در گفتوگو با حامد سلطانینژاد بررسی شد
رکوردهای طلایی بورس جوان
بورسهای کالایی در ایران با بورس فلزات پا به عرصه اقتصاد گذاشتند. چه اهدافی از راهاندازی چنین بازاری دنبال میشد؟
ساختار قانونی بورس کالا از سال ۸۲ شروع شد اما اولین مطالعات مربوط به تاسیس بورس کالا به سال ۶۹ باز میگردد. در این زمان گروهی از متخصصان اقتصادی از بورسهای کالایی دنیا بازدیدی به عمل آوردند و پیشنهاد تاسیس بورس کالا در ایران را مطرح کردند. در ادامه اما به دلایلی اتفاق رخ نداد. تا اینکه در برنامه توسعه اقتصادی سوم، تشکیل بورسهای کالایی یا به عبارتی بورسهایی که توان تشکیل بازارهایی برای کالاهای کشاورزی و فلزی را داشته باشند، در دستور کار قرار گرفت. در نهایت نیز اقتصاد ایران در سال ۸۲ شاهد تشکیل بورس فلزات در ایران بودیم. هدف عمده از راهاندازی بورس فلزات، حذف رانتهای قیمتی در محصولات فلزی (مقاطع و ورقهای فولادی) بود. زمانی که صحبت از رانت میشود، منظور تفاوت قیمتی که نه نصیب تولیدکننده میشود و نه به مصرفکننده میرسد.
در اینجا شکاف قیمتی به وجود آمده میان قیمت تولید تا مصرف تنها نصیب واسطهها میشود. در عین حال یکی از دلایل دیگر تشکیل این بازار، حرکت اقتصاد ایران به سمت واگذاری شرکتها به بخش خصوصی بود. از آنجا که شرکتها دیگر دولتی نبودند، دیگر امکان تعیین نرخ دستوری برایشان وجود نداشت. بر این اساس با توجه به نقش اثرگذار کالاهای فلزی بر زندگی عموم مردم، لازمه تشکیل بورس فلزات نیز بسیار احساس میشد. به این ترتیب مطالعاتی روی بورس فلزات لندن (LME) و... انجام پذیرفت. بعد از آنکه انواع محصولات فلزی در بورس فلزات عرضه شد، شاهد برچیده شدن رانتها و توصیهنامهها بودیم و خرید و فروش در این بازار با مکانیسمی شفاف ادامه پیدا کرد و شکاف قیمتی به حداقل رسید. در مجموع میتوان هدفگذاری اولیه از تاسیس بورس کالا را میتوان ساماندهی بازار نقد کالایی (Spot market) عنوان کرد.
الگوگیری خوبی از بورس LME برای تاسیس بورس فلزات انجام شده بود. کمتر بورسی ما شاهد معامله قراردادهای فوروارد به شکلی که در بورس LME وجود دارد، هستیم. در بورس شیگاگو آمریکا (CME) مبنای معاملات، قراردادهای استاندارد و فیوچرز است، در بورس LME اما قراردادهای فوروارد مورد استفاده قرار میگیرد و بیشتر تکیه بر این است که بورس LME مرجع اعلامکننده قیمت فلزات غیرآهنی و فلزات رنگی در بازارهای کالایی باشد. بورس کالای ایران بیشتر از قراردادهای نقد بورس LME الگو گرفته است. مبانی آن انبارهایی است که این بورس در اقصی نقاط دنیا پذیرش کرده است و اگر قراردادی منجر به تحویل شود، اینها در قالب تحویل در نزدیکترین انبار به مصرفکننده صورت میگیرد. این قابلیت خوبی است که ممکن است در بسیاری از بورسهای دنیا وجود نداشته باشد.
هدف دیگر از تاسیس بورس کالا را نیز میتوان تخصیص عنوان کرد. در مورد برخی از کالاها لازم بود که حتما شیوه تخصیص کالا مورد توجه قرار گیرد؛ چراکه عموما کالاها هر چقدر هم تولید شوند، باز هم کمیاب هستند. این موضوع آنجا عیان میشود که پول در مقابل کالا قرار گیرد. پرواضح است که پول از قدرت بالاتری نسبت به کالا برخوردار است. به این ترتیب میتواند کالا را دستخوش تغییر و نوسان قرار دهد؛ بنابراین لازم بود بازاری تشکیل شود که مابهالتفاوت قدرت پول و کالا را جبران کند. بازارهای آیندهنگر همچون فیوچرز و قراردادهای مشتقه همین نقش را در اقتصاد ایفا میکنند. به این ترتیب بورس کالا، به سمت بازارهای آیندهنگر حرکت کرد. از ابتدا بنا بر این بود تا حد امکان بورس کالا به سمت قراردادهای بلندمدت حرکت کند و بر این اساس کارکردهای جدیدی تعریف شد. در حوزه کالاها نیز با گسترش فعالیتهای بورس، کالاهای جدیدتری اضافه شدند که در این خصوص میتوان به آلومینیوم، مس، انواع محصولات فولادی اشاره کرد. حتی در یک برهه زمانی سرب و روی نیز در این بازار مبادله میشدند.
