چگونه لینکداین از اشتراکگذاری فعالیتهای کاری فراتر رفت
سپس یک اتفاق دیگر افتاد. لالگی ۳۵ ساله میگوید: «۶ماه بعد از شروع فعالیتم، فالوورها و تعاملات افزایش پیدا کرد.» او حالا بیش از ۱۴۰هزار فالوور در لینکداین دارد و معتقد است آسیبپذیر نشان دادن خود، روش ویرال شدن است؛ چیزی که قبلا در لینکداین مشاهده نمیشد.
لینکداین که در سال ۲۰۰۳ شروع به فعالیت کرد، ابتدا صرفا جایی برای به اشتراکگذاری رزومه و ارتباط برقرار کردن با همکاران بود. بعدا محتوای خبری را هم اضافه کرد و روشهایی را به کاربران معرفی کرد تا متن و فیلم هم پست کنند. در حال حاضر، این سایت بیش از ۸۳۰میلیون کاربر دارد که روزانه حدود ۸میلیون پست و کامنت تولید میکنند.
وقتی پاندمی کرونا شروع شد و خیلی از کارکنان تعاملات حضوری خود را با همکاران از دست دادند، هجوم به لینکداین برای جبران از دسترفتهها زیاد شد. مرزهای بین زندگی کاری و شخصی کمرنگتر از همیشه شده بود. افراد در آنجا صحبتهایی فراتر از کار داشتند و تجربیات شخصی خودشان را با جسارت بیشتری با همکاران به اشتراک میگذاشتند و مخاطبانی فراتر از شبکههای کاری پیدا کرده بودند.
کاربران، از جمله آنها که حساب فیسبوک خود را بسته بودند یا به خاطر استفاده از آن در حین کار احساس گناه میکردند، حالا میتوانستند لینکداین را هم بالا و پایین کنند و همچنان، فعالیتهای غیرکاری انجام دهند. و برای آنها که امید داشتند توجه بیشتری جلب کنند و مخاطبان بیشتری داشته باشند، لینکداین نسبت به سایتهای اشباعشدهتر، روش سادهتری بود.
کارن شافریر که مسوول استخدام شرکتی در آستین، تگزاس است و دائما در لینکداین پست میگذارد، میگوید که این سایت در مقایسه با پلتفرمهای شلوغی مثل تیکتاک و اینستاگرام، «میوه در دسترستری» است.
در دوران پاندمی، خیلی از افراد میخواستند در مورد موضوعات عدالت اجتماعی که بر زندگی کاری آنها اثر گذاشته بود، پست بگذارند. لینکداین حتی پلتفرم ویژه پستگذاری در مورد نژادپرستی سیستمی در آمریکا درست کرد.
کاربران حالا بین پستهای معمولی پیشنهادهای شغلی، سلفیهایی شخصی، خبر ازدواج یا بازخورد در مورد غلبه بر بیماریها را میبینند. اما همه افراد هم از این تغییرات راضی نیستند و میگویند نمیتوانند به این شیوه، از لینکداین استفاده کنند. آنها میگویند نیوزفیدها پر از پستهای شخصی شده که حواس آنها را از اطلاعاتی که به دنبالش هستند، پرت میکند. دنیل راث، نایبرئیس لینکداین، میگوید: «اوایل پاندمی، محتواهایی را میدیدیم که قبلا اصلا وجود نداشت.» منظور او، پستهایی است که افراد در مورد سلامت روان، فرسودگی و استرس میگذاشتند. «این پستها غیرعادی بودند، چون افراد را در لینکداین (که محلی برای معرفی توانمندیهای کاری بود) آسیبپذیرتر نشان میداد.»
شرکت لینکداین، این پستهای صمیمانه را نه نهی میکند و نه مورد تشویق قرار میدهد. راث میگوید: «نمیگویم بیش از حد درگیر محتوای شخصی شدهایم.» اما اینفلوئنسرها برای پیوستن به این سایت، به امید اینکه در مورد موضوعاتی مثل رهبری سازمانی پست بگذارند، تشویق میشوند. شرکت تلاش میکند با این مشوقها همزمان با حفظ فضای حرفهای که کاربران اصلی لینکداین انتظارش را دارند، نوعی توازن را حفظ کند. به گفته راث، پستهایی در مورد مهارتها و وظایف کاری، در یک سال گذشته، با استقبال بیشتری مواجه بودهاند.
نتایج یک نظرسنجی از ۲هزار بزرگسال شاغل که در اوایل امسال انجام شده، به لینکداین نشان میدهد که تعریف ۶۰درصد افراد از «حرفهای بودن» نسبت به دوران قبل از پاندمی، تغییر پیدا کرده است.
لیلی ژنگ، مشاور تنوعپذیری، برابری و جامعیت در محیط کار، معتقد است کارکنان باید برای حفظ مرزهای بین زندگی کاری و شخصی خود، از جمله در رسانههای اجتماعی، احساس آزادی کنند. او میگوید: «هدف وجودی لینکداین، در حال تغییر است.» به اشتراکگذاری اطلاعات شخصی در لینکداین، میتواند حس تعلق داشتن را القا کند؛ همانطور که در محیط کار فیزیکی اینگونه است. اما میتواند پشیمانی هم به دنبال داشته باشد. ژنگ که خودش بیش از ۱۰۰هزار فالوور در لینکداین دارد، میگوید شرکتها با این سوال مواجه شدهاند که «با توجه به تغییر تعریف حرفهایگرایی، در به اشتراکگذاری اطلاعات شخصی، تا کجا میتوان رفت؟» هنوز پاسخی برای این سوال پیدا نشده است. او میگوید: «در اینجا یک تنش وجود دارد. از یک طرف، میخواهیم از تصمیم فردی و خودافشایی کارکنان پشتیبانی کنیم. اما از طرف دیگر، آنها باید در حفظ مرزهای بین زندگی شخصی و کاری که لینکداین را هم شامل میشود، احساس آزادی کنند.»
در دو سال گذشته، لینکداین سعی کرده محتوایی را مورد تشویق قرار دهد که کاربران را در سایت، فعال نگه میدارد. مثلا سال گذشته، آنها یک «برنامه شتابدهنده عضویت» راهاندازی کردند تا اینفلوئنسرها را به کار بگیرند. سوزی اونز، سخنگوی لینکداین، میگوید این برنامه ابزارها و فرمتهای جدیدی را برای پست گذاشتن شامل میشد. قبلا، اینفلوئنسرهای لینکداین، «رهبران متفکر» مثل متخصصان کسب و کار یا مدیرانی بودند که برایمیلیونها فالوور، توصیههای مدیریتی پست میکردند. اخیرا، تولیدکنندگان محتوا در تیکتاک و یوتیوب، به لینکداین پیوستهاند.
یک متخصص تماموقت تولید محتوا که در برنامه شتابدهنده عضویت لینکداین مشارکت داشته، اخیرا چیزی را پست کرده بود که فراتر از شبکه مخاطبان خودش، بازدید داشت. این پست که عبارت بود از یک عکس سلفی در حال گریه با کپشنی در مورد نگرانیها و واقعیتهای اینفلوئنسر بودن، بیش از ۷/ ۲میلیون بازدیدکننده داشت. او میگوید: «با این پست، ارتباطات و فالوورهای زیادی جذب کردم و همه اینها به خاطر این بود که خودم را یک فرد آسیبپذیر نشان داده بودم.»