شرکتهایی مثل ویزا و مسترکارت با تمرکز بر زیرساختها پیروز رقابت بازار میشوند
رمز بقای شرکتهای فناناپذیر
هر مدیرعامل و هر عضو هیات مدیرهای باید از این شرایط خطرناک آگاه باشد. جای تعجب نیست که بسیاری از مدیران ارشد شرکتها در سال ۲۰۱۹ خود را آماده بهکار گرفتن هوش مصنوعی کردهاند. شرکتهای خودروسازی هم بدون اشاره به «حملونقل آینده» با سرمایهگذاران خود صحبت نمیکنند. بیامو مجموعهای از تامینکنندگان متخصص در حوزههای جدید حملونقل و خدمات نوآورانه آن ایجاد کرده است. جنرال موتورز به چشمانداز خودروهای تمامالکتریکی و بدون آلایندگی فکر میکند و دایملر، سازنده مرسدس بنز، آینده را «به هم پیوسته، خودکار و هوشمند» میبیند. در حقیقت، شرکتهای خودروسازی در راس تغییرات و جهش بزرگ به سمت آینده هستند. آنها که همین چند سال پیش بهطور کامل متکی به مهندسان مکانیک و متخصصان موتورهای احتراقی بودند، اکنون برنامههایشان را با متخصصان برق و الکتریک و برنامهنویسی به پیش میبرند؛ شبیه همان متخصصانی که در شرکتهای کامپیوتری و بازیهای موبایل کار میکنند.
برخلاف قرن گذشته که استفاده از خودروهای شخصی، بنزینی و مبتنی بر رانندگی انسان غالب بود، شرکتهای امروز پی بردهاند که باید به سمت مدلهای جدید حملونقل بروند که بدون راننده هستند و مشتریان براساس هر سفر، هر کیلومتر طی شده، اشتراک ماهانه یا ترکیبی از هر سه مورد، بهای حملونقل را پرداخت میکنند. شرکتهای پیشگام امروز برای باقی ماندن در رقابت، باید به سرعت و بهصورت جهشی بیاموزند که دانش خود را نظاممند کنند و یاد بگیرند که چگونه محصولات و خدمات را تولید کرده و به دست مشتریانشان برسانند. مهلت این فرآیندهای یادگیری، بسیار کوتاه است و بدون حرکت سریع و جهشی نمیتوان پیشگام سایر رقبا باقی ماند. بهترین شرکتها بهطور مکرر میجهند. آنها بدون چنین تلاشهایی به سرعت جای خود را به رقبا و تازهواردهای بازار خواهند داد. تغییراتی که آغاز شده، در صنایع مختلف دیده میشود. بهعنوان مثال، در بانکها که هر شعبه مانند یک خردهفروشی بود و مشتریان خاص خود را داشت و فعالیتهایش به وسیله کارکنان آگاهی پیش میرفت که اطلاعات و مشاورههای لازم را به مشتریان ارائه میکردند، شاهد رواج تحلیلهای متمرکز و کامپیوتری هستیم.
اکنون در بانکها، مانند خردهفروشهای تجارتالکترونیک، اطلاعات و دادهها بهصورت متمرکز تحلیل شده و به همه مشتریان ارائه میشود. جهش در هر صنعتی وجود دارد و تنها ممکن است تفاوتهای جزئی در آنها دیده شود. ما در تلاش برای تعیین میزان آمادگی شرکتها برای جهش به سمت آینده و کسب اطلاعات و دانش موردنیاز برای موفقیت در آن، به رتبهبندی شرکتها براساس دادهها و اطلاعات سخت بازار (و دادههای در دسترس عموم) پرداختیم. این اطلاعات برخلاف دادههای نرم که مبتنی بر نظرسنجی و قضاوتهای فردی است، کاملا عینی و هدفمند هستند. ما به بررسی پیشرانهای اصلی نوآوری مانند سلامت کسبوکار کنونی شرکت، تنوع نیروی کار، ساختار مدیریتی آن، سرمایهگذاریهای آن در مقایسه با رقبایش، سرعت معرفی محصولات و... اقدام کردیم. این ۶ پیشران اصلی که ارزشی برابر در پژوهش ما داشتند، در مجموع ۲۱ شاخص مختلف را تشکیل میدادند. گاهی یک شاخص براساس حوزه فعالیت شرکتها تغییر میکرد (بهعنوان مثال، تفاوتهایی بین تعدادی از شاخصهای شرکتهای پرداخت الکترونیک و شرکتهای بیمهای وجود داشت) و در نهایت، امتیازها تجمیع میشد تا امتیاز کل شاخص اصلی بهدست آید و شرکتها براساس آن رتبهبندی شوند.
استفاده از چنین شاخص کل عینی که بتواند این مولفهها و پیشرانها را به خوبی بسنجد، توانایی آن را خواهد داشت تا آمادگی هر موسسه و شرکت (در این مطالعه، موسسات مالی) را برای جهش به آینده و کسب دانش مورد نیاز برای رقابت کردن در آینده اندازهگیری کند. شاخص آمادگی جهش (Leap Readiness Index) بهمنظور بررسی میزان آمادگی موسسههای مالی برای جهش به سمت مرزها و حوزههای آینده طراحی شده است. حوزههای مختلفی در بانکداری و صنعت مالی مشاهده میشود که شرکتها و موسسات باید آماده کسب تخصص در آنها و رقابت با سایرین باشند. برخی از این موارد عبارتند از: روباتهای مشاور، هوش مصنوعی، ارزهای مجازی و بلاکچین، بانکداری همراه و پرداخت همراه، سرمایهگذاریهای پرمخاطره شرکتی و رابطهای کاربری برنامهنویسی دستگاهها. جای تعجب ندارد که در جدول رتبهبندی شرکتها براساس شاخص آمادگی جهش، نام تعدادی از شرکتهای پیشگام در فناوریهای نوین دیده میشود.
