پخش و نبود اراده لازم برای تسویه آن، تحریم ها، افزایش شدید هزینههای حمل و نقل در کشور، تورم و دهها موضوع ریز و درشت دیگر همگی باعث شدهاند تا صنعت پخش نتواند نمره قابل قبولی را با وجود همه تلاشهای صورت گرفته توسط مدیران این صنعت کسب کند. در این ارتباط با مهندس وفا تقی پوریان، عضو هیأت مدیره انجمن صنعت پخش ایران گفتوگویی انجام داده و به بررسی مشکلات متعددی پرداخته ایم که این صنعت با آنها روبرو است. وی در این گفتوگو موضوعات متنوعی را در رابطه با دلایل عقب ماندگی صنعت پخش در مقایسه با استانداردهای جهانی این صنعت مورد بررسی قرار داده است که در ادامه میخوانیم.
صنعت پخش چه جایگاهی در کشورهای توسعهیافته دارد و چرا در ایران ندارد ؟
ابتدا در مقدمه باید به مخاطبان این مصاحبه یادآور میشوم که نظام پخش و توزیع به عنوان یک صنعت تعریف شده است که نقشی فرآیندی و زیر ساختی در اقتصاد را در صحنه کسب و کار بازی میکند، در کشور ما بر اساس مطالعات انجام شده، این صنعت در حدود ۸ تا۹ درصد از درآمد ملی را در زنجیره تامین تبیین کرده است که از سویی دیگر به صورت تضمینی درآمد حاصل از صنایع تولیدی و تامین کنندگان تجاری را در حجمی گسترده و وسیع پوشش میدهد و برای تکاپوی تامین نقدینگی و سودآوری در توسعه کسب و کار تولیدکنندگان و تامین کنندگان در زنجیره ارزش، تلاش میکند.
اما در رابطه با پرسش اول شما، این گونه میتوانم پاسخ دهم که: جایگاه صنعت پخش در کشورهای توسعه یافته مبتنی بر طراحی زنجیره تامین و تاثیر هر یک از سه عامل هزینه حمل و نقل، انبار داری و توزیع در این زنجیره ساختاربندی شده و برای برخورداری از مزیت رقابتی همواره فرآیند زنجیره تامین و توزیع خود را مورد پایش واندازه گیری قرار میدهند.
با بزرگ شدن واحدهای تولیدی، واحدهای توزیعی شبکه کارآمدتری را طراحی میکنند که هزینههای توزیع در نقاط گوناگون و مناطق مختلف در حوزه جغرافیایی تحت پوشش را همواره تحت کنترل داشته باشند تا شبکه سازمان داده شده در پیچیدگی توسعه سریع ضمن کارآمد بودن، پر هزینه نشود.
از جمله عوامل موثر کنترل هزینهها در کشورهای توسعه یافته، بهره برداری از تکنولوژی متناسب با فعالیت و همچنین تمرکز بر سیستم فرآیندی و راهبردی منطبق با نوع فعالیت توزیعی است که به منظور کنترلهای دقیق از پیشرفتهترین نرمافزارهای روز مبتنی بر ریسک (ERP) استفاده میکنند و بدین ترتیب ضرایب خطا از هر نوع، به کمترین مقدار کاهش پیدا میکند و برای بهبود گردش فرآیند، آخرین فن آوری و دستاوردها را در دسترس دارند و سازمانهای یاد گیرنده با هوشمندی، رویههای جدید را به سرعت در دستور کار جدی قرار میدهند. اما در ایران، بدون اینکه بخواهم از واژه متاسفانه در عرایضم استفاده کنم باید اشاره کنم که رویههای متداول در حوزه پخش در ایران به صورت موروثی، درکشور ریشه دوانده و کمتر شرکتهای پخشی را میشناسم که در سازمان خود واحد بهبود روشها و توسعه سازمانی را دایر کرده باشند تا بدین ترتیب ضمن بازنگری روش اجرایی و فرآیندهای کاری در راستای بهبود مستمر و کاهش ریسک فرآیندی که در نهایت منتنج به کاهش هزینه به عنوان شرط بقاء یک شرکت پخش میشناسم،گام برداشته باشند. بدیهی است در شرایط تحریم سیاسی- اقتصادی حاکم بر کشور، واحدهای توزیعی نزدیک به نیم قرن است که تنها به استطاعت دانش خود و بضاعت مالی جاری در سازمان خود توانستهاند در جهت بقای سازمان متبوع، که وابسته به یک تامین کننده اصلی (مادر) است اقداماتی را انجام دهد.
من معتقدم که ارتقاء بهرهوری در صنعت پخش در کشور به عوامل مختلفی وابسته است که به چند مورد آن اشاره میکنم:
استفاده از فن آوریهای روز دنیا برای مدیریت تامین، لجستیک، حمل و نقل و توزیع.
