تعریف آنها از موفقیت پدیده‌‌‌ای گسترده و چند‌بعدی است و خود را در قبال آن مسوول می‌‌‌دانند.

رسیدن به این تعریف از موفقیت، مستلزم ارتباط با طیف گسترده‌‌‌ای از افراد چه در محیط‌‌‌های کاری و چه خارج از آن است و این ارتباطات به نوبه خود به آنها کمک می‌کند در مقابل خرده استرس‌‌‌ها مقاوم شوند. پس عملا با یک چرخه مثبت مواجه هستیم.

در اینجا به بررسی استراتژی‌‌‌هایی می‌‌‌پردازیم که ۱۰ درصدی‌‌‌ها برای کاهش خرده استرس‌‌‌هایشان استفاده می‌کنند تا شما هم بتوانید آنها را در زندگی خود اعمال کنید.

به شما کمک می‌‌‌کنیم خرده استرس‌‌‌های مشخصی را که می‌توانید تغییر دهید، حذف کنید یا بپذیرید، ‌‌‌ شناسایی کنید و در عین حال متوجه خرده استرس‌‌‌هایی هم که ممکن است به دیگران وارد کنید باشید. بعد توضیح می‌‌‌دهیم که ۱۰ درصدی‌‌‌ها چگونه با ساخت و حفظ یک زندگی چند‌بعدی پر از علایق و روابط متنوع در برابر تاثیرات خرده‌استرس‌‌‌ها از خود محافظت می‌کنند.

خود ما در طول تحقیقات شروع به اتخاذ برخی از روش‌های ۱۰درصدی‌‌‌ها کردیم و می‌توانیم به جرات بگوییم که این تلاش‌‌‌ها تاثیر معناداری در زندگی شخصی‌‌‌مان داشته و باعث شده برای ۱۰ درصدی‌‌‌هایی که ذاتا این‌‌‌گونه زندگی می‌کنند احترام بیشتری قائل باشیم و بیشتر تحسینشان می‌‌‌کنیم. اجازه بدهید ببینیم از ۱۰‌‌‌درصدی‌‌‌ها چه می‌توان آموخت.

 خرده استرس‌‌‌هایتان را تحت کنترل درآورید

هیچ‌‌‌کدام از ما نمی‌توانیم تمام خرده استرس‌‌‌های زندگی‌‌‌مان را از بین ببریم؛ این کار اصلا شدنی نیست، اما می‌توانیم شرایط را بهتر کنیم. تحقیقات نشان می‌دهند که تعاملات منفی تاثیر بسیار زیادی بر ما دارند و میزان اثرگذاری‌‌‌شان ۵ برابر تعاملات مثبت است.

با این حساب کاهش حتی چند خرده استرس هم می‌تواند تاثیر عمیقی بر کیفیت زندگی‌‌‌مان داشته باشد.

 ما در تحقیقاتمان دریافتیم که بیشتر افراد می‌توانند سه تا پنج فرصت به دست بیاورند تا تاثیر خرده استرس‌‌‌ها را تغییر دهند و تفاوت قابل‌توجهی در زندگی‌‌‌شان ایجاد کنند.

اما با وجود ده‌‌‌ها خرده استرسی که روزانه به ما حمله می‌کنند، چطور بفهمیم که باید اصلا از کجا شروع کنیم؟

باید همان ‌‌‌کاری را انجام دهیم که ۱۰ ‌‌‌درصدی‌‌‌ها می‌کنند و آن کوچک فکر کردن است. آنها در برابر خرده استرس‌‌‌هایشان به یک رویکرد سه‌‌‌مرحله‌‌‌ای دست یافته‌‌‌اند که بسیار موثر است.

۱-دربرابر برخی از خرده استرس‌‌‌ها به شیوه‌‌‌ای عملی مقاومت کنید: می‌توانید راه‌‌‌های کوچک اما موثری برای مقابله با چند خرده استرس پیدا کنید. تاثیر این کار در زندگی روزمره‌‌‌تان بسیار فراتر از آن چیزی است که انتظار دارید.

۲-برای دیگران خرده استرس‌‌‌سازی نکنید: نکته شگفت‌‌‌انگیز این رویکرد این است که نه تنها به دیگران کمک می‌کند، بلکه برای خودتان هم مفید است. وقتی باعث تولید خرده استرس برای دیگران می‌‌‌شوید، این خرده استرس در نهایت به خودتان بازمی‌‌‌گردد، پس ایجاد استرس کمتر برای دیگران به معنای دریافت استرس کمتر برای خودتان خواهد بود.

