تا وقتی نمیدانید «چرا» سراغ شروع یک استارتآپ نروید
اگر میخواهید در کسبوکارتان موفق باشید باید «چرایی» و «چگونگی» آن را بدانید. لطفا چند دقیقه به این موضوع فکر کنید. چرا میخواهید یک استارتآپ موفق را تاسیس و راهاندازی کنید؟ اگر صادقانه به این سوال پاسخ دهید، احتمالا پاسخهای شما مواردی فراتر از دلایل رایجی مانند ایجاد تحول در یک صنعت، تغییر دادن زندگی آدمها، فروش امتیاز استارتآپ و... است. حتی اگر پاسخ شما فقط همینها هستند، اصلا چرا میخواهید به تمامی این اهداف دست پیدا کنید؟
خود را به اهداف کسبوکارتان و اینکه این کسبوکار چه تاثیری بر دنیا میگذارد، محدود نکنید. به اهداف شخصی خودتان هم فکر کنید: ثروت، احترام، به رسمیت شناخته شدن و رشد. به کنکاش ذهنی درباره این موضوع ادامه دهید و از این تمرین برای کسب شناخت بهتری از خودتان استفاده کنید. برای مثال، اگر در پاسخ گفتید ثروت، از خودتان بپرسید چرا میخواهید ثروتمندتر شوید؟
اگر علتهای خودتان را برای پاسخ به این سوالات پیدا کنید، فهمیدن چگونگی رسیدن به این اهداف به مراتب آسانتر خواهد شد. برای مثال، انجام تمرین اول ممکن است به شما نشان دهد بهرغم اینکه خودتان را درحال نظارت و مدیریت یک استارتآپ تاثیرگذار و با نفوذ تصور میکنید، اما مسوولیت هر روزه اداره کردن یک استارتآپ را نمیخواهید یا از آن لذت نمیبرید. حالا داشتن این آگاهی به شما کمک میکند تصمیمات بهتری درباره چگونگی آغاز یک استارتآپ با ثبات از طریق برونسپاری به نمایندگان و سرمایهگذاری بگیرید.
اگر «چرایی» و «چگونگیهای» خود را بدانید، میتوانید بر مواردی که مانع اجرا و عملی کردن ایده شما میشود، تمرکز کنید. آنچه نوعا اتفاق میافتد این است که ماهها یا حتی سالها درباره یک ایده فکر میکنید و ناگهان با خود میاندیشید که «الان باید فقط انجامش بدم.» بسیاری از کارآفرینها این چرخه را با پایان دادن به کسبوکار به محض روبهرو شدن با اولین مانع بزرگ، پشتسر گذاشتهاند و معمولا پاسخ آنها ایناست که «من تلاش خود را کردم اما نشد.»
واقعیت این است که اگر دقیقتر نگاه کنیم میبینیم آنها میخواهند راهاندازی یک استارتآپ را تجربه کنند تا بتوانند در ادامه، کارهایی را که واقعا از آنها لذت میبرند یا انجام آنها برایشان راحتتر است انجام دهند. این سناریوی رایج، عمدتا به دلیل عدم درک صحیح «چرایی» و «چگونگیها» اتفاق میافتد.
عملی کردن یک ایده استارتآپی براساس علل یا همان «چرایی» واقعی از نظر شما، یک فرآیند است. این کار نباید براساس معیارهایی چون حال روحی و خلقوخو، فشارها و داشتن زمان آزاد صورت پذیرد. اولین قدم در این فرآیند فهرست کردن چالشها است. اگر مدتی است درباره راهاندازی یک استارتآپ میاندیشید، دلایلی که باعث شده هنوز شروع نکرده باشید را فهرست کنید. برای مثال:
* وقت کافی ندارم.
* نمیتوانم یک تیم متعهد پیدا کنم.
* سرمایه کافی ندارم.
اولین پاسخهایی که به ذهن ما خطور میکنند مواردی هستند که فکر میکنیم دلایل عملی نکردن ایدهمان هستند، درحالیکه تجربه نشان میدهد این موارد علل واقعی نیستند. در واقع علل دیگری پشت آنها پنهان شده است که نمیخواهیم درباره آن بحث کنیم یا وقتی برای فکر کردن به آن اختصاص ندادهایم.
در همین راستا، مطالعهای درباره عملی کردن استارتآپها انجام شد. طی این مطالعه، ۳۱۲ کارآفرین بالقوه طی یک نظرسنجی به این سوال که چرا تا بهحال کار خود را آغاز نکردهاند، پاسخ دادند. نتایج شامل محدودیت در دانش در زمینه استارتآپها، تامین بودجه، زمان، ترس از شکست و سایر دلایل بود که به ترتیب ۲/ ۴۱، ۳/ ۳۲، ۳/ ۱۲، ۲/ ۸ و ۶ درصد از جوابها را به خود اختصاص دادند. سپس برای نمونه با چند نفر از پاسخدهندگان هر دسته جوابها مصاحبهای صورت گرفت.
تنها پنج دقیقه طول میکشید تا متوجه شویم دلیلی که در نظرسنجی اظهار کردند هیچ ارتباطی با دلیل اصلی آنها برای آغاز نکردن استارتآپ موردنظرشان ندارد. بعضی دلایل شامل این موارد است: باور نداشتن ایده، ترس از ناامید کردن شریک کاری، هدر دادن پول و...
حالا دوباره درباره چالشها و دلایل آغاز نکردن این راه بیندیشید. تنها در صورتی میتوانید مطمئن باشید تمام دلایل و بهانهها را کاملا شفاف و صادقانه فهرست کردهاید که اگر راه حلی برای هر کدام از آن چالشها پیدا شود، هیجانزده و خوشحال شوید و در لحظه ایده خود را عملی میکنید. در غیر این صورت شاید راهاندازی یک استارتآپ در وهله اول دغدغه شما نبوده است.
لازم نیست راهحلها را به تنهایی پیدا کنید. اگر یکی از چالشهای شما ترس از شکست و در نتیجه از دست دادن مقدار قابل توجهی از پساندازتان، ناامید کردن شریکتان و عقب افتادن از اهداف شخصیتان مثل خریدهای بزرگ است، میتوانید با صحبت و مشورت با شریک خود راههایی را بیابید و طوری نقشه راه خود را در نظر بگیرید که شکست کسبوکارتان منجر به آن نتایج نامطلوب نشود. اگر یکی از چالشهای شما تصمیمگیریهای دشوار در رابطه با استخدام، توسعه و بازاریابی است و ترس این را دارید که با تصمیمات نابجا نتایج نامطلوب بگیرید، میتوانید از راهنمایی مشاوران و سایر کارآفرینان بهرهمند شوید.
راهحلهای شما برای چالشها باید ادامه داشته باشند. به عبارت دیگر، غلبه بر بخشی از چالشها فقط برای شروع کسبوکار کافی نیست. در واقع لازم است شما خودتان را برای یک شبه ره صد ساله رفتنی که ممکن است ۱۰ سال به طول بینجامد، آماده کنید. اگر میدانید چرا و چگونه میخواهید استارتآپ خود را آغاز کنید و چه چیزی در مسیر مانع راه شما خواهد بود، آمادهاید که وارد این مسیر شوید.