چگونه به وابستگی مبتلا شدم؟
۱. هوش هیجانی پایین. افرادی که هوش هیجانی پایینی دارند، احساسات و هیجانات خود را نمیشناسند و در مدیریت این هیجانات ضعیف یا نا موفق عمل میکنند. این در حالی است که شناخت، رهاسازی، مدیریت هیجانات و عدم سرکوب آنها از مهمترین قدمهای پیشگیری از ابتلا به وابستگی است. افراد وابسته آتش عواطف خود را خاموش میکنند و نیازها و خواستههای خود را نادیده میگیرند. آنها حتی بعد از ابتلا به وابستگی، به دلیل اینکه در برابر احساسات خود مقاومت کرده و آنها را سرکوب میکنند نیز وابستگی خود را تشدید میکنند. عدم آشنایی کافی با احساسات، عدم توانایی در مدیریت هیجانات و سرکوب آنها باعث میشود که افراد آسان تر دچار وابستگی شوند. هوش هیجانی بالا باعث میشود که فرد کاملا بر شروع وابستگی در خود آگاه شود و فورا بتواند خود را از دام آن نجات دهد و به حالت عادی خود بازگردد. همچنین، در درمان وابستگی نیز تقویت هوش هیجانی به افراد کمک میکند که قدرت خود را از عامل وابستگی پس بگیرند و آزاد شوند.
۲. کنترلگرایی. یکی از مهمترین رفتارهایی که وابستگی را ایجاد و تشدید میکند، «کنترلگرایی» است. زمانی که شما سعی میکنید کنترل چیزی یا کسی را به دست بگیرید، در حقیقت کنترل خود را به او یا آن واگذار میکنید. افراد وابسته، کنترلکنندگان ماهری هستند؛ اما دو برابر میزانی که کسی را کنترل میکنند، خودشان توسط او کنترل میشوند. یعنی، مثلا، وقتی کسی فرزند یا همسر خود را کنترل میکند، خود را در این دام میاندازد که با کوچکترین تغییر طرف مقابل حال وی نیز تغییر کند. از این رو، این افراد همیشه در نوسانات هیجانی هستند، تا جایی که مدیریت هیجانات خود و کنترل رفتارشان را از دست میدهند.
۳. فکر کردن زیاد به عامل وابستگی. زیاد فکر کردن به هر چیزی یا هر کسی باعث ایجاد عادت و وابستگی در شما میشود. زمانی که فکر شما دائما مشغول به فردی خاص باشد، به تدریج صحبتهای شما نیز حول محور او میچرخد و بعد از آن رفتارهای شما نیز برای او شکل میگیرند. یکی از ویژگیهای افراد وابسته این است که خیلی زیاد به عامل وابستگی خود فکر میکنند و همه جا درباره او صحبت میکنند، گویی دنیای آنها فقط یک انسان دارد، آن هم کسی است که به او وابسته شدهاند.
۴. ترس از وابستگی. این مورد بسیار جالب است؛ بسیاری از افراد وابسته، همان افرادی هستند که خیلی از وابستگی میترسند! شاید برایتان جالب باشد که بدانید هر چه بیشتر از وابستگی بترسید، احتمال ابتلا به آن بیشتر میشود. وابستگی دقیقا از همان زمانی شروع میشود که تمام فکر و ذهن شما درگیر چیزی یا کسی میشود، شروع به کنترل آن میکنید و بهخاطر ترس از اینکه وابسته نشوید، شروع به تظاهر به استقلال میکنید. در حقیقت، به جای هوشیاری و آگاهی بر شروع وابستگی در خود و مدیریت آن، چشمهای خود را میبندید و زمانی چشم باز میکنید که سخت وابسته شدهاید. مهم نیست که چقدر از وابستگی میترسید یا چقدر از آن بدتان میآید، مهم این است که اگر قاطع نباشید، بر خود آگاه نباشید، ذهن خود را مدیریت نکنید و اعتمادبهنفس و عزت نفس خود را ترمیم نکنید، به راحتی دچار وابستگی میشوید. بنابراین ترس از وابستگی و تظاهر به رهایی و استقلال را کنار بگذارید و خود را توانمند بسازید؛ زیرا این ترس هیچ کمکی به شما نمیکند.
۵. تایید و تحسینطلبی. یکی از نقاط شروع وابستگی، تمایل شدید برای جلب توجه، رضایت، تایید و تحسین فردی خاص است. در این زمان شما هر چه هستید و هر آنچه را که احساس میکنید و نیاز دارید رها میکنید و برای جلب رضایت طرف میکوشید. با این روند، شما به تدریج خود را در باتلاق وابستگی پیدا میکنید. افراد وابسته اگر تحسین و تایید نشوند غمگین میشوند. آنها تمام تلاش خود را میکنند تا تایید و عشق طرف مقابل را بهدست آورند. اما جالب است بدانید ازآنجاکه تلاشهای آنها از روی ترسها و ضعف درونی است، باعث دلزدگی و فراری شدن طرف مقابل میشود. افراد وابسته پر از اعتیادهای گوناگون هستند، اعتیاد به عامل وابستگی، اعتیاد به حس خوش تحسین شدن، مورد محبت قرار گرفتن، مورد تایید واقع شدن، کنترل کردن، مفید بودن و...
ارسال نظر