چین - ۶ تیر ۹۰

کوشان غلامی

بخش چهارم

کار گروهی در چین

چینی‌ها به‌رغم رویکرد شدیدا سلسله مراتبی به ساختار و سازمان، افرادی هم اندیش و جمع محور هستند؛ و ناگفته پیداست که افراد جمع محور، نقش‌آفرینان بسیار خوبی برای گروه‌ها خواهند بود. سمت‌گیری فرهنگی در کل بر محوریت گروه‌ها و ذوب شدن نیاز‌ها و تمنیات فردی، در آرمان‌های بزرگ‌تر جمعی است. افراد ممکن است متعلق به چندین گروه باشند؛ اما گروه‌های ارجح عبارتند از‌: خانواده، گروه کاری (دان وی) و حزب.

از دیدگاه غربی، یکی از وجوه سمت گیری گروهی، فقدان معنی‌دار ابتکار عمل افراد است. تکروی فرد و در جریان قرار ندادن سایر اعضای گروه، امری بسیار نامتعارف است. کناره گیری از جمع، رفتاری بسیار منفی به شمار رفته، می‌تواند منجر به بروز مشکلات شخصی فراوان برای فرد گردد.

سبک‌های ارتباطی چینی‌ها

اگر قادر به مکالمه به زبان چینی (ماندارین و گویش رسمی، عمومی‌ترین زبان‌های مردمان چین هستند) نیستید، انجام مبادلات تجاری در بسیاری از نواحی چین، بدون کمک مترجم دشوار خواهد بود. سطح تسلط به زبان انگلیسی غالبا پایین است؛ و هر چند قشری از افراد مسلط به زبان انگلیسی وجود دارد، این عده به نسبت بسیار اندک اند؛ و نرخ نزول سطح زبان بین‌المللی در دیگر اقشار به شدت زیاد است. از این روی، برقراری ارتباط در چین، به کندی و با مشقت فراوان صورت می‌گیرد و همواره آبستن خطر سوءتفاهم و ترجمه‌های نادرست است. هرگز فرض را بر ادراک صحیح نگذارید: هر مبحث را چندین بار تکرار کنید؛ و مرتبا با توضیحات و سوالات مفهومی، سطح ادراک افراد را به بوته آزمایش بگذارید.

یکی از علل دشواری فرآیند‌های ارتباط زبانی در چین، (و نیز بسیاری کشور‌های آسیایی دیگر) هراس فراوان آن‌ها از «نه» گفتن است. مخالفت و «نه» گفتن، در فرهنگ آنان موجب شرمساری و افت وجهه است؛ به همین دلیل آنان ترجیح می‌دهند به شیوه‌ای مبهم و غیر صریح، موافقت خود را با هر موضوعی ابراز کنند. بنابراین هر اظهار نظری به جز موافقت و «آری» گفتنِ صریح، غالبا به معنای«نه» است. با جملاتی نظیر؛ «بله، اما شاید سخت باشد» و «احتمالا بله» بسیار محتاط باشید.

بیان خبر‌های بد نیز دشوار است؛ و این امر معمولا از طریق یک واسطه که قادر به تلطیف فضای سنگین باشد و بتواند ارتباطات بعدی را تا حد امکان در سطح مطلوب حفظ کند، انجام می‌گیرد.

چینی‌ها به «خونسردی و بی تفاوتی» مشهورند؛ و این تعبیر عموما ناشی از کژفهمی ‌غربی‌ها از زبان بدن آنان است. چینی‌ها نیز به مثابه ژاپنی‌ها، به ندرت و در ابعاد بسیار محدودی از زبان بدن استفاده می‌کنند؛ و غربی‌ها این خشکی رفتار را حمل بر انفعال و بی احساسی می‌نمایند. فقدان استفاده آشکار از زبان بدن، بدین معنا نیست که چینی‌ها احساسات خود را بروز نمی‌دهند؛ بلکه بیشتر ناشی از نارسایی غربی‌ها در رمزگشایی از ادبیات ارتباطی آنان، در شکاف فرهنگی موجود است.

پس از تاسیس جمهوری خلق چین در اول اکتبر سال ۱۹۴۹، چهار قانون اساسی در سال‌های ۱۹۵۴، ۱۹۷۵، ۱۹۷۸ و ۱۹۸۲ در جمهوری خلق چین تنظیم و صادر شد. چهارمین قانون اساسی جمهوری خلق چین یعنی قانون اساسی فعلی در چهارم دسامبر سال ۱۹۸۲ در مجلس ملی نمایندگان خلق چین به تصویب رسیده و صادر شد.

سبک‌های پوششی در چین

یکی از عمده‌ترین و ملموس‌ترین تغییرات در چشم انداز انسانی چین در دهه‌‌های اخیر، تغییر در سبک پوششی بوده است. ژاکت و شلوار زنانه- مردانه سبز و آبی

(به تاسی از مائو) اکنون دیگر منسوخ و با سبک‌های پوششی غربی‌تر جایگزین شده است؛ علی‌الخصوص در مراکز تجاری و نواحی شهری. اکنون بسیاری از مردان کت و شلوار می‌پوشند و زنان بلوز و دامن‌های خوش دوخت بر تن می‌کنند.

توصیه می‌شود بسته‌های پوشاک چهار فصل به همراه داشته باشید. از تغییرات آب و هوایی چین که شامل طیف اقلیمی‌گرم و خشک مداری تا یخبندان است، آگاه باشید؛ و لباس مناسب به اقتضای هر آب و هوا را بر تن کنید.

ثروت، مفهومی‌تحسین برانگیز است، بنا بر این اگر مایل به تاثیرگذاری از طریق ظاهر هستید، از لباس، ساعت و... مرغوب و با کیفیت استفاده کنید؛ اما از تظاهر و جلوه‌فروشی پرهیز کنید.