پرمصرفها و کممصرفها
کدام کشورها بیشترین و کمترین برق را مصرف میکنند؟
همچنین میانگین سرانه مصرف برق در جهان سه هزار کیلووات ساعت در سال است. منطقه یورو بیشترین سرانه مصرف برق را دارد و عدد آن حدود ۶۵۰۰ کیلووات ساعت در سال است. از نظر درآمدی، هرچه درآمد کشورها بیشتر است بهطور میانگین سرانه مصرف برق نیز در آنها بیشتر است. بهطوری که سرانه مصرف برق در کشورهای با درآمد بالا نزدیک به ۹ هزار کیلووات ساعت در سال است. هر چه درآمد کمتر میشود سرانه مصرف برق نیز کاهش مییابد تا جایی که سرانه مصرف برق کشورهای با درآمد پایینتر از سطح متوسط حدود ۷۵۰ کیلووات ساعت در سال است.
یک مساله دیگر که حائز اهمیت است هدررفت برق است. اقتصادهای دولتی بیشترین برق را هدر میدهند. اگر در اینترنت جستوجویی در مورد کشورهایی که بیشترین مصرف برق را دارند انجام دهید ۱۰ کشور اول چین، ایالاتمتحده، هند، ژاپن، روسیه، آلمان، کانادا، برزیل، کره جنوبی و فرانسه هستند. ایران در این ردهبندی در جایگاه ۱۸ جهان قرار دارد. با توجه به این دادهها شاید در نگاه اول اینطور به نظر برسد که برخلاف تصوراتی که گفته میشود مثلاً آلمانیها یا ژاپنیها درست مصرف میکنند، دادهها نشان میدهد که اینطور نیست. اما باید توجه داشت که درست مصرف کردن به معنای کممصرف کردن نیست.
اگر به سرانه مصرف برق در سال در کشورهای جهان نگاه کنیم میبینیم که کشورهای ایسلند، نروژ، کویت، بحرین، امارات، قطر، کانادا، فنلاند، سوئد و ایالاتمتحده در صدر هستند و کشورهای چاد، گینه بیسائو، سومالی، سیرالئون، رواندا، بروندی و هائیتی در پایین فهرست قرار دارند. حال آیا میتوان گفت که کارایی مصرف برق در چاد بیشتر از نروژ است؟ طبیعتاً خیر، زیرا پایین بودن سطح سرانه مصرف برق در کشورهایی چون چاد و سومالی نه به دلیل کارایی در مصرف، بلکه به دلیل دسترسی نداشتن مردم این کشورها به برق است. از طرفی شاید گفته شود که مصرف برق در کشوری چون قطر بسیار ناکاراست زیرا بهرغم دسترسی مردم این کشور به برق هنوز هم سرانه مصرف برق در این کشور بسیار بالاست. در اینجا باید توجه کرد در کشورهایی از جهان که در شرایط آب و هوایی خاص قرار دارند مصرف برق تحت تاثیر قرار میگیرد.
پس تا اینجا فهمیدیم که با توجه به مصرف کل برق یک کشور و سرانه مصرف برق در یک کشور نمیتوان به این نتیجه رسید که کدام کشورها برق را به صورت کارا و کدام کشورها برق را به صورت ناکارا مصرف میکنند. زیرا صنعت و کشاورزی کشورها، شرایط آب و هوایی، میزان دسترسی مردم به برق در کشورهای مختلف، استفاده از انرژیهای دیگر و میزان شیوع وسایل الکترونیکی در اینجا تاثیر معناداری دارند. اما سوال اینجاست که چگونه میتوان فهمید کدام کشورها بیشتر برق را هدر میدهند؟
دولت بزرگتر، هدررفت بیشتر
گزارش سال ۲۰۱۸ انجمن آمریکا برای اقتصاد با مصرف کارای انرژی (American council for an energy-efficient economy) میتواند در پاسخ به این سوال بسیار کمک کند. این گزارش با بررسی کشورهای مختلف و با در نظر گرفتن ویژگیهای مختلف هر یک از این کشورها نشان میدهد که کدام کشورها انرژی بیشتری هدر میدهند و کدام کشورها انرژی را به صورت کارا مصرف میکنند. البته گزارش این انجمن فقط به مصرف برق نمیپردازد و تمامی انواع انرژی را مد نظر دارد اما نتایج آن را میتوان برای رسیدن به این پاسخ که کدام کشورها بیشتر از بقیه برق را هدر میدهند مورد استفاده قرار داد. زیرا کشورهایی که کمتر از بقیه انرژی هدر میدهند، طبیعتاً برق را هم به صورت کارا مصرف میکنند.