بورس کالا چگونه شکل گرفت؟
در سال ۸۶ و بعد از تصویب قانون اوراق بهادار، بورس از حالت عضوگرا یا مشاع به سمت شرکتی شدن حرکت کرد. در راهاندازی بورسهای کالایی عرضهکنندگان نقش موثری دارند. در بورس فلزات لندن و همچنین بورس کالای اندونزی، عرضهکنندگان سهامدار هستند. در ایران نیز همان عرضهکنندگانی که در سال ۸۲ بورس فلزات را تشکیل داده بودند، در ترکیب سهامداری قرار گرفتند، ضمن اینکه این امکان به وجود آمد تا هرکس دیگری که خواستار مشارکت در این ساختار و سهامداری بود، حضور بهم رساند. این مترقیترین ساختار بورس است که در دنیا مورد استفاده قرار میگیرد. طبق اساسنامهای که در سال ۸۶ برای بورسها تعریف شد، هیچکس نمیتوانست بیش از ۵/ ۲ درصد سهام بورس کالا را در اختیار گیرد. از سال ۸۶ به بعد، به موازات تغییر بورس فلزات به بورس کالا، محصولات دیگری نیز به این بازار اضافه شدند.
به این ترتیب کالاهای مهم و اثرگذار بر زندگی مردم که در روش قیمتگذاری و تخصیصشان رانتهایی وجود داشت، در یک بازار شفاف مورد عرضه قرار گرفتند. در این خصوص میتوان به محصولات پتروشیمی، محصولات کشاورزی اشاره کرد. اما اتفاق دیگری که در بورس کالا رخ داد، حرکت به سمت بازارهای آتی و آیندهنگر بود. راهاندازی اینگونه بازارها طبیعتا ثمرات قابل توجهی برای اقتصاد دارد. در حال حاضر معاملات سلف بهعنوان یکی از معاملات آیندهنگر، نقش اساسی در بورس کالا دارد. به جرات میتوان ادعا کرد در حوزه صنعتی و معدنی بیش از ۶۰ درصد معاملات، به شکل سلف، سلف موازی و قراردادهای بلندمدت صورت میگیرد. در حوزه قراردادهای پتروشیمی نیز این رقم افزون بر ۳۰ درصد است.
یکی از موفقیتهای بورس کالا، راهاندازی بازار آتی سکه است. در این خصوص چه اقداماتی انجام شد و بازار آتی سکه چه دستاوردهایی داشت؟
همانطور که اشاره شد، برنامه تعریف شده برای بورس کالا حرکت به سمت قراردادهای آیندهنگر استاندارد است. این نقطه تفاوت میان بورس کالای ایران و بورس LME لندن است. به این ترتیب بورس کالا در سال ۸۷، اقدام به راهانداری بازار فیوچرز سکه طلا کرد. تلاشهای زیادی شد تا فیوچرز روی ابزارهای مختلف راهاندازی شود. برای رسیدن به این هدف اما به مولفههای مهمی همچون بازار نقدشونده و دنبالکنندگان زیاد نیاز بود، بنابراین به بررسی کالاهای مختلف که چنین مولفهای را در اختیار داشته باشند، پرداختیم. در این میان سکه بیشترین توفیق را کسب کرد. در حال حاضر قراردادهای آتی سکه به تنهایی از قراردادهای نقد، ارزش به مراتب بالاتری دارد که مهمترین دلیل آن اهرمی شدن بازار است. در بازارهای آیندهنگر، با پرداخت ۱۰ درصد از کالا (وجه تضمین)، در موقعیت خرید یا فروش کل کالا قرار میگیریم. این خاصیت اهرم است. زمانی که بخواهیم نواقص بازار کالایی در مقابل بازار پول را جبران کنیم، از اهرم بهره میجوییم. قراردادهای فیوچرز همان اهرمها هستند. ارز، تنها کالای دیگری است که در حال حاضر همچون سکه از مولفههای لازم برخوردار است. اصرار ما برای راهاندازی این قراردادها این است که بتوانیم از آیندهنگری برخوردار باشیم. مردم اقتصادی که آیندهنگری ندارند، همواره در هراس از نوسانات قیمتی قرار دارند.
