اهمیت تدوین استراتژی مدون
نگاهی به عملکرد ذوبآهن در بخش صنعت
تولید محصول استراتژیک ریل با ارزش افزوده بالا در ایران که در گذشته آرزویی بیش نبود، در دوران تحریم به همت پولادمردان ذوب آهن اصفهان به ثمر نشست، طرح تزریق پودر زغال به کوره بلند (PCI) که هماکنون مراحل پایانی را سپری میکند، ریومپینگ ایستگاه ۷ ریختهگری بدون حضور کارشناسان خارجی، افزایش آمار صادرات محصولات، رکوردهای مستمر تولید و... دستاوردهای بسیار بزرگی است که در دوران تحریم در کارنامه پرافتخار ذوبآهن اصفهان ثبت شد و میراثی ماندگار برای آیندگان به شمار میرود. البته تحریمها تا حدودی هزینه صادرات محصولات را افزایش داد اما کشوری که میخواهد پای آرمانهای خودش بایستد، طبیعتاً باید هزینههایی را در مقابل آنچه میخواهد به دست آورد، بدهد که این در مقابل آرمانهایش چیزی نیست و انشاءالله از این دوران نیز با همدلی و همافزایی همه بخشها عبور خواهیم کرد. برخی از کارشناسان میگویند کشورهایی مانند برزیل، استرالیا و... ارقام بالایی از صادرات سنگآهن را از آن خود کردند. در این خصوص باید گفت این کشورها با وجود وسعت بسیار و داشتن معادن گسترده، استراتژی مدونی برای تولید و صادرات خود مشخص کرده و بر پایه آن حرکت میکنند. چین با آن عظمت به عنوان قطب دوم صنعتی دنیا پس از آمریکا، مواد اولیه را از کشورهای مختلف وارد میکند.
همین کشور در سالهای گذشته لجن کنورتور موجود در سایت هواشناسی را خریداری کرد که پس از بررسیهای صورتگرفته در این خصوص پروژه آبگیری از لجن کنورتور به روش BOT تعریف شد و با موفقیت عملیاتی شد، ضمن اینکه این محصول به چرخه تولید بازگشته است. اگر با شرایط فعلی صادراتی انجام نگیرد، تولید ۵۵ میلیون تن فولاد در افق ۱۴۰۴ بعید است محقق شود. طی دورانی که در شرکت ملی فولاد بودم به اتفاق همکاران گزارش مشروحی در این خصوص تهیه شد که برای ایمیدرو و وزارت صمت ارسال شد. با شرایط فعلی در حدود سال ۱۴۱۰ شاید سنگ آهنی برای تولید نداشته باشیم و به یک واردکننده این ماده معدنی استراتژیک تبدیل شویم زیرا معادن بهجای اینکه در عمق فعال باشند و اکتشافات جدید را به بهرهبرداری برسانند از حیطه تخصصی فرآیندهای معدنی فاصله گرفتهاند و به سمت تولید شمش و محصولات فولادی گرایش یافتهاند و این نشان میدهد که متاسفانه استراتژی مشخصی در این زمینه وجود ندارد و به بیراهه رفتهایم. صادرات سنگآهن در کشوری که این ماده معدنی یکی از اجزای اصلی فرآیند تولیدش است به واقع هیچ توجیهی ندارد.
متاسفانه منافع بلندمدت، فدای منافع کوتاهمدت میشود. سنگ آهنی که جزو انفال است، به همه مردم تعلق دارد و مجوز بهرهبرداری از معادن آن صادر شده تا اشتغالزایی ایجاد شود و همگان از ارزشآفرینی آن منتفع شوند، صادر میشود و مردم و صنایع کشور که اقتصاد منهای نفت را باید تحقق بخشند از سود آن بیبهره میمانند. چندی پیش طی مذاکرات خوبی که با دکتر سرقینی معاون معدنی وزارت صمت داشتیم، ایشان اظهار کردند تنها تولیدکنندگان مجوز صادرات محصولات فولادی را دارند و ارز حاصل از آن هم باید به چرخه تولید بازگردد.صادرات نهادههای معدنی نظیر سنگآهن از سود سرشاری برخوردار است و همین عامل گرایش معادن به سمت صادرات این مواد معدنی استراتژیک را سبب شده است. امیدواریم وزارت صمت به عنوان متولی این موضوع هر چه سریعتر اقدام اساسی در این زمینه داشته باشد.این شرکت بزرگ ظرفیت تولید چهار میلیون تن چدن با سه کوره را دارد.
