برای صدساله شدن باید نخست متولد شد
چگونه کارکنانتان را مجذوب فرهنگسازمانی کنید
این عقیده از جهات بسیاری نادرست و غیرواقعبینانه است و ریشه در تفکراتی دارد که فرهنگسازمانی را یک پدیده ایستا و دستوری در نظر میگیرد که از بالا به پایین سازمان جریان پیدا میکند. حالآنکه فرهنگ یک فاکتور پویا و جوشنده از دل کارکنان و تمام بخشهای سازمان است و توسط خود آنها باید پذیرش و اجرا شود. تنها در این حالت است که این امکان فراهم میشود تا فرهنگ یک سازمان را کارکنان همان سازمان با تمام وجود و بدون نیاز به نظارت و اجبار بالادستیها پیاده کنند و پشتیبان واقعی آن باشند. حال سوال کلیدی اینجاست که رهبران سازمانها چگونه میتوانند به شکلگیری فرهنگی کمک کنند که تمام کارکنان مجذوبش شوند و از صمیم دل به دنبال اجرای آن باشند. در ادامه به سه ترفند کاربردی اشاره خواهد شد که رهبران سازمانها میتوانند از طریق آنها به پیادهسازی فرهنگسازمانی توسط خود کارکنان امیدوار باشند:
۱-به کارکنانتان بهعنوان دوست نگاه کنید
نخستین و بنیادینترین چیزی که شما میتوانید به عنوان یک رهبر یا مدیر برای جذب کارکنانتان به سمت فرهنگسازمانی انجام دهید این است که به افرادتان نگاهی انسانی داشته باشید و به آنها اثبات کنید آنها را بهخوبی میشناسید و آنها را قبول دارید و در موقع نیاز از آنها پشتیبانی میکنید. شما میتوانید این کار را از همان زمانی شروع کنید که یک عضو جدید به تیم تحت رهبری شما وارد میشود و برای شروع میتوانید رابطهای دوستانه و صمیمانه باکسانی که بهطور مستقیم به شما گزارش میدهند برقرار سازید و از مدیران میانی زیردست خود نیز بخواهید تا همین رابطه دوستانه را با زیردستانشان برقرار کنند. دعوت افراد به نوشیدن یک فنجان قهوه یا صرف ناهار با آنها میتواند یک شروع خوب بهحساب آید. در چنین دورهمیهای دوستانهای است که شما میتوانید به افرادتان بقبولانید که بهتر است پیوندشان با شما را حفظ کنند و خودتان هم مایل به حفظ ارتباط رودررو با آنها هستید. شما میتوانید همین کار را درباره آن دسته از کارکنان قدیمیتان که به خاطر شرایط خاص همهگیری کووید-۱۹ و دور کار شدنشان از شما و سازمان فاصله گرفتهاند انجام داده و آنها را نیز به سمت تجدید ارتباط نزدیک با خودتان سوق دهید.
در این حالت، کارکنان به شما به عنوان یک دوست و همکار و نه یک مقام مافوق نگاه میکنند و آنچه برای شما ارزشمند و دارای اولویت است برای آنها نیز اهمیت پیدا میکند. علاوه بر این به یاد داشته باشید که با تبدیل کردن کارکنان به بهترین دوستانتان در محل کار، شرایط بهگونهای رقم خواهد خورد که هم شما در محیط کار احساس شادی و رضایت بیشتری میکنید و هم آنها.
۲-تا میتوانید جشن بگیرید
جشن گرفتن به مناسبتهای مختلف و بزرگداشت دستاوردهای تیمی و سازمانی در فواصل زمانی کوتاه یکی از بهترین راهها برای برقراری ارتباط نزدیکتر با کارکنان و جا انداختن فرهنگسازمانی موردنظر شما در میان کارکنان است. شما با جشن گرفتن دستاوردهای کارکنانتان حتی اگر دستاوردهایی کوچک و محدود هم باشند، به آنها نشان میدهید که عملکرد مثبتشان را دیدهاید و برای آن ارزش زیادی قائل هستید. برگزاری جشنهای کاری همچنین به کارکنان نشان میدهد کارهایی که در سازمان انجام دادهاند و نتایجی که کسب کردهاند ازنظر مدیران مافوقشان فقط یک نوع انجاموظیفه نبوده بلکه لطفی بوده که آنها در قبال سازمان صورت دادهاند و به همین دلیل هم شایسته جشن گرفتن و قدردانی شناخته شده است.
جشنهای کاری را میتوان نهتنها بهواسطه بزرگداشت دستاوردهای کاری بلکه به مناسبت رویدادهایی مانند سالگرد تولد یا به دنیا آمدن فرزندان کارکنان برگزار کرد که در این حالت پیوندهای عاطفی بین کارکنان و مدیران و بهتبع آن با سازمان عمیقتر و نزدیکتر میشود و در چنین حالتی است که فرهنگسازمانی برآمده از این پیوند عمیق و نزدیک به میزان زیادی موردپذیرش تمام افراد سازمان قرار میگیرد.
آنچه در این میان حائز اهمیت فراوانی است اینکه در زمان برگزاری این جشنها تمام اعضای تیم یا سازمان حتی آنهایی که به دلایل مختلف از دایره کارکنان توانمند و با عملکرد درخشان خارج هستند یا مغضوب رهبران سازمان قرار گرفتهاند باید دعوت شوند و بر حضور آنها در این جشنها پافشاری شود تا این جشنها به فرصتی برای بازگرداندن آنها به جمع سازمان و انگیزه دادن به آنها برای ارائه عملکرد بهتر و درخشانتر در آینده تبدیل شوند.
۳-کاری نکنید که حسادت کارکنانتان برانگیخته شود
حسادت کردن به موفقیتهای همکاران و احساس ناخشنودی از تشویق شدن پیدرپی سایر کارکنان ازجمله احساسات منفی رایج در میان بسیاری از کسانی است که به دلایل مختلف از عملکردی معمولی و متوسط برخوردارند و قادر به ارائه عملکردهای درخشان و فوقالعاده نیستند. یک نیروی جوان، سالم، پرنشاط و مجردی را در نظر بگیرید که به خاطر نداشتن بسیاری از دغدغههایی که اغلب کارکنان با آن دستبهگریبان هستند، میتواند با پرکاری و خلاقیتهایی که به خرج میدهد خود را در بین مدیران سازمان برجسته و خاص کرده و بارها و بارها مورد تشویق و تقدیر قرار گرفته است. در چنین شرایطی کاملا طبیعی است که سایر کارکنان که از این میزان تشویق و تقدیر بیبهره ماندهاند نسبت به آن فرد احساس حسادت و حتی کینه پیدا کنند. برای جلوگیری از افزایش و عمیقتر شدن این احساسات منفی و در درون سازمان لازم است فرهنگ تشویق به خاطر عملکرد مطلوب و حتی متوسط کارکنان در سازمان رواج پیدا کند و تشویق شدن افراد به امری رایج و پرتکرار در آنجا تبدیل شود و حساسیتها نسبت به مورد تشویق قرار گرفتن یک یا چند فرد در سازمان از میان برود.