یکی از مهمترین شرایط ایجاد قراردادهای فیوچرز و قراردادهای بلندمدت در هر بورسی، در دسترس بودن یک بازار نقد قوی است، بازیگران نیز نقشی اساسی دارند. مستلزم این دو، شرایط سختگیرانه در خارج از بورس برای انجام معاملات است. این تفاوت اقتصاد ایران با اقتصاد کشورهای توسعهیافته است. در کشورهای پیشرفته، اقتصاد از چنان درجه شفافیتی برخوردار است که دیگر نیازی به بازخواستهایی درخصوص نحوه و قیمت خرید و فروش و پرداخت یا عدم پرداخت مالیات وجود ندارد. ناخودآگاه با توجه به معافیتهایی که برای بورسها گذاشته شده است، همگان تشویق به حضور در این بازارها میشوند. در بورس کالای ایران معافیت ۱۰ درصدی قرار گرفته است، اما نفع فضای مبهم معاملاتی خارج از بورس آنقدر زیاد است که بسیاری ترجیح میدهند در بازارهای غیرمتشکل به فعالیت بپردازند. بر این اساس بهنظر میرسد اصلاح زیرساختها، پیشنیاز اصلی تشکیل این بازارها است.
این بورس جوان ۱۰ ساله، چه دستاوردهایی داشته است؟
بورس کالا یک بازار شفاف و نقد بهوجود آورده است. در عین حال بازاری بلندمدت و آیندهنگر برای بسیاری از کالاها ایجاد شد. بازار استاندارد آیندهنگر یا همان فیوچرز را برای سکه طلا تشکیل داد و گواهی سپرده کالایی بهعنوان ابزاری که نقدشوندگی بازارها را تضمین میکند، به وجود آورد. در حوزه کشاورزی در سالهای اخیر فعالیتهای بسیاری صورت پذیرفته است. رکوردهای بسیاری همچون بیشترین ارزش معاملات قراردادهای آتی، بیشترین تعداد معاملات آتی سکه و بیشترین حجم و ارزش معاملات پتروشیمی را از آن خود کرده است. در حال حاضر مجموع سکهای که در اقتصاد منتشر شده و در اختیار مردم قرار دارد، حدود ۹ تا ۱۰ میلیون سکه است. این در حالی است که در بورس کالا در یک روز ۷۵۰ هزار سکه مورد معامله قرار گرفته است. همچنین بورس کالا توانسته مدیریت ریسک خوبی را در تسویه و پایاپای داشته باشد. بسیاری از ریسکهایی که تاکنون وجود داشت، مرتفع شده است. انبارهای کالاهای مختلف همچون انبار پتروشیمی، انبار کشاورزی و انبار فلزات در حال گسترش روزافزون است. اینها همه زیرساختهایی است که در حال فراهم شدن برای حرکت به سمت یک تجارت مدرن کالایی است.
از بورس ارز بگویید. راهاندازی این بازار به درازا کشید، در این خصوص چه برنامههایی در دست اجرا دارید؟
الان وقت آن است که بورس مشتقه ارز نیز راهاندازی شود. تمام زیرساختهای لازم نیز توسط بورس کالا در این خصوص فراهم شده است. به هر حال ارز و طلا همبستگی بالایی با یکدیگر دارند و به نوعی ابزار مبادله، سرمایهگذاری و پوشش ریسک به شمار میروند. تجربه کافی و خوب بورس کالا در راهاندازی مبادلات آتی سکه، میتواند در راهاندازی بورس ارز نیز مفید واقع شود. ارز یکی از مولفههای اصلی اقتصاد است و باید با دید وسیعتری سیاستگذاری شوند. بورس کالا بهعنوان مجری آماده است تا سرویسهای لازم را برای راهاندازی بورس ارز ارائه دهد.
چندی پیش خبرهایی از عرضه بین کوین در بورس شیکاگو مخابره شد. در ایران اما مخالفتهای زیادی درباره معامله این پول الکترونیکی وجود دارد. از تهدیدها و فرصتهای بیتکوین بگویید.
بیت کوین طرفداران زیادی دارد. این موضوع در فعالیتهای تجاری ایران اثرگذار بوده است، به همین منظور بورس کالا نیز کارگروهی برای مطالعه تهدیدها و فرصتهای بیت کوین تشکیل داد. در حال حاضر بیت کوین در بورس کالای ایران مورد معامله قرار نمیگیرد؛ اما کنترل اثرپذیری این پول الکترونیک در تجارت کشور و همچنین پیشبینی ظرفیتهای آن تنها با ورود و مطالعه مباحث آن امکانپذیر است.در گستره دامنه بورس کالا انجام معاملههای کالایی با پولی به غیر از ارزهای رایج موثر است و بسیاری از کالاها با ارزش بیت کوین مقایسه میشوند. بنابراین این موارد میتوانند دلیلی برای پیگیری، بررسی ابعاد و زاویههای مختلف بیت کوین باشند. اجناس گوناگون موجود در بازار ایران تنها با ارزهای رایج به ویژه ریال و دلار قیمتگذاری میشوند، حال اگر ارز دیگری بر سازوکارهای بازار ظهور کند، قطع به یقین روی مراحل کشف قیمتها و شیوه تجارت که شامل تبادل پول و نحوه اخذ ضمانتهاست، اثر غیر قابل انکاری میگذارد.
