نقش موثر «ایدرو» در ایجاد قطبهای صنعتی درکشور
این گونه سیاستها از سوی تصمیمگیران، سردرگمی «ایدرو» را به همراه داشت. برای واکاوی نقش سازمانهای توسعهای در کشور به ویژه «ایدرو» با محمدرضا رضوی، مدیر موسسه پژوهشهای بازرگانی وزارت صنعت، معدن و تجارت به گفتوگو پرداختهایم که در پی میخوانید:
لطفا در مورد نقش سازمانهای توسعهای بهویژه «ایدرو» در توسعه صنعتی کشور توضیح بفرمایید:
سازمانهای توسعهای، سه نقش اساسی دارند؛ اولین نقش، تسهیل و ایجاد صنایعی است که بخش خصوصی توجهی به آن ندارد و یا اینکه ورود به این صنایع به لحاظ میزان سرمایهگذاری یا پیچیدگی تکنولوژی و... برای این بخش امکانپذیر نیست. بنابراین یکی از نقشهای سازمانهای توسعهای ورود به صنایعی است که بخشخصوصی نمیتواند ورود کند. دومین نقش سازمانهای توسعهای، انتقال صنایع به بخش خصوصی است؛ یعنی باید از همان ابتدا مکانیزم خروج از این سرمایهگذاریها تعریف شود و اجازه بدهد که بخش خصوصی نقش پررنگی پیدا کند و از سوی دیگر منابع مناسبی برای سازمانهای توسعهای فراهم شود تا بتوانند به سراغ صنایع جدیدتر بروند. سومین نقشی که بهویژه در حال حاضر برای کشوری مثل ایران که تا حدودی از تعاملات فنآوری بینالمللی دور شده بسیار مهم است، تسهیل ورود به صنایع پیشرفته یا هایتک یا دانشبنیان است؛ چون ضروری است این صنایع در کشور شکل بگیرند و در این مهم توان همکاری با بنگاههای بینالمللی یک امر بسیار ضروری است.
به نظرشما نقش «ایدرو» در هدایت صنایع بزرگ کشور چیست؟
نقش «ایدرو» در ایجاد، شکلگیری و همراهی با تحولات فناوری بسیار ضروری است به گونهای که این سازمان نباید ماشینسازی کند و ۴۰ سال به نحوی سهام یا مدیریت آن را در دست داشته باشد یا اینکه کارخانه تولید خودرو راهاندازی و ۴۰ سال سهامدار آن باشد، بلکه باید پس از اتمام پروژه در مدت معقولی آن را به بخشخصوصی واگذار کند. متاسفانه «ایدرو» نتواسته نقش خود را در زمینه طراحی و پیادهسازی یک استراتژی خروج معقول ایفا کند. هم اکنون سازمان گسترش مدتی است با ایفای نقش پیمانکار برای محصولات شرکتهای زیرمجموعه بازار ایجاد کند، اما در اینکه این امر رسالت یک سازمان توسعهای است، جای سوال دارد.
آیا سازمان گسترش در پروژههای نفتی و گازی میتواند اثرگذار باشد؟
به طور قطع میتواند اثرگذار باشد، اما به اعتقاد من ایدرو به عنوان یک سازمان توسعهای نباید به این حوزهها ورود کند. البته «ایدرو» هماکنون به عنوان پیمانکار در زمینه صنعت نفت و گاز فعالیت میکند و اقدامات توسعهای میادین را انجام میدهد. «ایدرو» به تدریج باید فعالیتها در این حوزه را هم با همکاری شرکتهای خصوصی انجام داده و پس از توانمندشدن آنها، این حوزه را به بخشخصوصی واگذار کند.
به نظر جنابعالی بخش خصوصی توان انجام پروژههای سنگین نفتی و گازی را دارد؟
همانگونه که ما زمانی نه در بخش دولتی و نه خصوصی توان پیمانکاری را نداشتیم، اما ورود کردیم و الان میتوانیم از طریق پتروپارس و شرکتهای مشابه این گونه عملیات را انجام دهیم، بنابراین بخش خصوصی هم میتواند تدریجا ورود کند، اما تاکنون زمینه برای این بخش فراهم نبود. تاکنون پروژههای سنگین همواره در دست دولت، شرکتهای خصولتی و نیمهدولتی قرار داشت و میدانی برای بخش خصوصی باز نشده است. بنابراین بخش خصوصی باید از یک جایی وارد پروژههای بزرگ شود، البته انتظار نداریم که از قراردادهای کلان ۳ یا ۴ میلیارد دلاری شروع کند، اما در حد یک قرارداد ۲۰۰ میلیون دلاری میتوانسته از ۲۰ سال پیش وارد شود تا به تدریج از توان لازم برخوردار شود، اما این امر تاکنون محقق نشده است.
