واکاوی نرخ مشارکت اقتصادی از لنزهای مختلف
وقتی یک سیستم اقتصادی بتواند فرصتهای شغلی بهتر با توانایی خلق درآمد مناسب ایجاد کند بهتعبیری این اقتصاد درست کار میکند زیرا توانایی برآورده کردن انتظارات مردم را تا حد زیادی دارد. منظور از فرصتهای شغلی بهتر در حقیقت همان سطح کیفی شغلهای موجود در بازار است. برای مثال ممکن است در اقتصادی بیشتر کارهای موجود مربوط به کارگری و فعالیتهای فیزیکی باشد، تحت این شرایط اگرچه توانایی کسب درآمد وجود دارد؛ اما سطح کیفی آن مناسب نیست. بسیاری از جوانان کشور خصوصا در دنیای امروز، انتظار دارند ضمن گذراندن تحصیلات و مدارج علمی سطح بالا، نهایتا در شغل مناسبی بهکار گرفته شوند، اما اگر در سیستم اقتصادی چنین امکانی فراهم نباشد در رابطه با آنچه میتوان گفت؟ اگر بین تمایل و تواناییهای افراد از یک طرف، و مشاغل موجود در بازار از طرف دیگر، توازنی وجود نداشته باشد، این اقتصاد نتوانسته با استفاده از منابع و فرصتهای که در اختیار تصمیمسازان قرار گرفته است شرایط مناسبی را برای زندگی مردم فراهم کند.
اگر بخواهید با استفاده از یکی از شاخصهای اقتصادی چنین وضعیتی را شناسایی کنید، شاخص «نرخ مشارکت اقتصادی» ابزار کمکی مناسبی برای انجام این کار است. نرخ مشارکت اقتصادی که به آن نرخ فعالیت نیز گفته میشود از تقسیم کردن تعداد افراد شاغل یا در جست و جوی کار بر تعداد کل کسانی که قادر به انجام کار هستند حاصل میشود. منظور از کسانی که قادر به انجام کار هستند یا جمعت در سن کار، جمعیتی است که بر اساس شرایط موجود در هر کشوری در سن کار قرار دارند. برای مثال در آمریکا این جمعیت شامل افراد ۱۶ تا ۶۴ سال است یا در کشور ما افراد بالای ۱۰ سال جمعیت در سن کار محسوب میشوند. افراد خارج از این بازه جزو جمعیت نیروی کار به حساب نمیآیند. همچنین دانشجویان و زنان خانهدار نیز جزو جمعیت فعال نیستند. این شاخص در حقیقت ابزاری برای تحلیل جمعیت نیروی کار جامعه از زوایای مختلف است. بهطبع هرچه این نسبت یا نرخ بیشتر باشد، به این مفهوم است که از کسانی که توانایی انجام کار را دارند تعداد بیشتری توانستهاند کار پیدا کنند یا کماکان انگیزهای برای یافتن کار در سیستم اقتصادی دارند.
پایین بودن این نرخ یا کاهش آن حاکی از قرار گرفتن یک اقتصاد در رکود بوده و نشان میدهد تعداد زیادی از پتانسیلهای نیروی کار در حال ترک بازار کار و خارج شدن از چرخه اقتصادی کشور هستند. نرخ مشارکت اقتصادی در کشور از سال ۱۳۸۴ تا سال ۱۳۹۵ تقریبا در تمامی سالها روندی نزولی داشته آیا میتوان بهسرعت قضاوت کرد که وضعیت اقتصادی کشور در تمامی این سالها روندی رو به نزول داشته است؟ بیایید از منظر جدیدی به این قضیه نگاه کنیم تا بتوانیم بررسی کنیم که چه عاملی دلیل اصلی روند کاهشی نرخ مشارکت در اقتصاد بوده است. اگر به تعریف نرخ مشارکت دقت کنید در آن ذکر شده که دانشجویان جزو جمعیت شاغل یا در جستوجوی کار بهحساب نمیآیند بنابراین اگر در کشور تعداد زیادی از جوانان ادامه تحصیل را به ورود به بازار کار ترجیح دهند و تعداد آنها نیز زیاد باشد این امر باعث میشود در برخی مقاطع زمانی، نرخ مشارکت اقتصادی در کشور کاهش یابد. آیا این تحلیل نیز درست است؟ آیا میتوان به آن اعتماد کرد؟ جالب است بدانید برخی از محققان اعتقاد دارند یکی ار عارضههایی که دامنگیر اقتصادهای در حال توسعه با بازار کار نامناسب میشود، تقاضای کاذب برای ادامه تحصیل در بین جوانان است.
کیفیت پایین شغلها در تحصیلات پایین موجب گرایش جوانان به ادامه تحصیل میشود و پس از مدتی ادامه تحصیل در مقاطع بالاتر به یک اپیدمی در بین جوانان تبدیل میشود. جوانان با علم اینکه وضعیت اشتغال در جامعه مناسب نیست، اما به صرف اینکه تنها فاکتور برای القای حس ارزشمندی در جامعه را ادامه تحصیل در مقاطع بالاتر میدانند راهی دانشگاهها میشوند. نهایتا ورود جوانان به دانشگاهها باعث پایین آمدن نرخ مشارکت اقتصادی در کشور میشود. برخی از پژوهشهانیز در کشور انجام شده است که نشان میدهد با افزایش سطح تحصیلات جوانان نرخ مشارکت در آنها افزایش مییابد. برای مثال بسیاری از جوانان مجرد پس از فارغالتحصیلی تمایل به حضور در بازار کار دارند. آیا صِرف تمایل این افراد برای حضور در بازار کار میتواند نشانهای از بهبود وضعیت اشتغال در کشور باشد؟ اگر بار دیگر به تعریف نرخ مشارکت توجه کنید، در آن ذکر شده جمعیت شاغل و «در جستوجوی کار»، جمعیت فعال هستند. تحت این شرایط ممکن است نرخ مشارکت در سطح بالایی قرار داشته باشد اما تعداد افراد در جستوجوی کار زیاد باشد.
این امر بهمثابه شرایط نامطلوب اقتصادی کشور است. بنابراین بررسی نرخ مشارکت باید بهصورت دقیق و موشکافانه مورد بررسی قرار گیرد. برای مثال وقتی گفته میشود نرخ مشارکت اقتصادی زنان افزایش یافته است نمیتوان بهسرعت نتیجه گرفت که وضعیت زنان در جامعه بهکلی تغییر کرده است. اگر دقیقتر بررسی کنیم متوجه میشویم این آمار مربوط به حضور زنان مطلقه یا مجردی که موفق به ازدواج نشدهاند، است. این خود نشان میدهد کماکان در جامعه زنانی که ازداوج کردهاند با مشکل کار در خارج از خانه مواجهند یا تعداد زنان مطلقه و مجرد که نیاز به کسب درآمد دارند در حال افزایش است. بنابراین بررسی دقیق اطلاعات مربوط به نرخ مشارکت میتواند حاوی نکات بسیار مهمی از وضعیت اقتصادی کشور و فرآیند برنامهریزی و تصمیمسازی در آینده باشد.
ارسال نظر