نقش معماران در برندینگ محصولات سنگی
یک سنگ ساده که خریداری در کشور ندارد با فرآوری مناسب وقتی ساب و لعابی در خور به خود میگیرد با هویتی جدید وارد عرصه بینالمللی میشود. برای مثال سنگ آذرخش ایران در هتلهای ۵ ستاره دنیا مورد استفاده قرار میگیرد در حالی که در داخل کشور با قیمت به مراتب پایینتر تقاضایی برای آن وجود ندارد. جالب است بدانید وقتی مصرفکنندگان در ایران بهدنبال خرید سنگهای ایتالیایی، هند یا برزیلی هستند در واقع در حال خرید سنگ فرآوری شده وطنی هستند. بسیاری از سنگهای ما در نبود تکنولوژی مناسب برش و فرآوری بهصورت کوپ به سایر کشورها صادر شده و تحت عنوان اینچنین برندهایی با ارزش افزوده بیشتر وارد کشور میشوند. گمنامیبرندهای داخلی در بازار معماران وطنی به جایی رسیده که حتی برخی کارخانجات با وارد کردن تجهیزات مشابه و تولید محصولات با کیفیت، برای فروش محصولات خود ناگزیرند از نام خارجی (برای مثال سنگ ایتالیایی) استفاده کنند.
معماران تاثیر بسیار زیادی بر بازار صنعت سنگ داشته و گاه رونق و رکود بازار به تبعیت از تصمیمات آنها محقق میشود. معماران دائما ژورنالها و اخبار مربوط به کاربرد سنگهای تزئینی در نقاط مختلف دنیا، از ساختمانهای معروف گرفته تا هتل و نهایتا منازل لوکس را رصد میکنند. استفاده از یک نوع سنگ خاص توسط آنها موجب جهتدهی رفتارمتقاضیان خواهد شد و تقاضای موثری را روانه بازار سنگ میکند. برای مثال تراورتن نقرهای سنگی بود که برخی تصور میکردند باید در پیادهروها از آن استفاده کرد اما کاربرد آن در نما توسط یکی از فعالان این حوزه در کشور، بهشدت بر محبوبیت و تقاضای آن افزود یا استفاده از همین سنگ در اروپا قیمت آن را تا ۴ برابر سنگ دهبید (از مرغوبترین سنگهای وطنی) افزایش داد. بنابراین اگر امروزه سنگهای وطنی تقاضای داخلی نداشته و غالب سنگهای مورد استفاده ،برندهای خارجی هستند منشا این سیگنال را باید در رویکرد منطقی معماران جستوجو کرد. معماران دیدی دقیق و ظریف در انتخاب سنگ دارند از ابعاد، نقوش و یکپارچگی آن گرفته تا ساب و لعاب و نحوه اجرای آن. وقتی محصولات وطنی این چنین موشکافانه زیر ذره بین کارشناسان این حوزه قرار گرفته عموما فاقد تقاضا هستند. در این میان به جای خردهگیری از این قشر باید به این نکته توجه کرد که این واقعیت بیانگر بهرهوری پایین و عقیم بودن صنایع سنگ کشور در فرآوری مناسب محصولات سنگی است. چرخه ایجاد تقاضای موثر ابتدا از تولید محصولات در کلاس جهانی آغاز میشود. وقتی معماران دامنهای از سنگهای با کیفیت را در اختیار داشته باشند هر ساختمان و بنایی میتواند پایگاه تبلیغاتی و عرصهای برای نهادینه کردن برند ایرانی باشد.
بهبود وضعیت سنگ کشور در گرو بهبود وضعیت فرآوری محصولات سنگی است. در حال حاضر معادن ما با بهرهوری پایین و سطح تکنولوژی نامناسب در حال فعالیت هستند. محصولات تولیدی از برش سنگ که قدم اول در فرآیند تولید است تا پرداخت مناسب، دادن ساب و لعاب جذاب همچنین تولید محصولاتی که اجرای آنها با کمترین نقص و زیباترین شکل ممکن باشد در تمامیاین مراحل دارای نقص است. بدیهی است وقتی محصولات با کیفیت مناسب عرضه نشوند تقاضایی برای آنها شکل نمیگیرد ولی همین محصولات وقتی توسط کشور دیگری فرآوری شده ودوباره وارد کشور میشوند یک محصول با کیفیت و محبوب برای متقاضیان خواهد بود. بنابراین گام اول، بهبود وضعیت تجهیزات معادن است. دولت باید با کارشناسی پتانسیل و بازده نهایی معادن اقدام به خرید و تجهیز تکنولوژیک آنها کند.
موازی با این رویکرد، دولت باید بستری برای پیوند معماران و تولیدکنندگان و معرفی محصولات وطنی به کارشناسان این حوزه فراهم کند. برگزاری همایشهایی با رویکرد گسترش استفاده از محصولات وطنی میتواند امری گرهگشا باشد. در این راستا میتوان به معرفی نمونههای پرکاربرد محصولات خارجی و مقایسه آن با نمونههای فرآوری شده داخلی پرداخت این امر بخش عرضه کشور را نیز برای تولید محصولات با کیفیت تحریک میکند. تجهیز بخش عرضه، تولید محصولات با کیفیت و مقایسه آن با نمونههای خارجی در مقابل کارشناسان این حوزه، در حقیقت یک فرآیند برندینگ ساختار یافته برای محصولات صنعت سنگ خواهد بود.
معماران داخلی نیز باید دانش شناخت سنگ را در کشوری که جزو غنیترین کشورهای دنیا به لحاظ برخورداری از معادن سنگ است را فرا گیرند. در این راستا ایجاد دانشکده یا پایگاه آموزشی برای شناخت دقیق سنگ و نحوه کاربرد آن در مناطق مختلف سازگار با شرایط محیطی، امری در خور توجه است. در حال حاضر بیشتر تجربیات انباشت شده در این حوزه خروجی آزمونهای سعی و خطاست کههم هزینهبر است هم ریسک سرمایهگذاری را بالا میبرد. در سایه شناخت درست ماهیت سنگهای مختلف فرآیند معرفی و ایجاد بازار برای آن با سرعت و دقت بالایی انجام خواهد شد.
ارسال نظر