۴ استراتژی ورود به یک صنعت جدید
وقتی در تلاش برای تغییر شغل و ورود به صنعتی تازه هستید، در واقع از کارفرمای احتمالی آینده میخواهید براساس حدس و گمان به شما اعتماد کند. اینکه شما مهارت انجام آن کار را دارید یا خیر تنها بخشی از ریسک اعتماد به شماست. علاوه بر آن باید ثابت کنید که میتوانید با صنعت جدید و افراد شاغل در آن و شیوه انجام امور در آن فضا سازگار شوید. استخدام و فرآیند آشناسازی و جذب نیرو، زمانبر و پرهزینه است. پس طبیعی است که مورد شما علامتسوالهایی را در ذهن کارفرمایان ایجاد کند که نسبت به جذب شما مردد شوند. آیا در آن جایگاه ماندگار میشوید یا صرفا به دنبال تجربهای تازه هستید؟ آیا از همان روز اول نقش مثبتی خواهید داشت یا بار اضافی بیتجربگی شما تا مدتی بر دوش تیم خواهد بود؟
برای اینکه بتوانید ارزش وجودی خود را به کارفرمایان نشان دهید، میتوانید این ۴ استراتژی را به کار ببندید تا نگرانیهای اصلی آنها را برطرف کنید.
۱- نتایج عملی نشاندهنده توانایی شما در انجام کار است
نتایج عملی به معنای انجام کاری ملموس در همان صنعت جدیدی است که قصد ورود به آن را دارید. این فعالیت میتواند کار داوطلبانه، یک ماموریت موقت یا مشاوره رایگان به یک دوست باشد، اما باید فعالیت مشخصی داشته باشید که بتوانید دربارهاش صحبت کنید و آن را در پرتفوی خود در صنعت هدف قرار دهید. به عنوان مثال، این تهیهکننده ویدئو میتواند برای بانک محلی، فروشگاه یا یک سازمان اجتماعی ویدئو بسازد تا تجربه کار در حوزههای خدمات مالی، خردهفروشی یا سازمانهای غیرانتفاعی را به رزومه خود اضافه کند.
۲- توصیهنامه افراد داخل مجموعه ثابت میکند مناسب آن جایگاه هستید
ممکن است سوابق شما در صنعت مورد نظر کوتاه باشد، اما اگر افرادی که مدتها در آن فضا بودهاند بتوانند شما را تایید کنند، کارفرما راحتتر باور میکند که شما برای آن حوزه مناسب هستید. انجمنهای صنفی، دورهمیهای تخصصی و کنفرانسها، راههایی برای شبکهسازی با افرادی هستند که پیشینه یا علایق مشابهی دارند. شاید در شبکه اجتماعی خود افرادی را داشته باشید که در صنعت هدف شما کار میکنند یا کسانی را آنجا میشناسند. این افراد میتوانند سرعت تغییر مسیر شغلی شما را بیشتر کنند، چون از قبل شما را میشناسند و به توانمندیهایتان در زمینههای دیگر باور دارند.
۳- تحقیقات جامع نشاندهنده اشتیاق حقیقی شماست
احتمالا شما هم دوستی دارید که طرفدار پروپاقرص موضوعی خاص مثل ورزش یا مد یا حتی غذاست. در حدی که به راحتی میتوانید تصور کنید که در آن حوزه به صورت حرفهای فعالیت کند، حتی اگر آن موضوع هیچ ارتباطی به شغل فعلیاش نداشته باشد. چرا چنین افرادی تا اینحد متقاعدکننده هستند؟ چون شیفتگی این افراد نسبت به موضوع باعث میشود جریانها را دنبال کنند، فعالان آن حوزه را بشناسند و دیدگاه عمیقی درباره اتفاقات جاری و موارد قابل بهبود داشته باشند. این تهیهکننده میتواند دو یا سه صنعت خارج از رسانه را انتخاب کرده و تحقیقات خود را صرفا روی آنها متمرکز کند.
۴- برنامههای آتی به کارفرمایان نشان میدهند که دقیقا چگونه نیرویی خواهید بود
فرض کنید شغل را به دست آوردید، بعدش چه میشود؟ اینکه حداقل ذهنیتی داشته باشید که در هفته، ماه یا سال اول چه خواهید کرد، میتواند کارفرما را متقاعد کند که شما میتوانید مهرهای ارزشمند برای سازمان باشید. لازم نیست برنامههای آتیتان با جزئیات باشد، اما ترسیم دیدگاهی که به کار دارید و رویکردتان برای یادگیری موارد تازه و ناآشنا، به کارفرما نشان میدهد شما برای حل مشکلات آمدهاید، نه اینکه خود مشکل جدیدی برای آنها باشید.
در نهایت، علت اثرگذاری این استراتژیها این است که چیزی فراتر از پیشینه فعلی شما را روایت میکنند. متاسفانه تاکید رزومه بر سوابق موجود شماست، نه پتانسیلهایی که میتوانید داشته باشید. پس چه از طریق شبکهسازی با آشنایانی که در صنعت هدف شما کار میکنند و چه برقراری ارتباط با تصمیمگیرندگان و معرفی خود، به شکل مستقیمی با افراد صحبت کنید. وقتی صحبت از تغییر حرفه میشود، رزومه بهترین ابزار کاریابی نیست. وارد میدان شوید تا تجربه کسب کنید، تا با افراد باسابقهای ملاقات کنید که میتوانند ضامن شما شوند و پیش از آنکه کارفرمایان فرصت کنند رزومه شما را ببینند و متوجه شوند از دنیای دیگری آمدهاید، خود را به آنها نشان دهید.
منبع: Forbes