چهار نکته بهجا مانده از خداحافظی برانکو با پرسپولیس
تواضع، غفلت، دلار!
یک: بر خلاف نوبت قبلی که برانکو ایران را بعد از جامجهانی ۲۰۰۶ بدون خداحافظی ترک کرد، او این بار برای هواداران پرسپولیس پیام گذاشت و اجازه نداد دوران درخشان حضورش در این تیم، بدون وداع به پایان برسد. نامه خداحافظی برانکو البته چندان طولانی نبود، اما در آن از کلمات پرمحبتی استفاده شده که زیاد تناسبی با روحیات معمول جناب «صورتیخی» نداشت. بخش جذابتر این نامه اما قسمت انتهایی آن و عذرخواهی برانکو از هواداران بهخاطر برخی شکستها و نمایشهای بد تیم بود. این، رویکردی بیش از حد فروتنانه است، آن هم از آدمی که معمولا متواضع نیست و هفتهای یک بار تکرار میکند یکی از باسوادترین مربیان جهان است!
دو: در عصر برانکو، پرسپولیس از سوی خیلی از رقبا به برخورداری از حمایتهای جانبی نامشروع متهم میشد. مثلا امیر قلعهنویی میگفت: «در لیگ ما یک تیم این طرف است و ۱۵ تیم دیگر آن طرف.» بعدا اما معلوم شد خیلی از مدیران آن ۱۵ تیم هم بدشان نمیآمد همین طرف باشند و عامل موفقیتهای پرسپولیس را از آن خود کنند. روزهای آخر حضور پروفسور در ایران، از مذاکره او با زنوزی پردهبرداری شد، اما بعدتر خود برانکو افشا کرد حتی با مدیران سایپا و پیکان هم مذاکره کرده! خطیر هم که بهعنوان معاون باشگاه استقلال در جمع هواداران معترض این تیم بهشدت از برانکو تمجید کرده بود. این یعنی «زبان» یک چیز میگوید، «دل» یک چیز دیگر؛ یعنی ادعای سوگلی بودن پرسپولیس، صرفا یک تاکتیک فرافکنانه بود، وگرنه حتی سایپا و پیکان هم میدانستند شاهمهره سرخها کیست.
سه: از شواهد اینطور برمیآید که مدیران پرسپولیس تصمیم گرفتهاند حالا که برانکو رفته، پول او را خرج تجهیز تیم و بستن دهان معترضان کنند. اگر اینطور باشد، در آینده دردسر بزرگی انتظار سرخها را خواهد کشید. از این گذشته از نظر اخلاقی هم درست نیست کار یکی از دو مربی برتر تاریخ پرسپولیس برای دریافت حق و حقوقش به فیفا بکشد. پول برانکو را بدهید. این یوروها را در فضای هیجانی پیش آمده توی دهان ستارهها نریزید تا مردم ساکت شوند..
چهار: سال ۹۲ وقتی خولیو ولاسکو تصمیم به ترک والیبال ایران گرفت، بسیاری در شوک فرو رفتند. خیلی از تحلیلها حول این بود که او به شوق حضور روی نیمکت تیم ملی کشورش آرژانتین قید ادامه فعالیت در ایران را زده، اما بعدتر روشن شد مسائل مالی هم در این زمینه بیتاثیر نبوده است. ظاهرا ولاسکو چهار ماه آخر را بدون دریافت دستمزد در ایران کار کرد و نهایتا به این جمعبندی رسید که ادامه کار با شرایط موجود ساده نیست؛ باوری که شاید امروز در ذهن برانکو هم شکل گرفته باشد. تازه از یاد نبرید آن زمان مثل حالا با معضل نرخ سرسامآور، عجیب و نامشخص ارز مواجه نبودیم. ظاهرا نوسانات ارزی کمر به قتل ورزش حرفهای در ایران بسته است.
ارسال نظر