نتایج گزارش نشان میدهد که کشورهای آلمان، ایتالیا، فرانسه، بریتانیا، ژاپن، اسپانیا، هلند، چین، تایوان، کانادا، ایالاتمتحده، مکزیک و کره جنوبی به ترتیب بیشترین امتیازها را در مصرف کارای انرژی گرفتهاند. این امتیازها از ۱۰۰ محاسبه شده که نمره کشورهای آلمان، ایتالیا، فرانسه و بریتانیا بیشتر از ۷۰ است. همچنین برای این امتیازدهی از چهار بخش استفاده شده است. بخش مصرف ملی، مصرف خانوارها، مصرف صنعت و مصرف حملونقل.
در مصرف ملی کشورهای آلمان، بریتانیا، ایتالیا، ژاپن و فرانسه بهترین عملکرد را داشتهاند (کمترین هدررفت). در بخش مصرف خانوار کشورهای اسپانیا، فرانسه، بریتانیا، هلند و آلمان بهترین عملکرد را از خود نشان دادهاند. در بخش صنعت کشورهای ژاپن، آلمان، ایتالیا، بریتانیا و فرانسه از سایرین هدررفت کمتری داشتهاند.
همچنین در بخش حملونقل کشورهای فرانسه، هند، ایتالیا، چین و بریتانیا در ردههای اول تا پنجم قرار دارند. این نتایج نشان میدهد که در کل چه کشورهایی در مصرف برق به صورت کارا عمل میکنند.
اگر با توجه به شاخصهای کیفیت حکمرانی و شاخص آزادی اقتصادی کشورهایی همچون آلمان، ایتالیا، فرانسه، بریتانیا و ژاپن را بررسی کنیم میبینیم که این کشورها اقتصادهای نسبتاً آزاد دارند، بخش خصوصی بیشتر در آنها فعالیت میکند و حاکمیتهای آنها غالباً و در اکثر موارد فقط در نقش نظارتی و قانونگذاری ایفای نقش میکند. از همینرو میتوانیم بگوییم کشورهایی که اقتصاد دولتی دارند، بیشتر از کشورهایی که دولت در آنها کوچکتر است برق را هدر میدهند.
چرا چنین میشود؟
حال که به این نتیجه رسیدیم که کشورهایی که اقتصاد دولتی دارند برق را به صورت ناکارا مصرف میکنند باید ببینیم چه عواملی باعث میشود که چنین چیزی رخ دهد. در اینجا با تشریح سه عامل زیر به این سوال پاسخ میدهیم که «چرا در اقتصادهای دولتی چنین میشود؟»
۱- دولتی بودن کسبوکارها و کشاورزی و صنعت در اقتصادهای دولتی
۲- انحصار دولت در تولید و توزیع برق
۳- کیفیت حکمرانی
۱- دولتی بودن کسبوکارها، کشاورزی و صنعت
در اقتصادهای دولتی، غالب کسبوکارها، بخش کشاورزی و صنعت در دستان مدیران دولتی است. مدیران دولتی هیچگاه نمیتوانند همچون کارفرمایان و مدیران بخش خصوصی به صورت کارا عمل کنند. این عدم کارایی به دلیل ناتوانی آنها در انجام این کار نیست. بلکه همانطور که در علم اقتصاد گفته میشود «افراد به انگیزهها پاسخ میدهند». مدیران دولتی انگیزه عملکرد کارا را ندارند. در حالی که اگر همین مدیران در بخش خصوصی گمارده شوند شاید عملکردی به مراتب بهتر از خود نشان دهند.
زمانی که دستمزد یا عایدی مدیران بخش دولتی فعال در کسبوکارها، صنایع و کشاورزی که از برق استفاده میکنند نه بر اساس شایستگی و خروجی آنها، بلکه بر اساس ساعت کاری و روابط تعیین میشود طبیعتاً انگیزهای باقی نمیماند که مدیران دولتی برای کاهش هدررفت برق و مصرف کارا برنامهریزی و تلاش کنند. از همینرو از آنجا که میدانند برق مورد نیاز بخشی که در آن فعالیت دارند همیشه تامین میشود (چون وابسته به دولت هستند) توجهی به مصرف کارای برق نمیکنند. در حالی که اگر دولت پایش را از کفش اقتصاد بیرون بکشد، کسبوکارها، صنایع و کشاورزی به دست بخش خصوصی میافتد و مدیران بخش خصوصی بسیار باانگیزهتر عمل میکنند زیرا عایدی آنها را نه ساعت کاری و روابط، بلکه میزان بازدهی آنها تعیین میکند. همچنین مدیران در بخش خصوصی میدانند که اگر به فکر جلوگیری از هدررفت برق در سیستم خود نباشند باید هزینههای بالایی را بپردازند و در صورتی که کشور با مشکل تامین برق مواجه شود با مشکل روبهرو خواهند شد و همانند بخش دولتی نمیتوانند بیخیال باشند.
