با هم استوار خواهیم ماند
حسین سلاحورزی از چگونگی مسوولیتهای اجتماعی بنگاههای اقتصادی در برابر کرونا میگوید
روزگار امروز ایران را با توجه به گسترش ویروس کرونا چگونه ارزیابی میکنید. ارزیابی شما به این دلیل که هر روز در مقام نایب رئیس اتاق بازرگانی که یک نهاد کارفرمایی است با شماری از مدیران و کارفرمایان بنگاههای خصوصی گفتوگو دارید و آنها وضعیت موجود را با شما در میان میگذارند و نیز با برخی از مقامهای اقتصادی دولت در تماس هستید اهمیت دارد. ایران امروز را از زاویه نگاه این گروهها نیز میتوانید توصیف کنید؟
واقعیت ایران امروز واقعیت سخت و تلخی است. گسترش ویروس کشنده کرونا در کشور که از اسفندماه جایش را در پهنه سرزمین باز کرد ایران را مثل همه کشورها از نظر سلامت روح و سلامت جسمی و نیز از نظر اقتصاد در سطح کلان و سطح خانواده با تنگناهای تازه مواجه کرده است. این روزها بیشترین نگرانی دولت و شهروندان و نیز مدیران بنگاهها درباره چگونگی مهار آسیبهای واردشده از کرونا و یافتن راهحل برای برگرداندن کسبوکارها به ریل قبل از کروناست. این را هم اضافه کنم متاسفانه اقتصاد ایران پیش از اینکه ویروس کرونا بیاید نیز با دردسرهای بزرگ و واقعی روبهرو بود. مدیران و صاحبان بنگاههای اقتصادی از اینکه شاید نتوانند در این روزگار سخت سرپا بمانند نگران هستند و بیشتر از هر چیز از ضعف دولت در جمع کردن اقتصاد هراس دارند. البته هراس صاحبان بنگاهها بهویژه بنگاههای کوچک و متوسط این است که بیکار شدن میلیونها شاغل و از دست رفتن کسبوکارها و درآمد شهروندان و محدودیتهای دولت به پیامدهای ناشناس منجر شود.
مدیران دولت بهویژه فرماندهان اقتصادی اما بارها گفته و میگویند توانستهاند وضعیت کلان اقتصاد را به تعادل برسانند و میگویند میتوانند به اقتصاد کلان و خانوادهها اطمینان بدهند اتفاقی نمیافتد. شما به چه شاخصهایی میتوانید اشاره کنید که نشان دهد وضعیت نامساعد است؟
من و هر ایرانی دلسوز این مرز و بوم از خدا میخواهیم این دولت و مجموعه حاکمیت بتوانند اقتصاد تحریمزده و کرونازده ایران را از افتادن به گرداب سخت نجات دهند. اما از سوی دیگر وقتی به واقعیتها نگاه میکنیم نمیتوانیم آسوده باشیم. برای ارزیابی وضعیت اقتصاد ایران البته به مثابه یکی از پایههای قوامدهنده جامعه اقتصاد و با توجه به اینکه نهاد دولت در ایران نقش و سهم اصلی در اقتصاد را دارد میتوان به شاخص بودجه امسال اشاره کرد. برای ارزیابی بودجه هیچکس ورزیدهتر و آشناتر از آقای کردبچه نیست. وی به تازگی در نوشتهای بلند وضعیت شاخصها از جمله شاخص بسیار بااهمیت بودجه را ارزیابی کرده است که من آن را برای شما نقل میکنم. از نظر آقای کردبچه وضعیت بودجه این است «درباره بودجه و وضعیت مالی دولت میتوان انتظار کاهش درآمدهای دولت بهویژه درآمدهای مالیاتی ناشی از کاهش پایههای مالیاتی از جمله تولید ناخالص داخلی و واردات را داشت. در قانون بودجه سال ۱۳۹۹ در بخش درآمدهای مالیاتی، در مورد مالیات بر فروش بنزین درآمد با فرض مصرف ۵/ ۸۹ میلیون لیتر در روز برآورد شده است که بر اساس اعلام وزارت نفت، مصرف روزانه به ۵۰ درصد رقم مزبور کاهش پیدا کرده است. این کاهش موجب میشود درآمد پیشبینیشده مزبور نیز ۵۰ درصد نسبت به رقم مصوب ۵۷ هزار میلیارد ریال کاهش یافته و عدم تحققی حدود ۲۸۵۰۰ میلیارد ریال