گفتوگو با دکتر اکبر زنگنه، مدیرعامل شرکت مرمران استون
موانع سیاسی، سد راه صادرات سنگ
![موانع سیاسی، سد راه صادرات سنگ](https://cdn.donya-e-eqtesad.com/thumbnail/NJ0U2LxKTTD6/QHn8O9nsSzT8qCU7RegsN6Pbb5v74eEtbKeSOh05RaYf8JsT9DD0vkt7TZyzEhnm/19.jpg)
صنعت سنگ در ایران تا چه حد توانسته است به استانداردهای جهانی دست پیدا کند؟
این بحث را از دو منظر باید مورد بررسی قرار دهیم، یکی بحث کیفی و دیگری بحث کمی، از نظر کیفی به صورت محدود و جزیرهای، تعدادی از کارخانهها توانستهاند از نظر کیفیت، تا حد زیادی تولید خود را به استانداردهای جهانی برسانند، یعنی میتوان گفت که حداقل بیش از ۵۰ کارخانه قادرند استانداردهای جهانی را رعایت نمایند و سنگ آنها قابل عرضه در بازارهای اروپایی است. اما در بحث کمی میتوانیم بگوییم بیش از ۶۵۰۰ کارخانه وجود دارد که اکثریت آنها تولید ناچیز و باکیفیت پایینی دارند که تولیدات آنها یا صرفا در بازار داخلی و یا با قیمتهای نازل در کشورهای همجوار خریدار محدودی دارند.
آیا بازارهای غربی پذیرای سنگ ایران هستند؟
از نظر کیفیت و قیمت بله، اما بزرگترین مساله در مشکلات ناشی از ارتباطات و تعاملات سیاسی است که در سطح کشور گریبانگیر همه صنایع است و فقط به سنگ مربوط نمیشود به عنوان مثال کلیه خریدها در کشورهای اروپایی از طریق سیستم بانکی انجام میشود، اما وقتی در ارتباط با سیستم بانکی آنها دچار مشکل باشیم آنها سنگ را میپسندند و قیمت را قبول دارند ولی نمیتوانند خرید را انجام دهند. اگر بخواهیم به صورت موردی ذکر کنیم، سنگ ایران به کشورهای ایتالیا، آلمان، انگلستان، فرانسه، بلژیک، لهستان، ژاپن و آمریکا، کانادا و استرالیا و ... صادر میگردد ولی حجم صادرات رقم پایینی است پس مشخص است که آنها متقاضی سنگ ایران هستند، ولی مسائل بانکی بزرگترین مانع است. حال به این مسائل بانکی، ترس از تحریم و غیره هم اضافه میشود. آمریکا هر نوع معامله با شرکتهای ایرانی را ممنوع اعلام کرده است.
حال اگر یک شرکت اروپایی و یا کانادایی که میخواهد به طور مثال سالی یکمیلیون دلار با یک شرکت ایرانی معامله داشته باشد و همزمان ۱۰۰ میلیون دلار با آمریکا دادوستد دارد، برای خرید یکمیلیون دلاری از ایران، تجارت ۱۰۰ میلیونی خود را به مخاطره نمیاندازد. این مسائل است که مانع افزایش صادرات ما به کشورهای غربی میگردد و تنها بحث کیفیت و قیمت مطرح نیست.
در بحث فرآوری چطور؟
ما کارخانههایی داریم که تعدادشان هم روز به روز در حال افزایش است و به راحتی میتوانند همه استانداردهای کشورهای اروپایی را رعایت کنند.