از همینرو در کشورهایی که بخش خصوصی در آنها فعال است، شرکتها و صنایع بزرگ خصوصی خودشان به فکر تامین برق خود به روشهای مختلف افتادهاند و از همینرو چون هزینه زیادی را متحمل میشوند روشهای علمی و اثربخش را مورد استفاده قرار میدهند.
۲- انحصار دولت در تولید و توزیع برق
زمانی که یک اقتصاد دولتی است، انحصار تولید و توزیع برق (صفر تا صد کار) تحت کنترل دولت قرار دارد و اگر هم پیمانکارانی در این میان حضور داشته باشند یا از خود دولت هستند یا از سوی دولت رانت دریافت کردهاند. در این وضعیت نه در حوزه تولید و نه در حوزه توزیع، روشهای علمی و بهروز مورد استفاده قرار نمیگیرند یا اگر هم چنین شود این روشها به صورت اثربخش اجرا نمیشوند.
در بخش تولید برق، دنیا به رهبری تحقیقات بخش خصوصی به سمتی حرکت کرده است که از راههای نوین برای تولید برق استفاده کند. برای مثال در بعضی از کشورها همچون ژاپن استفاده از بادهای خورشیدی برای تولید برق در دستور کار قرار گرفته است.
اما در اقتصادهای دولتی مانند ایران از آنجا که بودجه دولتها بسیار محدود است و دولت باید بخشهای مختلف و بسیار متنوعی را مدیریت کند توجهی به این راههای نوین که در ابتدای امر بسیار هزینهبر هستند و در بلندمدت بازدهی دارند نمیشود. در حالی که در اقتصادهای آزادتر بخش خصوصی وارد عمل میشود و با هزینه و مدیریت خود و با امید سودهای کلان در بلندمدت تولید برق را در کنار دولت و با نظارت دولت انجام میدهد.
همچنین در بخش توزیع زمانی که دولت متولی این کار است هدررفت برق بسیار بالاست. زیرا در برقرسانی به صنایع، بخش کشاورزی و خانوارها به صورت دقیق و با هدف حداقل کردن هزینهها عمل نمیشود. این در حالی است که اگر بخش خصوصی در توزیع برق وارد عمل شده و با نظارت دولت عمل کند، راههای انتقال برق بهتری را استفاده خواهد کرد زیرا این راهها در بلندمدت سود را افزایش میدهند و توان بخش خصوصی در بازار را بالا میبرند.
۳- کیفیت حکمرانی
در اقتصادهای دولتی، ذیحسابی و پاسخگویی دولت به مردم و جامعه مدنی بسیار کم است، فساد در این کشورها بسیار شایع است، سیاستهای تنظیمی ضعیف هستند و اثربخشی حاکمیت اصلاً قابل توجه نیست. در واقع طبق شاخصهای کیفیت حکمرانی کشورهایی که اقتصاد دولتی دارند، کیفیت حکمرانی پایینی نیز دارند.
از طرفی کشورهایی که کیفیت حکمرانی در آنها پایین است همان کشورهایی هستند که در جلوگیری از هدررفت برق کمترین تلاش را کردهاند و کمترین موفقیت را داشتهاند. البته این بسیار طبیعی است زیرا زمانی که خطمشیهای اجراشده از سوی سیاستگذاران مورد نظارت و بازرسی نهادهای عمومی و جامعه مدنی قرار نگیرد، زمانی که قوای سهگانه یکدیگر را کنترل نکنند و در رفتار مدیران دولتی تضاد منافع وجود داشته باشد و فساد شایع شود و بهطور کلی زمانی که قوانین به درستی تنظیم و اجرا نشوند، تولید و توزیع برق نیز مانند هر منبع دیگری به صورت ناکارا انجام میگیرد.
اما در کشورهایی که از نظر کیفیت حکمرانی در وضعیت خوبی قرار دارند، تولید و توزیع برق نیز بهتر و صرفهجویانهتر صورت میگیرد. بررسی شاخصهای کیفیت حکمرانی (WGIs) که از سوی بانک جهانی منتشر میشوند نشان میدهد که کشورهایی همچون آلمان، ژاپن، کانادا، ایالاتمتحده، نروژ، بریتانیا، فنلاند، ایسلند، سوئد، سوئیس، استرالیا و ایتالیا از نظر شاخصهای ذیحسابی و پاسخگویی دولت، ثبات سیاسی، اثربخشی حاکمیت، کیفیت قانونگذاری، حاکمیت قانون و کنترل فساد در وضعیت بسیار خوبی قرار دارند حال آنکه این
شاخصها برای کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا و آمریکای لاتین که اقتصادهای دولتیتر دارند بسیار در سطوح پایینی قرار دارد.
ارسال نظر