ایجاد شود. همچنین در بخش منابع قانون بودجه (مربوط به منابع و مصارف یارانهها) مبلغ ۷۷۰ هزار میلیارد ریال از محل دریافتی حاصل از فروش داخلی فرآوردههای نفتی پیشبینی شده است که این مبلغ نیز عملاً به نصف کاهش خواهد یافت. در این صورت مصارف پیشبینیشده در مورد یارانهها نیز با حدود ۳۸۵ هزار میلیارد ریال کسری مواجه خواهد شد که باید پیشبینیهای لازم در این زمینه به عمل آید. سازمان هدفمندسازی یارانهها نیز به دلیل افت فروش فرآوردههای نفتی در داخل و همچنین افت قیمت فرآوردههای صادراتی با کاهش در منابع مواجه خواهد شد (۷۷۱ هزار میلیارد ریال از محل فروش فرآوردههای داخلی و حدود ۸۹۰ هزار میلیارد ریال دریافتی از محل فروش صادراتی فرآوردههای نفتی پس از کسر مابهالتفاوت خوراک تحویلی پالایشگاهها). به این ترتیب حدود ۱۵ درصد از منابع پرداخت یارانههای محقق نخواهد شد. کاهش منابع حاصل از صادرات نفت به دلیل کاهش میزان صادرات و قیمت نفت نیز قابل اعتناست. در این خصوص علاوه بر کاهش میزان صادرات نفت نسبت به رقم مصوب یک میلیون بشکه در روز، به حداکثر ۳۰۰ هزار بشکه در روز، قیمت هر بشکه نفت نیز از ۵۰ دلار مبنای رقم مصوب درآمد در حال حاضر به حدود ۲۵ تا ۳۰ دلار رسیده است و بر اساس برخی پیشبینیها امکان کاهش بیشتر آن نیز وجود دارد. عدم تحقق منابع پیشبینیشده در قانون بودجه سال ۱۳۹۹ حدود ۸۲۷ هزار میلیارد ریال برآورد میشود. مصارف بودجه نیز به دلیل مخارج مورد نیاز مقابله با ویروس کرونا افزایش خواهد یافت. درنتیجه عدم تحقق بودجه به مراتب بیشتر از ۸۲۷ هزار میلیارد ریال خواهد بود. البته بخشی از مصارف جدید از محل تسهیلات بانکی جدید مصوب ستاد ملی مقابله با کرونا و مجوز یک میلیاردیورویی استفاده از صندوق توسعه ملی تامین خواهد شد. برآوردهای فوق بر مبنای کاهش صادرات نفت از یک میلیون بشکه در روز مبنای بودجه مصوب به ۳۰۰ هزار بشکه در روز، کاهش قیمت هر بشکه از ۵۰ دلار به ۳۰ دلار، کاهش رشد تولید ناخالص داخلی از نیم درصد به منفی ۱۰ درصد و کاهش واردات از ۴۸ میلیارد دلار به ۳۸ میلیارد دلار صورت گرفته است. خب با این وضعیت و با این تصویری که نشان داده شد بنگاهها و مردم در مضیقه قرار میگیرند. هراس بنگاهها این است در چنین وضعیتی دولت بخواهد برای تامین کسری بودجه به منابع درآمدی بنگاههای مشغول فعالیت چشم بدوزد.
با توجه به این آمار و ارقام به نظر میرسد شهروندان ایرانی بهویژه شهروندان شاغل در بنگاههای کوچک و متوسط در وضعیت دشواری قرار گیرند...
ویروس کرونا بیشتر از هر گروه دیگر اجتماعی و هر نهاد دیگری ارکان نهاد خانواده و بهویژه خانوادههایی را که نانآور آنها کسانی هستند یا بودند که از محل فروش نیروی کار نان و روزی به دست میآوردند با بدترین یورش مواجه کرده است. خانوادههای پرشماری در این سه ماه شغل خود را از دست دادهاند و هنوز به نظر میرسد وضعیت بهگونهای است که خانوادههایی نیز هستند که ممکن است شغل خود را از دست بدهند. تصویری که پژوهشگران مرکز پژوهشهای مجلس از وضعیت ترسیم کردهاند نشان میدهد در بدترین سناریو شش میلیون و در بهترین سناریو ۶/ ۲ میلیون نفر شغل از دست میرود. دولت برای سروسامان دادن به این وضعیت باید نیرو و امکانات قوی و نیرومندی تدارک ببیند اما به نظر میرسد در دشوارترین وضعیت اقتصادی کرونا به ایران رسیده است.