چه راهکارهای عملیاتی وجود دارد تا بتوانیم صادرات سنگ را از خامفروشی به سمت فرآوری و محصولات پرمزیت هدایت کنیم؟
بحث خامفروشی را در صادرات بلوک به صورت مطلق قبول ندارم، زیرا سنگ خام، در واقع ماده اولیه خام نیست بلکه اگر پروسه فرآوری یک سنگ را ۱۰۰ در نظر بگیریم، حدود ۳۰ تا ۴۰ درصد آن در معدن انجام میشود، یعنی سنگی که در معدن تولید میگردد سنگ خام نبوده بلکه یک سنگ نیمهفرآوری ا ست. سنگ خام یعنی فرضا شما بروید در یک معدن آهن و با روشهای انفجاری یا با استفاده از چکشهای هیدرولیک کوه را بکنید و کلوخه سنگی درآورید، به این تولید سنگخام میگویند اما در معادن سنگ چنین نیست، زیرا بین ۳۰ تا ۴۰ درصد عملیات فرآوری مانند قواره نمودن سنگ به اشکال هندسی، جداسازی از نظر رنگ، شکستگی و درجهبندی کیفی بر روی تولیدات حاصل از برش کوه انجام میگردد و سپس به کارخانهها ارسال میگردد. در واحدهای فرآوری سنگ کوپ ورق میشود و پروسههای بعدی فرآوری روی آن انجام میگردد.
آیا صحت دارد که ۸۰ درصد سنگ ایران به چین صادر میشود و آنجا فرآوری و بار دیگر وارد کشور میشود؟
خیر، بارها این مطلب در اظهارنظرهای مختلف بیان شده است در این رابطه یک مثال عینی میزنم، یک تولیدکننده چینی بایستی رقمی در حدود یکصد دلار برای هر تن سنگ بیش از خریدار ایرانی بپردازد. این مبلغ شامل هزینه حمل از معادن تا بندرعباس، هزینههای بندری مانند تخلیه، بارگیری در کانتینر، گذاشتن کانتینر روی کشتی، حمل از بندرعباس تا یکی از بنادر چین، تخلیه در بندر چین، گمرک مقصد، حمل از این بندر به کارخانهها و سود صادرکننده است که طبق اطلاعاتی که ما داریم بسته به مناطق مهم تولید سنگ در چین از ۱۰۰ تا ۱۳۰ دلار در هر تن هزینه دارد. هزینه فرآوری سنگ در کشور چین در کمترین برآورد حدود ۱۰ دلار است. فرض کنید که از این سنگ در چین ۱۵ مترمربع در هر تن سنگ برش خورده حاصل شود. در نتیجه تولید هر مترمربع سنگ در چین ۸ دلار گرانتر از ما که در اینجا سنگ را میخریم تمام میشود. ۱۰ دلار هم هزینه فرآوری دارند که میشود ۱۸ دلار. هزینه ارسال این سنگ به ایران حدود ۲ دلار در هر مترمربع است که به آن ۵۵ درصد گمرک و ۹ درصد ارزش افزوده هم اضافه میشود. این تفاوت، منهای قیمت سنگ خام یا بلوک، از قیمت ۹۵ درصد سنگهای تولیدشده در ایران بیشتر است لذا به هیچ عنوان این کار توجیه اقتصادی ندارد.
آیا کارخانههای ما میتوانند از نظر تکنولوژی با کشورهای خارجی رقابت کنند؟
بله اما دلیل ندارد که همه ۶۵۰۰ کارخانه ما ماشینآلات مدرن داشته باشند، ما برای این ظرفیت تقاضا نداریم. مجموع ظرفیت بالقوهای که اکنون در این کارخانهها وجود دارد برای تبدیل ۲۵ میلیون تن سنگخام به سنگ فرآوری شده در سال کافی است. تقاضای بازار داخل امروز ما حدود ۸ میلیون تن است بخش صادرات ما هم در حال حاضر ۲ میلیون تن است در نتیجه ما ۱۵ میلیون تن ظرفیت خالی داریم. حال اگر ماشینآلات عمده این واحدها را مدرن کنیم و این ظرفیت را حداقل به ۴۰ میلیون تن برسانیم، بازاری برایش نداریم در نتیجه اگر کارخانهها اقدام به نوسازی کنند اما شرایط توانمندی بازاریابی و فروش خود را در نظر نگیرند، نمیتوانند هزینه سرمایهگذاری انجام شده را در سالهای بعدی بپردازند. اما این حرف بدین معنی نیست که هیچ واحدی نباید به سمت مدرنسازی برود. هر کارخانهای که قادر باشد بازاری برای کالایش داشته و یا پیدا کند حتما باید نسبت به مدرنسازی و ارتقای کیفی و کمی تولیداتش اقدام کند. نظر من این است که باید فعالیتها از بازار شروع شود دیگر زمان این نیست که ابتدا تولید نموده و بعد به دنبال بازار بگردیم. باید ببینیم خواسته بازار چیست و بر مبنای آن، بخش تولید خود را شکل دهیم.
