شناخت ریسکهای بیرونی موثر بر سرمایهگذاری
انواع ریسکهایی که باید بشناسید
ریسک بازار: ریسک سیستماتیک که با عنوان ریسک بازار نیز شناخته میشود، نوعی از ریسک است که در یک بازار خاص وجود دارد. این ریسک به مولفههای جغرافیایی، اقتصادی، سیاسی و اجتماعی که در پیرامون این بازار خاص موجود هستند، وابسته است. بهعنوان مثال ریسک بازار طلا علاوه بر قیمت جهانی آن به میزان عرضه و تقاضا در بازار داخلی، محبوبیت طلا در شهرهای مختلف، سیاستهای کلی کشور در رابطه با میزان عرضه و تقاضای هدف و همچنین جزئیات خود بازار داخلی نیز بستگی دارد. کمبود عرضه داخلی قیمت را بالا میبرد و افزایش آن قیمت را کاهش میدهد. رشد تقاضا قیمت را بالا میبرد و تضعیف تقاضا برعکس عمل میکند. تفاوت قیمت در شهرها یا محلههای مختلف نیز قابل مشاهده هستند. از طرف دیگر تغییر قیمت جهانی طلا بر قیمت سکه داخلی هم تاثیرگذار است و خود قیمت طلای جهانی به شاخص دلار آمریکا وابسته است. به این ترتیب اگر دلار جهانی تقویت شود، قیمت طلا معمولا کاهشی خواهد شد و به تبع آن سکه نیز افت خواهد کرد. مثال بازار طلا به خوبی مولفههای شکلدهنده به ریسک سیستماتیک را نشان میدهد.
ریسک ارزی: چنانچه محل سرمایهگذاری خانواده یک شرکت صادرکننده باشد، تغییر در نرخ ارز میتواند اثرگذاری مستقیمی بر سود عایدی بگذارد. برای مثال، این شرکت کالاهای خود را با مواد اولیه داخلی تولید میکند. قیمت تمام شده این کالاها به ریال مقدار مشخصی خواهد بود. حال با این فرض که این کالا قرار است به یک خریدار خارجی که از دلار استفاده میکند فروخته شود، تغییر ارزش ریال نسبت به دلار اهمیت خود را نشان میدهد. این کالاها با قیمت مشخص ریالی ساخته شدهاند. اگر ارزش دلار نسبت به ریال کم شود؛ یعنی از قیمت دلار در بازار داخلی کاسته شده باشد، کالای ساخته شده برای فروش در خارج از کشور گرانتر خواهد شد. در حالت برعکس که ریال نسبت به دلار کاهشی شده باشد؛ یعنی دلار در بازار داخلی گرانتر از پیش ثبت شود، صادرات تشویق خواهد شد.
در این حالت کالای شرکت در بازارهای خارجی رقابتپذیر میشود و به راحتی فروخته خواهد شد. اگر شرکت صادرکننده محل سرمایهگذاری خانواده باشد، رشد قیمت دلار در بازار داخلی به سود خانواده است و کاهش قیمت دلار میتواند سوددهی شرکت را کاهشی کند. در حالت دیگر، اگر شرکت واردکننده محل سرمایهگذاری باشد، افزایش قیمت دلار در بازار داخلی میتواند سوددهی شرکت را پایین بیاورد و کاهش قیمت دلار به سود شرکتهای واردکننده است. نکته دیگری که خانواده باید به آن توجه ویژه داشته باشد، سیاستهای کلی کشور در رابطه با افزایش صادرات یا کاهش آن است. اگر سیاستهای آتی اقتصاد ملی به سمت افزایش صادرات و کاهش واردات باشد، سرمایهگذاری روی شرکتهای صادرکننده سود بیشتری خواهد داشت و اگر واردات بیشتر از صادرات باشند، سود شرکتهای واردکننده بر بازدهی شرکتهای صادرکننده غلبه میکند.
ریسک نرخ سود بانکی یا نرخ بهره: تغییر نرخ بهره بانکی کلیه بازارها را تحت تاثیر مستقیم قرار میدهد. افزایش نرخ بهره به معنای کاهش تورم در آینده نزدیک است. رشد در این نرخ، سرمایهگذاری در بازارهایی مانند اوراق را که به سود بانکی واکنش نشان میدهند، جذاب میکند. سپردهگذاری در بانکها و موسسات مالی مجاز نیز با افزایش نرخ سود، سرمایههای زیادی را به سود خود میکشانند.
ریسک تورم: اگر چشمانداز تورمی در کشور روبه بالا باشد، بالطبع قیمتها رشد خواهند کرد. اگر قیمتها در حال افزایش باشند، سود هدف خانواده باید بیشتر از میزان تورم محاسبه شده باشد. در واقع، پیشبینی نکردن ریسک تورم میتواند باعث شود، ریسکی که خانواده پیش از آن متحمل شده، اگر با سود همراه شده باشد، به اندازه دلخواه تاثیر نداشته باشد. اگر سرمایهگذاری فارغ از تورم، سود ۱۵ درصدی عاید خانوار کند و در همین مدت تورم نیز ۱۵ درصد گزارش شده باشد، سودی که خانواده کسب کرده عملا بینتیجه است؛ چراکه همان سود صرف هزینههای جاری خانواده خواهد شد.
شناخت این ریسکها که هرکدام زیرشاخههای زیادی دارند، علاوهبر افزایش آگاهی خانواده، به انتخاب نحوه سرمایهگذاری و همچنین شناسایی زمان ورود و خروج از یک محل سرمایهگذاری را به خانواده نشان خواهد داد.
ارسال نظر