۳- برخی از خرده استرس‌‌‌ها را نادیده بگیرید: یکی از دلایل تاثیرگذاری یکسری از خرده استرس‌‌‌ها این است که ما به آنها اجازه‌‌‌اش را می‌‌‌دهیم. واکنش‌‌‌های ما تا حد زیادی خودخواسته است و هر چه زندگی تک‌‌‌بعدی‌‌‌تری داشته باشیم، بیشتر مستعد واکنش‌‌‌های افراطی می‌‌‌شویم. شما می‌توانید از ۱۰درصدی‌‌‌ها بیاموزید که چطور به شیوه‌‌‌ای زندگی کنید که بتوانید با حفظ فاصله مناسب از خرده استرس‌‌‌ها دید درستی نسبت به آنها داشته باشید.

اجازه بدهید با تمرین ساده‌‌‌ای به شما نشان دهیم که چطور این‌‌‌کار را انجام دهید. برای این‌‌‌کار جدولی از تمام دسته‌‌‌های رایج خرده استرس‌‌‌ها تهیه می‌‌‌کنیم، به این شکل که در سطر اول گروه افرادی را قرار می‌‌‌دهیم که می‌توانند به خرده استرس‌‌‌های ما دامن بزنند و در ستون سمت‌‌‌چپ خاستگاه خرده استرس را مشخص می‌‌‌کنیم؛ اینکه از چه چیزی ناشی می‌‌‌شوند و عاملشان چیست.

 این یک روش ساده برای آغاز شناسایی انواع خرده استرس‌‌‌هایی است که ممکن است در زندگی شما وجود داشته باشند.

برای خانه‌‌‌های جدول، سه نشانه درنظر می‌‌‌گیریم. حرف X برای خرده‌استرس‌‌‌هایی که در نهایت تصمیم می‌‌‌گیریم کاری درباره‌‌‌شان انجام دهیم، حرف Y برای خرده استرس‌‌‌هایی که برای دیگران می‌‌‌سازیم وحرف O برای خرده استرس‌‌‌هایی که زیادی بزرگشان کرده‌‌‌ایم.

برای شروع کار دو یا سه خرده استرسی را شناسایی می‌‌‌کنیم که می‌توانیم روی آنها متمرکز شویم و با آنها مقابله کنیم. در این مرحله مواردی را انتخاب کنید که در زندگی‌‌‌تان به صورت سیستماتیک درآمده‌‌‌اند؛ یعنی آنهایی که به بخشی از تقلا‌‌‌ها و مشکلات روزمره‌‌‌تان تبدیل شده‌‌‌اند. همان‌طور که گفتیم اینها را با حرف X  مشخص می‌‌‌کنیم. به واحدهای کوچک و قابل مدیریت فکر کنید، نه آرزوهای دور و دراز و اهداف بزرگ.

صرفا تغییر تعاملات مثلا با افزایش فاصله بین هر دو دیدار یا به نوعی قطع ارتباط (که بعدا به آن می‌‌‌پردازیم) می‌تواند تاثیر بسزایی در رفاه کلی شما داشته باشند.

یکی از مدیران به ما گفت به جای اینکه تمام اعلانات تلفنش را سر کار قطع کند – که واقع‌‌‌بینانه نیست و بیشتر به آرزو می‌‌‌ماند - از دختر دانشجویش خواست که دیگر در طول روز هر شکایت جزئی و گذرایی را برایش نفرستد. به این ترتیب دیگر خبری از چنین پیام‌‌‌هایی نبود که: «استاد امروز به شوخی من نخندید» یا «هم‌‌‌اتاقی‌‌‌ام هرشب نصف‌‌‌شب به خوابگاه برمی‌‌‌گردد و من دارم از بی‌‌‌خوابی می‌‌‌میرم.» همین یک تغییر کوچک مقدار زیادی از خرده استرس‌‌‌های او را حذف کرد. برای دخترش، تخلیه احساسی بلافاصله استرسش را حل می‌‌‌کرد، اما پدر تا زمانی که فرصت کند با دخترش صحبت کند نگرانی می‌‌‌کشید.

او می‌‌‌گفت: «خیلی‌‌‌وقت‌‌‌ها حتی یادش نمی‌‌‌آمد من از چه چیزی حرف می‌‌‌زنم، چون به من گفته و فراموشش کرده بود، اما من ساعت‌‌‌ها نگرانی کشیده بودم و حواسم از کار پرت شده بود.» پس از آن خودش هر روز در راه بازگشت به خانه با دخترش تماس می‌‌‌گرفت. بعضی روزها دخترش فرصت صحبت کردن نداشت، اما در مواقع دیگر این تماس به گفت‌‌‌وگوی آگاهانه و فوق‌‌‌العاده‌‌‌ای منجر می‌‌‌شد.

در قسمت‌‌‌های بعد به دو نشانه دیگر جدول می‌‌‌پردازیم و در نهایت با هم یک نمونه از چنین جدولی را مشاهده می‌‌‌کنیم.

منبع: کتاب The Microstress Effect