باز طراحی فرآیندها، دستورالعملها و روشهای اجرایی با پشتیبانی نرمافزارهای عملیاتی.
بهرهبرداری از منابع مالی و اقتصادی به منظورتوسعه فعالیت ها.
توانمندسازی منابع انسانی به آخرین فن آوریهای روز.
تحلیل میزان بهره وری و ارزیابی عملکرد هر یک از فرآیندهای عملیاتی.
ایجاد روابط استراتژیک در راستای توسعه صنایع در قالب یک شبکه منسجم در حلقههای ارزش.
چه شاخصهایی از عقب ماندگی صنعت پخش ایران در مقایسه با این صنعت در دنیا وجود دارد ؟
اولین شاخص، شاخص کاهش هزینهها و ارتقای خدمات به مشتریان است.
دوم: نپرداختن به چالش پیچیده طراحی مجدد شبکههای توزیع است.
سوم: توجه به برخورداری از شبکه توزیع منحصر به فرد به عنوان یک مزیت راهبردی.
چهارم: سرمایهگذاری در توسعه استراتژی وفن آوریها و سیستم ها.
پنجم: توجه ویژه به حصول بهره وری سالانه سازمان با نگاه شفاف به هزینه ها.
ششم: به روز رسانی سیستمهای توزیع و حمل ونقل که یکی از مزایای رقابتی برای خدمات رسانی به مشتریان است.
هفتم : شبیهسازی گزینههای مختلف لجستیکی (انبار ها، حمل و نقل، توزیع) برای ایجاد یک شبکه توزیع اثر بخش و با کارآیی حداکثری.
هشتم: توجه به انتظارات مربوط به ارائه خدمات در واحدهای مختلف درون سازمان و در کل زنجیره ارزش.
نهم: ابزار مدل سازی دیجیتال برای مدیران ارشد و تصمیم گیرنده سازمان که بتوانند با انتخابهای درست مسیر، حداکثر سطح رضایت مندی را برای بهترین عملکرد در سطح کلی سازمان طراحی کنند.
دهم: باز طراحی شبکه با مدلهای کارآمد برای بهترین نتیجه عملکردی.
چرا هیچ گاه پخش در ایران به سمت ساختار علمی و به روز نرفته است و توسعه لازم را متناسب با علوم روز دنیا نیافته است؟
اگر همه دلایل عدم ایجاد ساختار علمی و به روز در صنعت پخش ایران را به بیرون از صنعت، واگذار کنیم بی انصافی است. شاید یکی از اصلی ترین دلایل، روزمرگی شدن فعالیتها در صنعت پخش باشد. در چندین سال اخیر تلاطمهای فعالیتهای اقتصادی و تاثیر آن در حوزه کسب و کارها و تلاش برای برون رفت از فراز و فرودهای غیر ارادی در این صنعت، موجب آن شده است که شرکت پخش در ایران تنها به شرط بقاء، خواستهاند خود را در نقطه امن قرار دهند و بدون توجه به هزینههای تحمیلی و مترتب بر تصمیمات متغیر نظام حاکمیتی و دستوری بتوانند با شیوههای سنتی تنها انتقال دهنده مرسولات از نقطه تامین با ایجاد یک پل ارتباطی به نقطه عرضه باشند و همین جریان سنگین و پر هزینه،از مخاطرات برخوردهای انتزاعی با تامین کنندگان و ضابطین نظام کنترل بازار، موجب آن شده است تا فضای کافی برای تفکر توسعه بر اساس معیارهای علمی و به روز دنیا در اذهان عمومی تصمیم سازان و تصمیم گیرندگان شرکتهای پخش، محدود شده باشد و هیچگاه به توسعه به معنای واقعی با نگاه به آتیه سازمان توجه لازم و کافی نشده است و تا زمانی که این اتمسفر در مغز افزارها رسوخ و رسوب میکند، نتیجهای حاصل نمیشود.
درست است که پخش تا حدی به کاهش هزینههای توزیع کالا منجر شده اما این کاهش هزینهها در مقایسه با آن چه باید باشد و در اقتصاد دنیا شاهد آن هستیم قابل قبول نیست. دلایل این امر چیست ؟
در چند دهه اخیر با توجه به سیاستگذاریهای اقتصادی و به دلیل نقایص فعالیتهای تجاری به خصوص در حوزه تامین و توزیع، حلقههای واسطی در نظام توزیع و عرضه ایجاد شدند که به تدریج تبدیل به یک کانال فروش شدند و به همین دلایل تامین کنندگان متعددی برای افزایش ظرفیتهای فروش و در یک فضای رقابت ناسالم به آن حلقههای واسطه روی آوردند که ضمن افزایش هزینههای غیر مولد در شرایط رکود بازار این هزینهها تشدید و موجب تشتت قیمتها شد.
