حیات اقتصاد در گرو خلاقیت
در یک سیستم اقتصادی تصمیمسازان باید درنظر داشته باشند که ایجاد حس رضایتمندی و خشنودی در بین مردم جامعه یک امر موقت است که نیاز شدیدی به پویایی و ابتکار دارد. بهطور کلی در اقتصاد بیان میشود استفاده زیاد از یک منبع موجب کاهش حس رضایتمندی یا مطلوبیت فرد از آن در طول زمان میشود. برای مثال اگر شما عاشق گلابی هستید مطمئنا خوردن اولین گلابی به شما احساس خوبی میدهد؛ اما آیا همین حس در مورد خوردن دهمین گلابی (پشت سرهم) به شما دست میدهد؟ پرواضح است که پاسخ شما منفی است.
یک جامعه نیاز به کالا و خدمات جدید دارد و تحقق این امر تنها در گرو نحوه طراحی سیستم اقتصادی است. مردم دوست ندارند غذایی که این هفته میخورند یا مطالبی که تازه خواندنش را تمام کردهاند؛ در هفته آینده نیز خوردن آن یا خواندنش را تجربه کنند. سیستم اقتصادی باید با بهکارگیری بخشهای مختلف و شناسایی منابع موجود در آن، بهترین بهره ممکن را از آن ببرد. برای مثال تولید کالا و خدمات جدید و متنوع، تنها در گرو داشتن یک سیستم آموزشی قدرتمند در کشور و شناسایی استعدادهای قوی در زمینههای مختلف در بین مردم است. جوامع پیشرفته نیاز پایانناپذیر بشر در سراسر کره زمین را بهخوبی شناخته و بهترین سیاست ممکن را بهکار بستهاند. تمامی مردم دنیا همانند یکدیگر دارای خواستههای بیشمار بوده و همواره بهدنبال کسب مطلوبیت جدید از منابع پیرامون خود در دنیا هستند. این بهمعنای وجود تقاضایی سیریناپذیر برای تولید کالا و خدمات جدید در دنیا است.
بنابراین هر چه کشوری در زمینه خلق محصولات جدید قدرتمندتر باشد، سهم بیشتری از این تقاضا را نصیب خود کرده، درآمد بیشتری کسب کرده، سریعتر میتواند مقدمات توسعه و افزایش حس رضایتمندی یا بهطور کلی رفاه مردم کشورش را افزایش دهد و جایگاه مناسبی در تعاملات سیاسی و اقتصادی دنیا داشته باشد. به وضعیت اقتصاد کشوری مثل ژاپن با کشورهای نفتخیز مثل ما توجه کنید. ما همواره در سیستم اقتصادی دنیا بیشترین کالایی که قادر به عرضه آن بودهایم نفت و گاز و منابع طبیعی است، محصولاتی که تولید آنها به خلاقیت چندانی نیازمند نیست. در کشورهای وابسته به منابع طبیعی روح خلاقیت و نوآوری از میان رفته و این کشورها همواره مصرفکننده کالاهای کشورهای دیگر هستند. البته باید اشاره کرد خطری بزرگ آنها را تهدید میکند. خلاقیت و نوآوری، موتور محرکی در سیستم اقتصادی است که هر لحظه ممکن است محصولی ارائه کند که نیاز کشورها به برخی منابع را از بین ببرد.
خلاقیت و نوآوری عامل اصلی در فاصله گرفتن اقتصادهای بزرگ از یکدیگر است و گاه محصولاتی وارد سیستم اقتصادی میکند که استفاده نکردن از آنها غیرممکن است. آیا شما میتوانید از گوشی همراه استفاده نکنید؟ آیا میتوانید برای کسب اطلاعات از گوگل استفاده نکنید؟ نرمافزارهای کامپیوتری در اقتصاد امروز همچون کالای ضروری عمل میکنند و بسیاری مثال دیگر... اما این تنها خطری نیست که یک جامعه عاری از خلاقیت را تهدید میکند. فقدان خلاقیت در یک جامعه روحیه مردم کشور را پایین آورده و آبستن بسیاری از ناملایمات و نارضایتیها و حتی بیماریهای مختلف میشود. در جامعهای که خلاقیت برای تولید محصولات وجود ندارد، بالطبع تنوع مشاغل نیز بسیار پایین است. در چنین سیستم اقتصادی برای قشر زیادی از افراد کار وجود ندارد و محدود بودن دامنه مشاغل موجب میشود که بسیاری از رشتههای تحصیلی دانشگاهی هیچگاه نمودی در اقتصاد کشور نداشته باشند و خروجی سیستم آموزشی صرفا مدارک دانشگاهی هستند که همه ساله روی هم تلنبار میشوند.
در حقیقت این انباشتی از سرکوب حس مطلوبیت و رضایتمندی قشر تحصیلکرده جامعه است. بسیاری از افراد نیز در کارهایی شروع به فعالیت میکنند که کاملا با علاقه و تحصیلاتشان متناقض است. . اگر در طراحی سیستم اقتصادی تنوع محصولات و خدمات مدنظر باشد، سیستم آموزشی رکن اصلی توسعه کشور در نظر گرفته میشود، استعدادها در این بخش شناسایی شده و با در اختیار گذاشتن تسهیلات مورد نیاز برای آنها، زمینه تولید محصولات جدید فراهم میشود. با گسترش تولید کالا و خدمات درآمد حاصل از اقتصاد بین افراد بیشتری از جامعه توزیع شده و بهنوعی عدالت اقتصادی به معنای واقعی آن برقرار میشود. توزیع درآمد بین مردم جامعه در حقیقت توزیع قدرت بین مردم جامعه و ایجاد حس رضایتمندی و خشنودی بین مردم کشور است. درآمد قدرت برآوردن نیاز افراد در جامعه را به آنها میدهد و این بهترین خدمتی است که یک سیستم اقتصادی کارآمد میتواند برای مردم کشورش انجام دهد. علاوهبراین یک جامعه خلاق دارای قدرت تاثیرگذاری بالایی در معادلات جهانی است. چنین کشورهایی تاثیرگذاری بالایی بر بازارهای جهانی داشته و بیش از آنکه در مقابل تحریمهای اقتصادی متضرر شوند کشورهای تحریمکننده خود را متضرر خواهند کرد.
ارسال نظر