تحقیقات چه تاثیری بر این صنعت میگذارد؟
تحقیقات همیشه چراغ راه حرکت در آینده است. اگر در یک فضای بسته کار کنید و ندانید رقبا چه میکنند یا ندانید که تکنولوژی در دنیا چه پیشرفتی کرده است و ... خیلی زود از گردونه رقابت خارج میشوید. ما به عنوان یک تولیدکننده باید همیشه متوجه ۲ طرف قضیه باشیم نخست اینکه بدانیم چه اتفاقی در خصوص تکنولوژی و روشهای تولید در دنیا در حال رخ دادن است، زیرا همواره ارتقای تکنولوژی منجر به ارتقای کیفی و کمی و در نتیجه ارزانسازی شده است، یعنی هم قیمت پایین آمده و هم کیفیت بالا رفته است. دیگر اینکه تحقیقات در بازارهای مصرف اهمیت دارد، باید بدانید در بازارهای هدفتان چه اتفاقی دارد میافتد: باید از درآمد سرانه آن کشور، حجم ساخت و ساز فعلی، برنامههای توسعهای در این زمینه، سلیقه مصرفکنندگان از نظر رنگ و جنس و اندازه اطلاعات کافی داشته باشید. در مجموع تحقیقات در بخش تولید از نظر کاهش هزینههای تولید و ارتقای کیفیت محصولات و در بخش بازاریابی از نظر ماندگاری بیشتر در بازارهای موجود یافتن بازارهای جدید و مصارف و نیازهای جدید در جهت توسعه کلی بازار میتواند موجب پیشرفت این صنعت شود.
با توجه به مشکلات و معضلاتی که اقتصاد کنونی به آن دچار است، تحریمها چه تاثیری روی صنعت سنگ گذاشته؟ چه انتظاراتی از دولت برای رفع موانع دارید؟
به هر حال وقتی نرخ ارز بالا میرود، صادرات به طور طبیعی باصرفهتر میشود. اما همچنان بحث کهنه معضل ارتباطات بانکی برای صادرات به عنوان یک مانع بزرگ وجود دارد. روند افزایشی صادرات میتواند بسیار بیش از این باشد، ولی این موانع اجازه نمیدهد. از طرف دیگر بخشی از نیازهای تولیدمان باید با ارز تامین شود و هماکنون در این بخش، مشکلات به شدت خود را نشان میدهد، در مدت چند ماه گذشته کارخانهها هرچه ملزومات تولید در انبارها داشته، استفاده کردهاند و کمیابی این مواد روی تولیدات داخلی و خصوصا صادراتی اثر میگذارد، به عبارتی کارخانهها نمیتوانند سفارشات بزرگ را بپذیرند چون مطمئن نیستند توانایی تامین آن را داشته باشند. در نتیجه این بخش کار، یکی از دغدغههای بزرگ تولیدکنندههاست و مشکلش تنها به دست دولت از طریق تسهیل در ورود ملزومات تولید حل میشود. این واردات در سالهای گذشته به راحتی صورت میگرفته است شما امروز حتی نمیتوانید با ارز آزاد هم کالا وارد کنید و این بزرگترین مشکل تولیدکنندههاست. حل این معضل، تابع سیاستهای عمومی دولت در بخش ارز است و تا این مسائل حل نشود، این مشکلات هم برای ما باقی است و در صورت عدم رفع هر چه سریعتر آن، شاهد افت شدید صادرات سنگهای فرآوری شده و افزایش قیمتهای داخلی نیز خواهیم بود.
ارسال نظر