همانطور که شما به درستی از زبان آقای کردبچه اشاره کردید دولت از نظر منابع درآمدی در وضعیت وخیمی قرار دارد و به نظر نمیرسد بتواند کمک قوی و نیرومندی از شهروندان داشته باشد. در این وضعیت است که هم دولت، هم حاکمیت و هم شهروندان به رفتار و مسوولیت اجتماعی بنگاههای ایرانی بهویژه بنگاههای بزرگ چشم دوختهاند. واقعاً بخش خصوصی و بنگاهها در این وضعیت چه نقش و مسوولیتی دارند؟
برای اینکه در این باره به بیراهه نرویم و با این عنوان مسوولیت اجتماعی بنگاهها به امیدواریهای کاذب نرسیم و فضایی تازه علیه بنگاهها پدیدار نشود من به فلسفه و پیدایش داستان مسوولیت اجتماعی بنگاهها نگاهی اشارهوار داشته باشم تا برسیم به این مقوله که در واقعیت امروز ایران بازکاوی کنیم که داستان چیست و چه باید کرد. بر اساس آنچه سازمان مدیریت صنعتی ایران به مدیران صنعت ایران درباره مسوولیت اجتماعی آموزش میدهد، داستان این است که در اواسط قرن بیستم، عنوان CSR (مسوولیت اجتماعی شرکتها)، توسط متفکران و متخصصان مدیریت کسبوکار، مانند پیتر دراکر، در آمریکا مطرح شده و در بسیاری از محافل علمی، سیاسی و اقتصادی کشورهای پیشرفته و در حال توسعه، به دغدغه مهمی در مدیریت، بازاریابی و سرمایهگذاری تبدیل شد. ظهور مسوولیت اجتماعی، عمدتاً در پاسخ به تحولات و چالشهایی از قبیل جهانیسازی بوده است. امروزه مسوولیت اجتماعی بنگاهها نهتنها بخش مهمی از ادبیات و فرهنگ مدیریت را به خود اختصاص داده است، بلکه بحثهای آکادمیک، مجامع حرفهای، سازمانهای غیردولتی، مصرفکنندگان، کارکنان، تامینکنندگان، سهامداران و سرمایهگذاران شده است. بر همین مبناست که اساساً این دیدگاه که بنگاه صرفاً باید در پی سودآوری باشد، هماکنون در سطحی کلان و جهانی، دچار دگرگونی شده و شایسته آن است که سازمانها علاوه بر توجه به حفظ منافع، سودآوری و بقای مادی، از دیگر ابعاد وجودی خود در عرصه جهانِ پیرامون، غافل نشده و تلاش کنند سهمی در حفظ، ارتقا و سازندگی جامعه به مثابه جزئی از کل ساختار اجتماعی داشته باشند. زیرا اینگونه میتوان جهانی بهتر، زیباتر و زیبندهتر، آنچنان که زیستگاهی درخورِ ابنای بشر به عنوان اشرف مخلوقاتِ آفرینش باشد، فراهم آورد. مدیران و رهبران بخش خصوصی و صاحبان بنگاههای ایرانی بر پایه همین آموزهها و بر پایه این درک دقیق و دلسوزانه از روزگار شهروندان آسیبدیده و نیز بنگاههای کوچک و بزرگ بود و هست که کمپین نفس را با محوریت اتاق بازرگانی تهران تاسیس و به کمک شهروندان آمدهاند. این وضعیت در اتاق استانها نیز برقرار شده است و نهادها و اتاقهای شهرستانها بر پایه میزان تواناییها و امکانات مددرسانی را بر پایه همان مسوولیت اجتماعی در دستور کار قرار دادهاند.
اما به نظر میرسد شهروندان ایرانی و نیز مقامهای حکومتی از بنگاهها انتظارات گستردهتری از آنچه تاکنون انجام دادهاند دارند.
