کسی صدای ما را نمیشنود
محمدعلی علایی از فرآیند تولید برق به روش CHP میگوید
مجموعه «تانیر»، چه جایگاهی در صنعت برق دارد؟
گروه تانیر از سال ۱۳۸۳ کار خود را آغاز و طی این سالها در حوزه تولید و توزیع نیرو فعالیت کرده است. در حوزه تولید برق مقیاسکوچک در بخش CHPها فعال بودیم که نزدیک به ۵۰۰ مگاوات پروژه انجام دادیم. همچنین، شرکت در بخشهای دیگری از جمله نگهداری شبکه و توزیع برق در شهرکهای صنعتی نیز فعال است.
شما تنها شبکه توزیع برق خصوصی در شهرکهای صنعتی هستید. درست است؟
بله، بر اساس قانون مصوب شهرکهای صنعتی، کلیه خدمات شهرکهای صنعتی باید توسط بخش خصوصی انجام شود. طبق توافقنامهای که بین وزارت نفت، نیرو و وزارت صنایع امضا شد، اولین نیروگاه مقیاس کوچکی که در شهرکهای صنعتی ایجاد شود، میتواند توزیع برق را در همان شهرک انجام دهد.
از چه زمانی در این حوزه وارد شدید و در این مدت با چه مشکلات و چالشهایی روبهرو بودید؟
بر اساس قوانین و توافقنامههای مذکور، شرکت ما از سال ۱۳۸۴ در شهرک صنعتی نظرآباد توزیع برق را انجام میدهد که در حال حاضر حدود ۳۰۰ مشترک داریم. متاسفانه به دلیل اینکه هنوز توزیع برق به شکل خصوصی برای برخی دولتیها جا نیفتاده، هر از چندگاهی کارشکنیهایی صورت میگیرد. با توجه به مشکلی که بین وزارت نفت و نیرو در ارتباط با نرخ گاز وجود داشت، گاز نیروگاه را قطع کردند و از طرف دیگر پشتیبانی که باید بر اساس قانون توسط شرکت برق منطقهای انجام میشد، صورت نگرفت و منجر به قطع برق شهرک در سالهای قبل شد. با وجود همه این مشکلات در تابستان امسال تنها شهرک صنعتی که قطعی برق را تجربه نکرد، شهرک صنعتی نظرآباد بود. خوشبختانه به تازگی مدیران توانیر حمایت خود را از این موضوع اعلام و از قصد خود برای توسعه مدل توزیع برق خصوصی در سایر شهرکهای صنعتی کشور، صحبت کردهاند.
برنامهای برای توسعه فعالیت در دیگر شهرکهای صنعتی دارد؟
اگر وعدهای که برای حمایت از این موضوع داده شده عملیاتی شود، حتماً ما هم به دنبال گسترش فعالیتها خواهیم بود و از همین جا آمادگی خود را برای کمک و آموزش رایگان به سایر شرکتهایی که تمایل به توزیع برق در شهرکهای صنعتی دارند، اعلام میکنیم.
فرآیند تولید برق از CHPها چگونه است، تمایز آنها با برق حرارتی و سیکل ترکیبی در چیست؟
در کشوری مثل ما که شبکه برق و گاز بدون هماهنگی با یکدیگر در بیشتر مناطق توسعه پیدا کرده، بهترین راهحل برای تامین بار در مراکز مصرف CHPها هستند. در واقع ویژگی CHP این است که در مراکز مصرف، تولید را انجام میدهد و میتواند با همان فشار گازی که در سطح شهر وجود دارد، برق تولید کند. به این ترتیب حرارت ناشی از تولید نیز در همان مرکز استفاده شده و به راندمان بالایی در استفاده از انرژی دست مییابیم. در واقع CHP نسبت به سیستمهای سنتی همان میزان برق را با نصف مصرف گاز و نصف تولید گازهای گلخانهای تولید میکند. ورود و خروج سریع آن به مدار، عدم نیاز به مصرف آب و حفظ توان بالاتر نسبت به توربینهای گازی درگرمای تابستان از دیگر مزایای آنهاست. در کشور ما با توجه به اختلاف زیاد بین مصرف برق و گاز در تابستان و زمستان، CHP میتواند با مصرف گاز در مراکز مصرف برق تولید کند و در زمستان با تامین حرارت و تولید برق توامان مصرف گاز را کاهش دهد. از طرف دیگر راندمان سیستم سنتی در کشور ۳۸ درصد است، در حالی که راندمان بدون بازیافت حرارت در CHPها و در مراکز مصرف، حدود ۴۰ تا ۴۲ درصد است که معادل راندمان ۵۰ تا ۵۵ درصد نیروگاههای متمرکز و بزرگ است. این به دلیل نبود تلفات انتقال و توزیع بوده است.
چندی است بحث مطالبات پیمانکاران از وزارت نیرو مطرح میشود، آیا شما مطالبهای از دولت دارید؟
چیزی که من میدانم این است که این اعداد و ارقام، مربوط به مردم و بخش خصوصی واقعی نیست. در واقع اینها ارقامی است که بین خصولتیها از جمله بنیادها و ستادها با وزارت نیرو وجود دارد و خودشان با یکدیگر کنار میآیند و ربطی به مردم عادی ندارد. تنها حوزهای که در ارتباط با وزارت نیرو، مردم و بخش خصوصی واقعی وارد آن شدهاند، همین نیروگاههای کوچک است. به جرات میتوان گفت پرداختی توانیر به نیروگاههای کوچک کمتر از یک درصد کل پرداختیهای آنهاست و مشکل در این است که این پرداخت با تاخیر انجام میشود و زمانی که بحث توسعه آنها مطرح میشود، انواع بهانهها و کارشکنیها دیده میشود.
بهطور کلی در این صنعت با چه مشکلاتی روبهرو هستید؟
بزرگترین مشکل بخش خصوصی در همه صنایع کشور نبود ثبات مالی و قانونی است. بیثباتی در بازار ارز را در این چند ماهه شاهد بودهایم. البته تغییر یک شبه قوانین نیز مشکلات بسیاری را برای فعالان اقتصادی ایجاد کرده است. من مطمئنم این موارد خواسته شخص وزیر یا رئیسجمهور نیست زیرا با شعارهای آنها کاملاً در تضاد است.
پیشنهاد یا راهکار شما برای توجه به CHPها چیست؟
بگذارید مثالی بزنم، در حال حاضر دولت به کارخانهای که بیشتر از پنج مگاوات مصرف برق داشته باشد، انشعاب نمیدهد و او را ملزم کرده که برای تامین برق نیروگاه مقیاس کوچک تاسیس کند. اما وقتی نیروگاه ایجاد شد، دولت برق را به قیمت تضمینی نمیخرد. قیمت برق صنعتی هم که دستوری پایین نگه داشته شده و به هیچوجه توجیه ندارد، پس یک تولیدکننده باید برای تامین برق چه اقدامی انجام دهد؟ خروجی این تصمیم این میشود که صنعت برق معیوب است. پیشنهاد ما فقط داشتن گوشهای شنوا و عدم دیکته کردن نظرات یک گروه مدیریتی است که امروز هستند و فردا پیدایشان نیست.
ارسال نظر