در این زمینه به شش میلیون تن مواد آهندار شامل سنگآهن دانهبندی، کنسانتره و گندله نیاز داریم. اکنون شرکتی که از این ظرفیت تولید برخوردار است، تخصص و دانش فنی نیروی انسانیاش به عنوان مادر صنعت فولاد کشور زبانزد است، زیرساختهای لازم را دارد و در یک جمله آماده درنوردیدن مرزهای تولید است، به دلیل نداشتن معادنی که خود روزی مدیریت آنها را بر عهده داشت با نیمی از ظرفیت تولید فعال است که به واقع این بیمهریها سزاوار نیست. همه تلاش ما در یکسال گذشته بر این موضوع متمرکز بوده که بتوانیم جدا شدن معادن از ذوبآهن و تاثیر منفی آن بر روند تولید این شرکت بزرگ را برای دولت و وزارت صمت شفاف کنیم. حق ذوبآهن اصفهان به عنوان نخستین تولیدکننده فولاد در کشور فراتر از این است که به دلیل نداشتن مواد اولیه نتواند تمام ظرفیت خودش را فعال کند.تلاشهای بسیار خوبی توسط انجمن تولیدکنندگان فولاد در این خصوص انجام گرفت اما همه شرکتهای فولادی به صورت مستمر به آن عمل نکردند.
در حال حاضر نیز تعداد شرکتهای فولادی بسیار افزایش یافته است. زمانی که محصولات فولادی شرکتها در بورس عرضه شود، شفافیت موجود اجازه نمیدهد که تغییری انفرادی ایجاد شود. عدم توازن بین زیرساختها و توسعه زنجیره فولاد مساله بسیار مهمی است. هر سال نیاز است حدود ۶۰۰ میلیون یورو سرمایهگذاری ارزی در زیرساختها صورت گیرد که عدد قابل توجهی است و برنامهریزی دقیقی را میطلبد و اگر انجام نشود در افق ۱۴۰۴ اگرچه ظرفیتسازی در فولاد، گندله و DRI شاید اتفاق بیفتد ولی در حوزه سنگآهن و کنسانتره با مشکل مواجه میشویم. ضمن اینکه چالشهایی را در زیرساختها شاهد خواهیم بود.تولید محصولات با ارزش افزوده بالا و متفاوت از سایر فولادسازها مانند ریل که هماکنون در نورد ۶۵۰ تولید میشود در دست اقدام است. تکمیل سبدهای تیرآهنهای H و I و تولید فولادهای صنعتی نیز از جمله سایر طرحهای تولید ذوبآهن اصفهان است. صنعت فولاد کشور با ذوبآهن اصفهان شکل گرفت، رشد کرد و شکوفا شد. شرکتی که مسوولان کشور در ردههای مختلف مدیریتی در کلامشان اذعان میکنند، دورانی از خدمت و تحصیل خود را در این دانشگاه بزرگ صنعتی سپری کردند و عنوان میکنند که عصاره اندوختههایشان در این شناسنامه صنعت فولاد کشور را به عنوان دستاوردی ارزشمند در مدیریتشان بهکار میگیرند. امید که با استعانت از پروردگار متعال، همراهی مسوولان، تلاش و همدلی کارکنان این صنعت متولی صنایع کشور روزبهروز موفقیتهای فزونتری را در کارنامه صنعت فولاد کشور ثبت کند.
ارسال نظر