جایگاه «علم» و «شبهعلم» در زلزله ملارد
از سوی دیگر یکی از افرادی که مدعی پیشبینی زلزله است ولی تحصیلات مرتبطی در زلزله شناسی ندارد، در مورد زلزله ۲۹ آذر ۹۶ نیز نظراتی قطعی مبنی بر عدم اثر زلزلههای اخیر بر گسلهای تهران را ارائه کرده و رویداد ۲۹ آذر ۹۶ را رخدادی قابل پیشبینی از قبل دانسته و آن را رویدادی اصلی میشناسد که رخداد مهمی بعد از آن نخواهد آمد. چرا عامه جامعه ما چنین علم گریز است!؟ و چرا نهادهای رسمی ما ترجیح میدهند منبع تصمیمگیری خود را نظرات افراد غیرمرتبط قرار دهند و در مورد کلانشهر و استانی با حدود ۱۷ میلیون نفر جمعیت بر اساس این اطلاعات حکمرانی خود را تنظیم میکنند؟ به باور من باید به این سوال برگردیم که علم چیست؟ علم تلاشی در راه فهم، تبیین و پیشبینی وقایع جهان است. علم بر اساس قوانین طبیعی هدایت و با رجوع به آن قابل تبیین و در جهان تجربه، قابل آزمون و ابطال نیز هست. بسیاری بر این باورند که تفاوت علم و غیرعلم در روشهای خاصی است که دانشمندان برای تحقیق درباره جهان به کار میبرند. در بسیاری از علوم برای تحقیق از روشهای مشخصی استفاده میشود که در رشتههای غیرعلمی از آنها خبری نیست. یک نمونه بارز استفاده از آزمایش است. در تاریخ تحول علم جدید، استفاده از آزمایش نقطه عطفی به شمار میآید. یکی از جنبههای مهم علم، طرح نظریه است. نظریه علمی عبارت است از دانشی سامان یافته و قابل کاربرد در شرایط نسبتا متفاوت و به ویژه سامانهای از مفروضات، علوم پذیرفته شده، تحلیلها، پیشبینی و یا تشریح طبیعت یا رفتار مجموعه مشخصی از پدیدهها. کار دانشمند فقط این نیست که دفترچهای بردارد و نتایج آزمایشها و مشاهدات خود را در آن ثبت کند. بلکه باید بر مبنای نظریهای عام این نتایج را تبیین کند.
در فرهنگ روزمره و گفتار و باورهای عامیانه مردم با طرز فکرها و ادعاها و دعویهایی مواجه میشویم که علمی نیستند ولی ظاهر علمی دارند و در بیان آنها از کلام ظاهرا علمی برای اثبات ادعاهای غیرعلمی استفاده میکنند. به این نوع ادعاها و طرز فکرها «شبهعلم» میگویند. شبهعلم معمولا بیشترین آسیب را به علم و توسعه و ترویج آن میزند، چرا که ظاهر علمی دارد ولی به ترویج خرافات و موهومات در قالب و ظاهر علم کمک میکند.
چرا مردم شبهعلم را باور میکنند؟
• چون به هیجان نیاز دارند.
• تفکرات آرزومندانه نزد مردم وجود دارد.
• بسیاری از مردم ساده و زودباورند.
ویژگیهای شبهعلم کدامند؟
• ادعایی با طبیعت و ظاهر علمی که شواهد علمی قابل تکرار و مستند ندارد.
• مبتنی بر شواهد روایی (حکایت)ها است.
• روی موارد ناسازگاریهای علمی مانور میدهد.
• برای توصیف مسائل غیرقابل توضیح بهصورت راز یا اسطوره تلاش میکند.
• از بحثهای آماری سوءاستفاده میکند.
• آمار را فیلتر میکند یا رویکرد انتخابی به آمار دارد.
• پیشفرضهای غیرقابل ابطال دارد.
• تجدید نظر نمیکند حتی اگر ثابت شود که غلط است.
• مطالبش مستقیما به برخی رسانهها میرود به جای اینکه قبلا در ژورنالهای معتبر علمی با داوری منتشر شود.
• مدعی ادعا میکند در معرض حذف و آزار قرار گرفته است.
• مدعی ادعا میکند که الگوی نمونه جدیدی را کشف کرده است.
• ادعا میکند برای هر مرضی حتما یک درمان دارد.
و اما علم در مقایسه با شبهعلم چه ویژگیهایی دارد؟
• علم آن چیزی است که بهعنوان قانونمندیهای طبیعت و زندگی از طریق فنون آزمایشی جدید، از طریق روش علمی و بهصورت پویا به دست میآید.
• علم به پیشبینی آینده بر اساس قانونمندیهای جهان شمول و قابل آزمون میپردازد.
• این قانونمندیها را میتوان در هر عرصه تخصصی مطرح کرد.
• این پیشبینیها در جهان واقعی قابل پیگیری است.
• قانونهای علمی با قوانین ریاضی قابل بیان بوده و کوتاه و منسجم است.
• امکان کشف و ابطال هر گزینه علمی وجود دارد و سازوکاری قابل توضیح برای قانونهای علمی بر اساس نیروهای شناخته شده وجود دارد.
• و بالاخره نوشتهها و گزارههای علمی در صورت ابطال با گزاره جدید جایگزین میشود.
به رغم شباهت ظاهری ادعاهای شبهعلم با گزارههای علمی، معیارهایی وجود دارد که با آنها میتوان علم را از شبهعلم تشخیص داد.
• علم بهصورت مستقل قابل کنترل است و هیچ تناقضی پذیرفته شده نیست. هر اصلی باید مورد نقد واقع شود و در معرض سوال یا ابطال در هر زمان قرار گیرد اما شبهعلم بر مبنای حکایت است و بهصورت مستقل قابل کنترل نیست. مشاهدات یا دادههایی که با باورهای از پیش بنا شده همخوان نباشند، نادیده گرفته شده یا پنهان میشوند.
• مدلهایی که بر اساس ایدههای قدیمی بنا شده است را میتوان هر جا لازم باشد بر اساس شواهد جدید اصلاح کرد. اما شبهعلم نسبتا صلب است و براساس سلسله نخبگی تعریف میشود چرا که بر اساس شواهد تجربی بنا نشده. تجربه هم کمتر در آن دخیل است چرا که عقیده در ابتدا بنا شده است.
• علم ممکن است باشد یا نباشد. شبهعلم حتما هست. البته شبهعلمهایی از قبیل کیمیاگری و طالعبینی که در دنیای قدیم رایج بوده، چه بسا در مواردی و طی تاریخ علم بهعنوان شروع بسیاری از فعالیتهای علمی تلقی شده است ولی امروزه علوم شیمی و اخترشناسی بهعنوان شاخههای تخصصی علمی وجود دارند و فعالیتهایی مثل کیمیاگری و طالعبینی در دسته شبهعلم قرار میگیرند.
پایین بودن سطح سواد عمومی، نبود برنامه آموزش علمی همگانی موفق، عدم دقت در برنامه آموزش علمی در مدارس و ژورنالیسم علمی بیدقت همه از عواملی هستند که به ترویج شبهعلم کمک میکند.
عدم آگاهی و بیاطلاعی یکی از منابع مهم شبهعلم است. برای مقابله با آن میتوان از روش آزمودن استفاده کرد.
ارسال نظر