در حال حاضر کشورهایی همچون سوئد، دانمارک، کرهجنوبی، هلند، فنلاند، کانادا، استرالیا و انگلیس این ارز را به رسمیت شناختهاند و برخی از معاملههای خود را با استفاده از این ارز پیش میبرند. این تغییر نگرش نحوه مبادله جهانی را دستخوش تغییر قرار میدهد. بنابراین ایران نیز باید پیش از فراگیر شدن این ارز مجازی به تدوین برنامهریزی و تفکر بر ابعاد آن بپردازد. در شرایط کنونی اما زیرساختهای قانونی بیت کوین در ایران وجود ندارد و ضریب ریسک بالایی دارد؛ اما اگر جمعبندیهای کلی نظام اقتصادی به سمت قانونی شمردن این ارز مجازی پیش برود، از ظرفیتهای آن استفاده خواهیم کرد. در مقابل نیز اگر سیاستی مبنی بر محدودسازی این ارز اخذ شود، راهکارهای جلوگیری از ورود آن به بازار را پیش خواهیم گرفت.
بهترین و بدترین دوران بورس کالا چه زمانی بودهاند؟
بهترین دوران بورس کالا، دورانی بوده است که ما توانستیم یک نظمی در بازار به وجود بیاوریم که صنایع پاییندست بتوانند بهطور کامل بهرهمند شوند. وضعیت یک سال اخیر یادآور این دوران طلایی برای بورس کالا است. یکی دیگر از دورانهای طلایی بورس کالا زمانی بود که کشاورزانی که با اجرای سیاست قیمت تضمینی حاصل دسترنج خود را لمس کردند، از بورس کالا تشکر کردند. بدترین دوران بورس کالا نیز دورانی بوده است که عدهای بهعنوان کسانی که سیاستگذار هستند، سعی کردند کالاهایی را از بورس خارج کنند.
و صحبت پایانی شما؟
بورس کالا یک زیرساخت است. بعضیها میگویند این بازار به خرید و فروش کالا میپردازد. این درست نیست. بورس تنها مکانی را فراهم میکند تا همه در یک آکواریوم شفاف، کالاهایی را که نقش اساسی در زندگی مردم دارند، مورد معامله قرار میدهند و نفعی همگانی حاصل شود؛ چراکه اگر زیرساخت شفافی وجود نداشته باشد، منافع همگان مورد تهدید قرار میگیرد. ما علاوه بر بازارهای نقد میتوانیم بازارهای بلندمدت را نیز توسعه بدهیم؛ ولی فرهنگسازی و سرمایهگذاری میخواهد. بگذارید اشارهای نیز به مخالفانی کنم که همواره رو در روی بورس کالا قرار داشته و دارند. از ابتدای تاسیس بورس کالا تا همین حالا، مخالفتهای بسیاری وجود دارد. بورسها، مظهر شفافسازی هستند. در بورس اوراق از آنجا که دارایی استانداردی وجود دارد، غیر از بورس در جای دیگری قابل معامله نیست؛ اما کالای قابل لمس در بازارهای خارج از بورس نیز مورد معامله قرار میگیرد.
با این وجود من معتقدم بورس کالا تا اینجای کار بسیار موفق عمل کرده است. بورس کالا هنوز جوان است و راهی طولانی برای رسیدن به موفقیتهای بیشتر پیشروی خود دارد. با این حال طی عمر ۱۰ ساله بورس کالا، شفافیت مناسبی حاصل شده است. عین حال صنایع پاییندستی شکل گرفتهاند. میتوان به جرات گفت بورس کالا کمک شایانی کرده است تا چرخه درآمد، پسانداز و سرمایهگذاری، یک چرخه کارآیی در اقتصاد باشد و باعث شود درآمدی که در بخش تولید صرف میشود، بخشی پسانداز شود و بار دیگر سبب ایجاد توسعه در صنعت شود. اگر این مکانیزم وجود نداشته باشد، تفاوت قیمتی که باید صرف توسعه صنعت شود، از آن واسطهها شده و تولیدکننده را به زانو در میآورد. عدم توسعه خود عامل عقبماندگی است.
ارسال نظر