سیاستهای ترکیبی برای ترافیک تهران
راهاندازی سیستمهای حملونقلی و تصمیمات موثر بر جریانهای ترافیکی همچون طرح ترافیک، ذاتا تاثیرات مستقیمی بر ترافیک شهری خواهند گذاشت و در صورتی که بدون انجام مطالعات کارشناسی دقیق و در نظر گرفتن شرایط محیطی قبل و بعد از اجرا، انجام گیرد، پدیدهای مشکلزا و هزینهبر خواهند بود و به ناچار برای پرهیز از مواجهه با چنین شرایطی، باید سیاست مدیریت یکپارچه در امور حملونقلی را مدنظر قرار داد. چنانچه به مدیریت حملونقل در تهران با نگاهی جامع پرداخته نشود، قدرت هرگونه تصمیمگیری مناسب و منطقی از مدیران شهری در برابر معضلات، سلب شده و آسیبهای متعددی، از جمله بینظمی، سردرگمی در تعیین اولویتها، نداشتن برآورد صحیح و عدم پیوستگی در اقدامات به وجود خواهد آمد.
بهبود وضعیت حملونقل یک شهر، به نوعی با ارزیابی رفتار مردم در رویارویی با سیاستها به منظور شناسایی و انتخاب راهبردهای موثر مدیریت تقاضای حملونقل بستگی دارد. بر این اساس گرداننده سیستم حملونقل یک شهر برای انتخاب و اجرا کردن راهبرد مناسب مدیریت تقاضای حملونقل، لازم است تا ابتدا با توجه به وضعیت عرضه سیستمهای همگانی و شبههمگانی یا با در نظر گرفتن امکاناتی که برای ارتقای این سیستمها در اختیار دارد، اقدام به شناسایی سیاستهای قابل اجرا در شهر کرده و سپس با استفاده از روشهای مناسب، تمایل شهروندان به گزینههای غیر از سواری شخصی را تعیین کرده و سیاست کارآمد را برگزیند. بهطور کلی هدف از اجرای یک سیاست مدیریت تقاضای حملونقل، سعی در متعادلسازی تقاضا و عرضه حملونقل بر اساس ویژگیهای مطرح شده فوق است.
در پژوهش انجام شده توسط دکتر کرمانشاه و دکتر حبیبیان در تهران که به شناسایی سیاستهای موثر بر انتخاب روشهای جایگزین وسیله شخصی در سفرهای روزانه به محل کار پرداخت، مشخص شد افرادی که تغییر وسیله دادند، به علت بهبود خصوصیات وسایل نقلیه همگانی، به آنها جذب شدهاند و همچنین تاکید کردند که دو سیاست جذبی کاهش زمان سفر و بهبود دسترسی به سیستم همگانی، بیشترین نقش را در تغییر وسیله سفر افراد از خودروی شخصی به سایر گزینهها داشتهاند. نتایج مطالعه نشان میدهد که نمیتوان همواره یک سیاست در تغییر وسیله سفر استفادهکنندگان از سواری شخصی به سایر طریقههای حملونقل یک شهر را اجرا کرد، از این رو میتوان نتیجه گرفت که ترکیبی از سیاستهای مختلف در گرایش به طریقههای مختلف سفر در شهر نتیجهبخشتر است. بررسی وضعیت فعلی مدیریت عرصه ترافیک شهری تهران نشان از طی شدن مسیری برخلاف یافتههای علمی دارد.
وجود مصادیق متعدد از عدم توجه به توسعه زیرساختهای حملونقل ریلی بهعنوان مهمترین سیستم انبوهبر پاک شهر تهران همچون تعویق چندباره بازگشایی خط ۷ مترو و عدم ترخیص واگنها از گمرک، نشان از عدم اولویتدهی به توسعه این بخش مهم از حملونقل شهر تهران است. توجه ویژه به توسعه زیرساختهای ریلی حومه شهر تهران از معضلات جابهجایی بین تهران و شهرکهای اقماری اطراف آن خواهد کاست و بهعنوان نمونه، چنانچه جابهجایی بین تهران و پرند با خطوط مترو به خوبی پوشش داده شود، با توجه به وجود انبوه ساختمانهای مسکونی، میتوان به شهر جدید پرند بهعنوان جایگزینی مناسب و ایمن برای سکونت اعتماد کرد.
معطوف شدن تمامی توجهات مدیریت حملونقل شهری به یک سیاست و عدمتوجه به جنبههای مهم یادشده همچون افزایش مطلوبیت سفر با وسایل حملونقل عمومی همچون بیآرتی و مترو، موجب کاهش اقبال سفر با وسایل انبوهبر عمومی میشود. مطلوبیت سفر در بیآرتی با نوسازی ناوگان اتوبوسها،کاهش میزان تولید آلایندهها توسط آنها و تامین قطعات مورد نیاز جهت سرویسدهی ناوگان بلااستفاده محقق خواهد شد. همچنین توجه ویژه به مقوله توسعه زیرساختهای مسیرهای ویژه همچون استفاده از بتن مسلح منجر به کاهش صدمات وارده به قطعات اتوبوسها شده و در نتیجه عمر مفید سرویسدهی ناوگان افزایش مییابد. بهرغم در نظر داشتن هزینه کمتر و اجرایی بودن ارتقای مسیر ویژه بیآرتی و نقش مهم آن در کاهش آسیب به ناوگان، به این مورد نیز توجه لازم صورت نگرفته است. موارد مورد اشاره در حالی است که از منظر شهروندان سال ۹۷ نسبت به سال گذشته تغییر خاصی در ترافیک منطقه مرکزی شهر مشاهده نشده است.
همچنین از جمله سیاستهای تاثیرگذار در اجرای صحیح طرح ترافیک به منظور کاهش ترافیک محدوده، افزایش هزینه نرخ پارک در داخل طرح و کاهش قیمت پارک در مبادی ورودی طرح و فراهم کردن پارکینگ در نزدیکی ایستگاههای حملونقل عمومی است.
ارسال نظر