آقای دکتر برای اینکه حالا نقش «ایدرو» بهعنوان یک سازمان توسعهای در کشور پررنگتر بشود، وزارتخانه چه راهبردی دارد؟ آیا اصلا راهبردی را در برنامهاش دارد؟
البته امروزه سازمان گسترش در زمینه صنایع خودرو وارد شده و حتی مذاکراتی نیز در این خصوص انجام داده است. همچنین در زمینه صنایع کشتیسازی و برخی حوزههای دیگر، برنامه ورود دارد، اما در واقع رسالت این گونه سازمانهای توسعهای به نحو مطلوبی تعریف نشده است. بدین معنا که «ایدرو»، «ایمیدرو» و سایر سازمانهای توسعهای بر اساس تعریفی که از نقش شان در اساسنامه آمده باید بهعنوان بازوی دولتی زمینه لازم را برای ورود به حوزههای فناوری و صنعتی کلیدی یا جدید برای بخشخصوصی تسهیل کنند. بدینگونه که سازمانهای توسعهای باید در ابتدا در عرصههای خاص صنعتی وارد شوند و سپس آن صنایع را در یک شرایط رقابتی یک جا یا به طور تدریجی به بخش خصوصی واگذار کنند، اما تاکنون این اتفاق نیفتاده است.
ارزیابی شما از عملکرد ایدرو پس از برجام چیست؟ آیا این سازمان توانسته از فرصتهای بهدستآمده به ویژه در جذب سرمایهگذاران و منابع خارجی، استفاده کند؟
به طور قطع تلاشهایی از سوی این سازمان صورت گرفته است که قابل توجه بودند، برای پیشبرد مذاکرات با بنگاههای عظیم بینالمللی ضروری است سازمانی با توانمندیهای لازم، شانیت مذاکراتی قابل قبول و سوابق اجرایی بالا وارد مذاکرات شود. میتوان از همین ابتدا بخش خصوصی را به عنوان شریک وارد نمود و استراتژی خروج را نیز مشخص کرد. سازمان در برخی زمینهها دستاوردهای خوبی داشته و در برخی دیگر نیز مانند ادوار گذشته عمل کرده است.
توصیه شما به دولت و مجلس برای حمایت از سازمان گسترش به منظور اینکه این سازمان براساس وظایف تعریف شده در اساسنامه سازمان به اهداف خود برسد، چیست؟
«ایدرو» بهعنوان یک سازمان توسعهای وقتی از منابع لازم برای توسعه صنایع برخوردار میشود باید اولویتها و برنامه مشخص طبق یک زمانبندی تعریف شده داشته باشد. پس از اتمام طرح از آن خارج و آن را به بخش خصوصی واگذار کند، بنابراین منابع مذکور در قبال استراتژیها و راهبردهای تعریفشده در اختیارش قرار بگیرد.
البته نباید به شرط در اختیار گذاشتن منابع لازم به سازمانهای توسعهای از جمله «ایدرو» محدودیتهایی هم برایش ایجاد شود همانند محدودیتهایی که در حال حاضر سازمان گسترش با آن مواجه است که شرکت جدید نداشته باشد، فقط در مناطق محروم سرمایهگذاری کند، سهامشاش محدود باشد و غیره چرا که ورود سازمانهای توسعهای به حوزههای جدید برای اقتصاد کشور ضروری است و میباید از انعطاف لازم برخوردار باشد. «ایدرو» بهعنوان یک سازمان توسعهای دولتی باید در حوزههایی که مورد تایید است، سرمایهگذاری کند. پس از عملیاتی شدن سرمایهگذاریها مثلا طی مدت سه تا ۵ سال و رسیدن به سودآوری مورد نظر از آن پروژه خارج شود و به بخش خصوصی واگذار کند تا بتواند در حوزههای بعدی سرمایهگذاری کند.
همانطور که میدانید ۲۶ تیرماه امسال مصادف است با پنجاهمین سالگرد تاسیس «ایدرو»، لطفا به اختصار نقاط مثبت این سازمان را توضیح دهید؟
اگر به فعالیتهای اولیه «ایدرو» و تلاشهایی که در دهههای اول تاسیس آن صورت گرفته، نگاه کنید، میبینید که بدون این سازمان، صنعتی شدن کشور جای سوال بود، چرا که در نبود «ایدرو» شکلگیری صنایعی در چند قطب کشور ازجمله در تبریز، اراک، اصفهان و... امکانپذیر نبود. از مهمترین اقدامات این سازمان در سالهای اولیه، تاسیس و نوسازی صنایع بود. صنایعی از جمله نساجی، چرم، قند و ... که به علت برخورداری از تکنولوژی قدیمی از بهرهوری پایینی برخوردار بودند، اما «ایدرو» با ایجاد یک تحول و نوسازی بسیار جدی این صنایع را تبدیل به واحدهای سودآور کرده و مجددا واگذار نمود که میتوان آنها را از دستاوردهای بسیار مهم «ایدرو» برشمرد. ضمن اینکه خدماتی را که «ایدرو» و زیرمجموعههای آن در دوران جنگ و همچنین در دوران سازندگی داشتند را نیز نمیتوان فراموش کرد.
اما متاسفانه از یک مقطعی از زمان برنامه اقتصادی کشور نمیدانسته باید با چنین سازمانهای توسعهای چه کار کند. از یک طرف منابع آنها را محدود کرد و از سوی دیگر هم از آنها انتظار داشت فقط در مناطق محروم فعالیت کنند. از رو این گونه سیاستها موجب سردرگمی این سازمان شد و آنها را تبدیل به سازمانی کرد که با نگاه بنگاهی در پی کسب درآمد برای خود بود و از ایفای رسالت اصلی خود یعنی توسعه صنعتی بازماند.
ارسال نظر