من قبول دارم که وضعیت امروز اقتصاد ایران بهویژه با یورش ویروس کرونا بر همه ابعاد زندگی ایرانیان بهگونهای است که بنگاههای ایرانی باید اندازه مصیبت را درک کنند و توجه داشته باشند که ماندن و زنده ماندن سرافراز ایران ارجمند بستگی به میزان پایبندی گروههای گوناگون جامعه به پیوندهای واقعی و گسترده دارد. باید این درک در میان مدیران بنگاهها باشد که بدون شهروندان ایرانی که به آنها نیروی کار بفروشند و در نقش مصرفکننده، کالاهای آنها را خریداری کنند چیزی باقی نمیماند که بخواهند به آن افتخار کنند و بخواهند آن را صیانت کنند. بنابراین مدیران و صاحبان بنگاهها با درک موقعیت دشوار ایران امروز بالاترین فعالیتهای میهندوستانه و بر پایه نگهداشت وضعیت ایرانیان نیازمند را داشته باشند.
به نظرتان بهطور اجراییتر در این وضعیت بنگاهها چه میتوانند انجام دهند؟
پیش از آنکه به این پرسش بپردازم به چند نکته باید توجه کنیم. نکته اول ابعاد گسترده و خارج از انتظار رخدادی است که اکنون شاهد بروز برخی پیامدهای آن هستیم. ببینید برای اینکه بتوانیم ابعاد کار را تا اندازهای درک کنیم باید به عدد میانگین شغل و درآمد ازدسترفته یا در حال از دست دادن توجه کنیم. اگر میانگین درآمد هر شغل از دسترفته را در ماه سه میلیون تومان فرض کنیم و در عدد سه میلیوننفری که شغل از دست دادهاند ضرب کنیم به عدد ۹ هزار میلیارد تومان در ماه میرسیم. آیا بخش خصوصی ایران توانایی تامین این میزان منابع در یک ماه را مازاد بر هزینههای اداره بنگاه دارد؟ واقعیت این است که ابعاد داستان فراتر از نگاه در قالب مسوولیت اجتماعی بنگاهها قرار دارد. نکته دیگر این است که به تجربه کشورهای جهان و بهویژه رفتار و تصمیمهای دولتهای گوناگون جهان در مواجهه با شرایط کرونازده توجه داشته باشیم. بزرگی و پیچیده بودن وضعیت پدیدارشده به اندازهای است که دولتها با همه نیرو به کمک بنگاهها و شهروندان آمدهاند. یعنی در این وضعیت بنگاهها نیز به دلیل کاهش قدرت خرید مردم آسیب دیدهاند و جز برخی فعالیتهای مرتبط با تولید مواد غذایی، باقیمانده رشتههای صنعتی و خدماتی که هدف بازارشان داخل بوده است نیز آسیب دیدهاند. این را نیز یادمان باشد که حتی بنگاههایی که بازار اصلیشان بازار کشورهای همسایه بوده و صادرات را در دستور کار داشتهاند نیز آسیب دیدهاند. بنابراین یادمان نرود که در این وضعیت کارهایی که بنگاههای صنعتی و اقتصادی بهویژه در سطح بنگاههای کوچک و متوسط میکنند در اندازههایی قابل اعتنا باید در معادلات بیاید. اما بنگاهها در این وضعیت چه باید کنند. به نظر میرسد اگر برای یک دوره تعریفشده و بر پایه انصاف، درک دقیق از وضعیت و صیانت از مرز و میهن بتوانیم بنگاهها را متقاعد کنیم نرخ سود را تا جایی که به ورشکستگی منجر نشود کاهش دهند و البته از رقابتهای کشنده و نفسگیر دور شوند اتفاق بزرگی در قیمت کالا و خدمات عرضهشده رخ میدهد و میتواند مخارج مصرفکنندگان را با کاهش جدی مواجه کند. اینکه بنگاهها باید با درک وضعیت و اعلام دقیق و بر پایه انتخاب میان ماندن در کوتاهمدت و حذف در بلندمدت از تعدیل نیروی انسانی دست بردارند و تا یک دوره مشخص با قبول سختیهایی که لابد بسیار رنجآور است نیروها را نگه دارند را میتوان بزرگترین انجام وظیفه دانست. کار بعدی این است که به صادرات و کسب درآمدهای تازه از بازارهای بیرونی بیندیشند و با بزرگتر کردن بازار خود بتوانند به صیانت از نیروی کار کمک کنند.