اما هزینههای توزیع نیز در شرکتهای پخش از کنترل خارج شد و اکنون باید برای برخورداری از مزیت رقابتی اقدام به طراحی دوباره زنجیره تامین سازمان خود کنند تا بدین ترتیب شبکه ناکارآمد خود را برای کاهش هزینههای حمل و نقل و توزیع تا میزان قابل اتکایی کاهش دهند. حتماً یک شبکه توزیع چالاک با طراحی خوب در مقایسه با یک شبکه توزیع بزرگ با طراحی ناقص و ضعیف میتواند از مزیت نسبی سرویس دهی بهتر و با هزینه کمتر برای تامینکننده به همراه داشته باشد.
اکنون زمان رویارویی با حقیقت برای تیم رهبری یک شرکت توزیع کننده محصولات مصرفی فرا رسیده است و بدین ترتیب با ایجاد و افزایش بهره وری فرآیندهای کسب و کار در حوزه پخش و ارائه خدمات بهتر به حلقه آخر در عرضه کالا به مصرف کنندگان نهایی از هزینههای سرسام آور ناکارآمدی نظام توزیع و عرضه کاسته میشود.
پیش بینی میکنم در آیندهای نزدیک با توسعه نرمافزارهای به روز و در دسترس همگان در اقشار عرضهکننده و مصرفکنندگان به صورت عادی از هزینههای سربار فروش کاسته میشود و شرکتهای پخش با تفکیک سیستم فروش از توزیع تبدیل به شرکتهای لجستیک خواهند شد.
برای این نگاه به آینده از هماکنون شرکتهای پخش با الگوبرداری از سیستمهای روز در اقتصاد دنیا و در نظام توزیع میتوانند از راهکارهای بهینه بهرهمند شوند و نظام فروش و عملیات خود را مبتنی بر هزینههای قابل قبول طراحی کنند.
دور جدید آزادسازی قیمتها در آینده نزدیک چه اثری روی توزیع و ساختار آن خواهد گذاشت ؟
این طراحی شیوه قیمت گذاری روی محصولات مصرفی که به تازگی اجرایی شده است و تلاش میکند حلقه هزینههای واسطهگری را از بین ببرد، چنانچه با مکانیزم عملیاتی صحیحی جاری و ساری شود، حتماً پس از یک دوره گذار و پذیرش ضرایب پوشش هزینههای منطقی که مترتب بر شرایط اقتصادی کشور است، میتوانند تعاملی مناسب در چرخه تولید و توزیع به ترتیبی که منافع در دو صنعت را تضمین کند به وجود آورد.
امیدوارم، التزام به ضرورت کاهش هزینهها و افزایش بهره وری در شرکتهای پخش و همچنین واسپاری توزیع از مبادی تولید یک برند، فقط به شرکتهای توزیع کننده اختصاصی خود منتهی نشود و بر اساس نقطه یابی بهینه توزیع هر کالایی ( برند) از ظرفیتهای شرکتهای پخش سراسری دیگر نیز بهره برداری شود که بدین ترتیب بهره وری نظام توزیع کشور ارتقاء پیدا میکند.
در این سیستم باز تاکید میکنم حتماً با یک مکانیزم صحیح اجرایی موجب کاهش هزینههای مصرف کنندگان در این دور جدید قیمتگذاری خواهد شد و در پی آن، الگوی مصرف در جامعه بهینه میشود.
با توجه به دور نمای اقتصادی کشور، پیشبینی شما از آینده صنعت پخش چیست؟
همه به این امر واقف بوده و باور دارند، که تمام صنایع تولیدی و الگوی تجاری در جای جای مختلف حوزههای کسب وکار و زنجیره ارزش، صنعت پخش، موتور قدرتمند وقابل ارتقای صنایع است، که در یک مقیاس درست موجب مدیریت هزینههای خدمات به مشتریان و در نهایت مصرفکنندگان نهایی میشود.
همچنان که در این سالها شاهد آن بودیم برخی از صنایع تولیدی به دلیل نبود نظام توزیع با افول تولید و گاه به تعطیلی کشانده شدند اما نه تنها شرکتهای پخش از گذشته تا به کنون به هر نحو ممکن در این شرایط توانستهاند از خود محافظت کنند بلکه مشاهده میشود که به تعداد اعضاء این صنعت نیز افزوده شده است. از سویی دیگر برون سپاری برخی از اقدامات اجرایی دولت به صنعت پخش، این وابستگی را بیشتر کرده است و به عنوان یک بازوی عملیات برای تنظیم بازار و حفظ منافع تامین کنندگان در صنایع مختلف وظایف مهمی را بر عهده گرفته است.
پس مادامی که اقتصاد به صورت یک موجود زنده به حیات خود چه در شرایط بهینه و یا رکودی سنگین و چه در شرایط فعال، ادامه میدهد باید صنعت پخش در کنار آن فعالیتها به نحو شایستهای حضور داشته باشد.