تقریبا تمام حمل‌و‌نقل غیرتجاری را خودروهای‌سواری تشکیل می‌دهند که اکثر این خودروها در اختیار مردم عادی قرار دارند. بنابراین برای مدیریت مصرف بنزین باید به بزرگ‌ترین مصرف‌کننده آن، یعنی خودروهای سواری در اختیار مردم پرداخت. مدیریت مصرف بنزین از آن جهت که به خودروهای سواری و درنتیجه مردم و رفتار آنها مرتبط است، دارای ابعاد و پیچیدگی‌های بسیاری است. عوامل مختلفی می‌توانند به مدیریت مصرف بنزین کمک کنند اما قبل از اخذ هر تصمیمی باید تاثیرات آن به درستی سنجیده شود. مهم‌ترین‌ شاخصی که در تصمیم‌گیری برای مدیریت مصرف سوخت خودروهای سواری وجود دارد، «هزینه حمل‌و‌نقل هر خانوار» است.

هزینه حمل‌و‌نقل هر خانوار تابع عوامل مختلفی است: نیاز به جابه‌جایی‌ فیزیکی و لزوم حمل‌و‌نقل، دسترسی به حمل‌و‌نقل عمومی، هزینه‌های مربوط به خودرو، ترافیک و زمان صرف‌شده، قوانین شهری و جاده‌ای و هزینه تامین سوخت. در نتیجه مجموع سیاست‌های اخذ شده دولت باید به سمتی حرکت کند که مدیریت مصرف سوخت باعث افزایش هزینه‌های خانوار نشود. سهم هزینه حمل‌و‌نقل از درآمد هر خانوار ایرانی از سال ۱۳۸۵ تا ۱۳۹۵ از ۶/ ۱۴ درصد به ۱۰ درصد رسیده است. کمترین مقدار آن نیز در سال ۱۳۹۲ رخ داده که ۵/ ۸ درصد بوده است. بر اساس گزارش دپارتمان حمل‌و‌نقل آمریکا، مقدار این شاخص در ایالات متحده برابر ۳/ ۹ درصد از کل هزینه‌های خانوار است.

حال اگر دولت به‌عنوان مثال سیاست افزایش قیمت سوخت را در نظر داشته باشد، باید همزمان با آن، سوخت‌های جایگزین یا حمل‌و‌نقل عمومی را توسعه دهد. همچنین تحمیل هزینه‌های بالای خودرو به مردم نمی‌تواند با افزایش قیمت سوخت همزمان باشد. در کل باید راهکارهای پیشنهادی در بخش حمل‌و‌نقل به‌صورت ترکیبی و چندبعدی باشد تا اثر سوئی بر وضع اقتصاد و معیشت مردم نگذارد. در کل می‌توان گفت واقعی شدن قیمت بنزین و حذف یارانه آن از لوازم مهم در مسیر توسعه ایران است. اعمال سازوکار مناسب برای این افزایش قیمت، جز از طریق پیاده‌سازی سامانه کارت سوخت امکان‌پذیر نیست، زیرا مصرف خودروهای مختلف تنها با چنین سامانه‌ای قابل شناسایی و اندازه‌گیری است. در کنار واقعی شدن قیمت بنزین، لازم است سوخت‌های جایگزین و حمل‌و‌نقل عمومی توسعه یابند که تامین سرمایه آن نیز از محل افزایش قیمت بنزین قابل تامین است. همچنین اعمال سیاست‌های مناسب برای سهیم کردن بخش خصوصی می‌تواند کمک شایانی در کم شدن وظایف اجرایی دولت بکند و نقش محوری و فکری آن را تقویت کند.