راه نجات صنعت چای داخلی، عدم دخالت دولت است

 لطفا ابتدا خودتان را معرفی کنید و بفرمایید که در چه حوزه‌ای فعالیت می‌کنید.

حمیدرضا موثقی هستم، مسوول اتحادیه تولیدکنندگان، بازرگانان و صنایع بسته‌بندی چای کشور. ما در حوزه تولید چای، واردات چای از کشورهای چای خیر دنیا خصوصا سریلانکا، هند، کنیا و... صادرات به کشورهای مختلف دنیا از جمله عراق، ترکیه، آسیای میانه و اروپا و بسته‌بندی چای در بازار داخلی فعالیت می‌کنیم. سابقه فعالیت اتحادیه به حدود ۸۰ سال پیش بر می‌گردد، ولی از سال ۱۳۵۴ این اتحادیه به طور رسمی ‌به ثبت رسیده است.  

 در حال حاضر چند شرکت عضو اتحادیه هستند؟

۱۲۳ عضو فعال و حدود ۶۰۰ عضو نیمه فعال داریم. ۳۵۶ بنگاه هم به دلایل مختلفی مانند کوچک بودن یا محدودیت‌های مالیاتی عضو اتحادیه نیستند.

 برندهای چای عضو اتحادیه ایرانی هستند یا خارجی؟

برندها همگی ایرانی هستند، اما محصولشان وارداتی است.

 چای به عنوان یک نوشیدنی محبوب چه نقشی در سلامت جامعه دارد؟

چای در ایران و جهان، اولین نوشیدنی حلال بعد از آب است. در ایران به دلیل اینکه سایر نوشیدنی‌ها چندان رسمی ‌نیستند، از اهمیت بیشتری نیز برخوردار شده است. چای دارای آنتی‌اکسیدان بسیار و خواص آرامش بخش زیادی است. البته من علاقه‌ای به تبلیغ این‌چنینی چای ندارم، چون ایرانی‌ها فارغ از این موارد، چای را دوست دارند و هر ایرانی سالانه ۱.۷ کیلوگرم چای مصرف می‌کند.

 در حال حاضر ظرفیت تولید کشور تا چه اندازه جوابگوی تقاضای داخلی است؟

مزارع زیر کشت ما ۲۷ تا ۲۸ هزار هکتار است که باید حدود ۲۰ هزار تن محصول از آن برداشت شود. در واقع میزان برداشت منطقی و علمی ‌با توجه به زمین‌های زیرکشت ۲۰ هزار تن چای با کیفیت در سال است. حال اگر بخواهیم شعار بدهیم که ما می‌خواهیم با همت و تلاش مضاعف چای بیشتری از زمین‌ها برداشت کنیم، به معنی آن است که می‌خواهیم کیفیت را از بین ببریم. البته آمار مزارع زیرکشت، دولتی است که من اعتقادی به این آمار ندارم.

 دلیل واردات چای خارجی قیمت بهتر است یا کیفیت مناسب تر؟

ما چیزی حدود ۱۲۰ تا ۱۳۰هزار تن مصرف داریم که ۲۰ هزار تن تولید می‌کنیم بنایراین سالی ۱۰۰ هزار تن کسری داریم که باید آن را وارد کنیم. این موضوع ارتباطی به کیفیت و قیمت چای خارجی ندارد.

 آیا این حجم واردات اثر منفی بر چای داخلی ندارد؟

پیامد آن می‌تواند برای تولیدکننده داخل مثبت یامنفی باشد. جنبه مثبت آن می‌تواند این باشد که تولیدکننده را ترغیب به افزایش کیفیت محصول خود کند. جنبه منفی آن نیز می‌تواند این باشد که محصول داخلی را از دور خارج کند و بازار به طور کل در اختیار خارجی‌ها قرار گیرد. این تحلیل در مورد سایر کالاها می‌تواند درست باشد، اما در چای این طور نیست. چای ایرانی از یک سو دارای امتیازات بسیاری است و از سوی دیگر چای ما یک پنجم تا یک ششم چای وارداتی خارجی است پس باید بتوانیم آن را بفروشیم.

 پس به نظرتان حجم زمین‌های زیرکشت کم است که نمی‌تواند پاسخگوی تقاضا باشد؟

بله دقیقا. ما باید زمین‌های بیشتری را زیرکشت ببریم، اما مقرون به صرفه نیست. در حال حاضر به جای اینکه باغات چای ما افزایش یابد و توسعه یابد، از بین می‌رود و به ویلا تبدیل می‌شود یا فعالیت‌های سود ده دیگری در آن‌ها انجام می‌شود، چراکه حمایتی از کشاورز صورت نمی‌گیرد. کار چای اصولا کار پردرآمدی نیست اما کشاورز ما هم به حداقل‌ها راضی است اما نمی‌تواند همان نیازهای اولیه را نیز تامین کند، پس زمین خود را می‌فروشد.  

