هوش تجاری در مقابل بازاریابی کلان‏‌ داده‏‌ها

دکتر مهبد رضا اسکوئیان / مدرس کسب و کار یکی از داغ‌‌ترین کلمات تبلیغات تجاری امروز «بازاریابی کلان‌‌داده» است و اغلب از آن به عنوان جانشین «هوش تجاری» یاد می‌شود. اما آیا واقعا چنین است؟ درک اینکه چگونه هوش تجاری و بازاریابی کلان‌‌داده با یکدیگر مقایسه می‌‌شوند و همچنین اینکه چگونه بینش منحصر به فردی را برای شرکت‌ها ارائه می‌دهند مفید است.

 مقایسه داده‌‌ها

کلان‌‌داده و هوش تجاری هر دو برای تصمیم‌گیری بسیار مهم هستند، اما تفاوت زیادی بین اطلاعات جمع‌‌آوری شده وجود دارد. هوش تجاری فرآیندی تکنولوژیک برای تجزیه و تحلیل داده‌‌هاست که اطلاعات عملی را در اختیار مدیران کسب و کار قرار می‌دهد تا بتوانند تصمیم‌گیری آگاهانه‌‌تری داشته باشند.

 کلان‌‌داده اطلاعاتی را جمع‌‌آوری می‌کند که به شرکت در تصمیم‌گیری آگاهانه کمک می‌کند، اما در مقیاس بسیار بزرگ‌تر. کلان‌‌داده‌‌ها به جای تمرکز بر خود کسب و کار، حتی می‌توانند رفتارهای مشتریان و روندهای درون صنعت را تحلیل کنند تا بازاریابی بهتری ایجاد کنند.

 مقایسه اهداف

هدف هوش تجاری تولید شاخص‌‌های عملکرد برای درک گذشته است. همچنین می‌تواند به تجزیه و تحلیل زمان حال برای درک داده‌‌ها و ایجاد تغییرات بلندمدت تجاری کمک کند که باعث بهبود عملکرد شرکت می‌شود. هوش تجاری توسط بسیاری از شرکت‌ها برای پشتیبانی از فعالیت‌‌های عملیاتی با نظارت بر داده‌‌های دریافتی استفاده می‌شود.

 این در حالی است که هدف کلان‌‌داده کشف الگوهای پنهان، همبستگی‌‌های ناشناخته، روندهای بازار، ترجیحات مشتری و سایر اطلاعات مفید است که می‌تواند به شرکت‌ها در تصمیم‌گیری آگاهانه تجاری کمک کند. اهداف داده‌‌های بزرگ و هوش تجاری تا حد زیادی شبیه هم است، اما داده‌‌های بزرگ در مقایسه با هوش تجاری به طور خودکار به بازاریابی بهتر منجر نمی‌شود. کلان‌‌داده خام است و به یک تحلیلگر نیاز دارد تا جزئیات اطلاعات را مرتب کند.

 مقایسه بازاریابی

هدف تحقیقات بازار، بهبود تصمیمات تجاری است که با هوش تجاری و بازاریابی کلان‌‌داده مرتبط است. هر دوی این ابزارها می‌توانند تکنیک‌‌های بازاریابی را بهبود بخشند؛ هرچند به روش‌های مختلف. بازاریابی هوش تجاری می‌تواند به شناسایی و تمرکز روی مشتریان با سود بالا کمک کند. همچنین می‌تواند دقت پیش‌بینی‌‌های فروش را با استفاده از بینش‌‌های مربوط به تقاضای فصلی، تبلیغات محصول و موارد دیگر افزایش دهد. در نهایت، هوش تجاری می‌تواند به اندازه‌‌گیری اثر برنامه‌‌های بازاریابی نیز کمک کند.

اما همان‌طور که قبلا ذکر شد، داده‌‌های بزرگ همیشه به بازاریابی بهتر منجر نمی‌‌شوند؛ اگرچه پتانسیل زیادی دارند. بازاریابی کلان‌‌داده می‌تواند با نشان دادن اینکه مشتریان چه کسانی هستند، کجا زندگی می‌کنند،

 برای چه چیزی در بازار حضور دارند و روش تماس ترجیحی آنها چیست، تعامل مشتری را بهبود بخشد.

به‌‌علاوه می‌تواند به کسب و کار در حفظ مشتریان کمک کند و با کشف آنچه بر آنها تاثیر می‌‌گذارد، وفاداری آنها را افزایش دهد. در نهایت، داده‌‌های بزرگ می‌توانند بازاریابی و عملکرد را بهینه کنند، زیرا یک کسب و کار به طور مداوم برنامه‌‌ها را تجزیه و تحلیل می‌کند.

مقایسه هزینه

واضح است که هم بازاریابی کلان‌‌داده و هم هوش تجاری می‌توانند کسب و کار شما را بهبود بخشند. اما کدام ارزان‌‌تر است؟ متاسفانه هر دو بسیار گران هستند. ابزار نمایه‌‌سازی و تبدیل داده‌‌های بصری Datamartist هزینه هوش تجاری را فقط برای این نرم‌‌افزار ۱۵۰‌هزار دلار تخمین می‌‌زند.

این در حالی است که زمان صرف شده برای تجزیه و تحلیل اطلاعات در تولید این نتایج محاسبه نشده است. شرایط داده‌‌های بزرگ می‌تواند از این هم بدتر باشد.

برخی از برنامه‌‌ها در ابتدا به مقدار کمی حافظه نیاز دارند و ممکن است بعدا برای اجرای نرم‌‌افزار نیاز به ارتقای سخت‌افزاری داشته باشند. علاوه بر این، ممکن است برای یادگیری برنامه‌‌ها و پردازش داده‌‌ها به آموزش بیشتری نیاز باشد. به‌طور بالقوه، بازاریابی کلان‌‌داده می‌تواند بسیار گران‌‌تر شود.

منبع: Inuvo.com