به رفتار دولتها در این وضعیت اشاره کردید. در کشورهای دیگر مگر دولتها چه میکنند؟
ببینید این داستان ویروس ابعاد بسیار بزرگی دارد و سامان دادن به آن نیز در قالب تواناییهای دولتها ممکن است. اینجا فرصتی نیست که من بخواهم درباره کمک دولتها به مردم و به بنگاهها در یک زمان اشاره کنم. اگر دوستانی که این مصاحبه را میخوانند بخواهند اطلاعات بیشتری به دست آورند میتوانند به سایت معاونت دیپلماسی اقتصادی وزارت خارجه ایران مراجعه کنند و ببینند و بخوانند که بهطور مثال دولت کره جنوبی یا دولت ترکیه یا سوئد چه کمکهایی میکنند. من در اینجا بهطور مثال به رفتار دولت هند اشاره میکنم. یکی از اقدامهای دولت در رسیدگی به بنگاهها در بستر نظام مالیاتی است. بر پایه گزارشها وزارت دارایی همچنین از ۲۴ مارس ۲۰۲۰، تمهیداتی را در خصوص مودیان مالیاتی و نیز در حمایت از کسبوکارها اتخاذ کرد که اهم آن به شرح زیر است: تشکیل گروه اقدام برای بررسی اثرات اقتصادی کروناویروس و اقدامات جبرانی لازم، تمدید مهلت پرداخت مالیات سال مالی ۲۰۱۹-۲۰۱۸ تا پایان ماه ژوئن ۲۰۲۰ و کاهش نرخ بهره (جریمه) تاخیر در بازپرداخت مالیات بر درآمد (ITRs) از ۱۲ به ۹ درصد و نیز تمدید مهلت ثبت کد ملی، شناسایی (Aadhaar) در شماره حساب دائم مالیاتی افراد (PAN) تا پایان ژوئن ۲۰۲۰ و همچنین تمدید مهلت اظهار مالیاتی ماههای مارس، آوریل و می، تا پایان ماه ژوئن.
توصیهای به مدیران و صاحبان بنگاهها در این وضعیت دارید؟
در موقعیت دشواری قرار داریم و میهندوستی و صیانت از آب و خاک و سرزمین هم دلسوزان را وادار میکند از رفتارهای در شرایط عادی دور شده و نگاه بلندمدتتری داشته باشند. ایران و ایرانیان باید متحد و وفادار باشند اما این رخدادی که با آن مواجه هستیم و البته بخش مهمی از آن نیز به رفتارهای ما با دنیا برمیگردد و اینکه به هر حال تحریمها و سیاستهای ناکارآمد گرهها را کورتر و سفتترکردهاند فراتر از هر زمان دیگری است. دولت به همراه احزاب و گروههای سیاسی باید دست از مبارزهجویی به روش حذفی دست بردارند و باید تعامل با دنیا را با روشهای گوناگون در دستور کار قرار دهیم. اما به صاحبان و مدیران بنگاههای ایرانی یادآور میشوم استواری و بقای آنها در گرو زنده ماندن و زندگی عادی همه شهروندان است و باید در این وضعیت و جدای از اینکه دولتهای ایران و سیاسیون ایران میخواهند یا نمیخواهند به عبور آنها از تنگناها کمک کنند، برای پایداری بلندمدت برخی از مزیتهای کوتاهمدت را قربانی کرد. اما باید با صدای بلند و رسا رخدادها را به اطلاع شهروندان ایران برسانیم. باید مسوولیت اجتماعی خود را در اندازههایی بزرگتر اجرا کنیم و در همان حال محکم و استوار مطالبات برحق و منطقی خود را نیز از دولت مطالبه کنیم. روزگار دشواری است و این روزها در حافظه تاریخی ایرانیان باقی میماند و آیندگان درباره رفتار امروز بنگاههای ایرانی داوری خواهند کرد. نکونامی و مردمداری مطلوبیتهای کمی نیستند و باید به داشتن آنها افتخار کنیم.