 چه مشکلات دیگری در این حوزه وجود دارد؟

مشکل اصلی، دولت است. مدیریت صنعت چای با دولت است و کاری که توسط دولت انجام گیرد خروجی خوبی نخواهد داشت. آیا کالاهای کشاورزی دیگر مانند پسته یا زعفران که میلیاردها تومان درآمد برای کشور دارند، متولی دولتی دارند؟ در نهایت دفتری در یکی از معاونت‌های وزارت جهاد کشاورزی دارند. اما داستان چای متفاوت است. سازمانی که منحل شده بود را بار دیگر احیا کردند، بودجه را به این سازمان می‌دهند و این سازمان خرید تضمینی برگ سبز انجام می‌دهد. این یعنی هر چایی با هرکیفیتی، به طور حتم توسط دولت خریداری می‌شود.آیا در چنین شرایطی کسی به کیفیت فکر می‌کند؟ این موضوع آفت دیگری هم دارد، قیمت تضمینی بسیار پایین و قیمت چای همیشه پایین است و کشاورز ما لنگ نان شب خود است. به این ترتیب و با این سیاست، نه کشاورز راضی است؛ نه کارخانه دار و نه بازار.

 راهکاری که برای رفع این مشکلات وجود دارد، چیست؟

به اعتقاد من آزادسازی صنعت چای. منظور من رهاسازی نیست که برخی دوستان ازآن ناراحت می‌شوند. منظور من این است که به جای خرید تضمینی و با قیمت پایین، کار را به بازار بسپاریم و بگذاریم قیمت در بازار تعیین شود. علاوه بر آن، یک بار وام بلاعوضی را به چای کاران ما بدهند و از آنها بخواهند مزارع قدیمی‌۵۰- ۶۰ ساله را هرس کف بار کنند، اگر نیاز به اصلاح زمین دارند، این اصلاح انجام شود. پس از آن باید کارخانه دار حمایت شود تا ماشین آلات خود را مدرن کند. ادامه روش‌های موجود هیچ کدام از فعالان صنعت چای را راضی نمی‌کند و تنها همان سازمانی که ردیف بودجه دارد و قیمت تعیین می‌کند، از این وضعیت خوشحال است.

 این صنعت چه نقشی در بهبود شرایط اقتصاد ایران دارد؟

در مقایسه با حجم اقتصاد کشور، این صنعت نقش مهمی‌ندارد. کل واردات ما حدود ۵۰۰ میلیون دلار می‌شود و بسیار کوچک است، اما چای کالایی است استراتژیک و از اهمیت زیای برای خانوار ایرانی برخوردار است.

 چای ایرانی چه نقشی در بازار جهانی دارد؟

چای ایرانی توان تامین و رقابت در بازار داخلی را هم ندارد چه برسد به خارج از کشور. بخشی از کار مربوط به کشاورز است. بخشی هم کارخانه دار. اما ضلع سوم، بخش بازرگانی و تبلیغات است که چون دولتی است، اساسا توجهی به آن نمی‌شود. از سوی دیگر کارخانه دار ما در شمال یاد نگرفته که پس از خشک کردن و بسته‌بندی باید برای محصول خود تبلیغات و کالای خود را معرفی کند. متاسفانه ۴ دولتی که من دیده‌ام هیچ کدام نتوانسته‌اند کاری در حوزه چای انجام دهند و نتیجه کار آنها انبار شدن ۲۰۰ هزار تن چای خریداری شده در انبارها است که در حال فاسد شدن است.

 چشم‌انداز این صنعت را چطور می‌بینید؟

با این شرایطی که خدمت شما توضیح دادم آیا چشم‌اندازی می‌بینید؟ به نظر من تا دولت، دست از سر چای برندارد و تا کارخانه‌های چای در شمال شروع به برندینگ و ایجاد بازار نکنند، به طور قطع و یقین افق روشنی وجود ندارد.

 وضعیت واردکنندگان چای چگونه است؟

آنها نیز با مشکلات بسیار زیادی روبه‌رو هستند. ما تحریم هستیم؛ با مشکلات ارزی روبه‌رو هستیم؛ ماه تیر و مرداد، زمان خرید چای از هند است، اما بانک‌های هندی به تازگی به صادرکنندگان اعلام کردند که نمی‌توانند از دو ماه دیگر خدماتی به ایرانی‌ها بدهند. البته دولت هم واقعا مشکلات زیادی دارد و با محدودیت‌های زیادی روبه‌رو است.

 امسال سال حمایت از کالای ایرانی است چه حمایتی از صنعت چای صورت گرفته است؟

من درخواستم این است که با توجه به این نام‌گذاری دستگاه‌های ذی‌ربط ملزم شوند فقط چای ایرانی مصرف کنند و هیچ چیز بیشتری نمی‌خواهم.