شرکت پیپال (PayPal) که یک شرکت پرداخت دیجیتالی است و همین امسال ۲۰ساله شد، به همراه شرکت اسکوئر (Square) که پرداختهای اعتباری دکههای خیابانی، دستگاههای خودکار تحویل قهوه و سایر دستگاههای خودکار و هوشمند را انجام میدهد در بالای فهرست قرار گرفتهاند. شگفتآورترین نتیجه این تحلیلها، نام شرکتهای آمادهتر برای آینده است. در این فهرست، نام خاصی از بانکهای خردهفروشی (بانکهایی که مستقیما با مشتریان کار میکنند) به چشم نمیخورد؛ آنهایی که به نظر میرسید از مزیت «نزدیک بودن به مشتری» بهرهمند هستند و میتوانند «حجم انبوهی از اطلاعات کاربران» را به دست آورند. مشخص شد که پیشگام شرکتهای مالی از نظر آمادگی برای رقابت در سالهای پیش رو، شرکتهای سازنده زیرساختها بودهاند: ویزا و مسترکارت. آنها عملا فناناپذیر خواهند بود و دههها به فعالیتشان ادامه خواهند داد. به عنوان مثال، مسترکارت در همکاری با R۳ که شرکتی پیشتاز در تولید نرمافزار بلاکچین است، مشارکتی استراتژیک را آغاز کرده تا راه حلی جدید برای پرداختهای بینالمللی از طریق بلاکچین ارائه کند. این مشارکت در مرحله نخست بر ایجاد ارتباط بین زیرساختهای پرداخت سریعتر، پروژهها و بانکها متمرکز است که شبکه آن را مسترکارت فراهم میکند.
اوایل امسال هم مسترکارت دسترسی به شبکههای برونمرزی را با تملک شرکت ترنسفست (Transfast) تقویت کرد. مشارکت جدید آخرین اقدام استراتژی چندوجهی مسترکارت است تا در ارائه خدمات نقل و انتقال پول به مشتریان، همچنان بیرقیب باشد. از آغاز عصر گوشیهای هوشمند، تازهواردهای بسیاری روشهای پرداخت خاص خود را ارائه دادهاند. اپلپی، گوگل والت، اسکوئر، پیپال، ویمیو و ریولت تنها تعداد اندکی از آنها هستند. اما مساله آنجا است که تمام این شرکتها نشان دادهاند نوآورهای قدرتمندی هستند و میتوانند به طراحی و ارائه بسترهای پرداخت الکترونیکی ساده و کاربردی برای مشتریان اقدام کنند و به این صورت، بازار کارتهای اعتباری را که توسط بانکهای خردهفروشی صادر میشود، کساد کنند. تنها استراتژی باقی مانده و موجه برای ویزا و مسترکارت، آن است که به عصر جدید گام بگذارند، وابستگی خود به کارتهای اعتباری پلاستیکی و قدیمی را کاهش دهند و اجازه دهند تا شرکتهای تازهوارد هم در خدمات اصلی پرداخت که غیرفیزیکی هستند، با آنها سهیم شوند. جمله معروفی وجود دارد که میگوید: «اگر نمیتوانی آنها را شکست دهی، بگذار به تو بپیوندند.»
جای تعجب نیست که معرفی کارت اعتباری شرکت اپل در ماه مارس سال جاری با اقبالی عالی مواجه شد. رنگ متمایل به سفید، ضخامت بسیار مناسب و ناشی از خوشسلیقگی به همراه طراحی زیبا و مینیمالیست کارت، با اقدامات بینظیر دیگری همراه شده است؛ مثل عدم نیاز به پرداخت کارمزد، هشدار نرمافزار در مورد افزایش بدهی و ارائه پیشنهادها و مشاوره برای پرداخت سریع بدهیها. اما نکته آنجا است که پشت همان کارت اعتباری زیبا و مینیمالیست (که تلاش شده هیچ طرح و رنگ اضافهای روی آن نباشد)، نشان تجاری گلدمن ساکس (سرمایهگذار مسترکارت) دیده میشود؛ حتی اپل هم نمیتواند از تسلط چنین شرکتهایی برای زیرساختهای مالی و اعتباری رها شده و نامشان را حذف کند. فقط اپل با چنین شرایطی مواجه نیست. تمام شرکتهای جدید و نوپای اعتباری و پرداخت الکترونیک با شرکتها و داراییهای ویزا و مسترکارت کار میکنند. به عبارت دیگر، شرکتهای فناوری نوین نمیتوانند هیچ نوآوری مخرب و تحولآفرینی به بازار ارائه کنند؛ مگر آنکه ابتدا مبلغ را بهعنوان عوارض به مالکان قدیمی شبکه بانکی و اعتباری پرداخت کرده باشند.
سادگی رابطهای کاربری، استانداردها، هزینه راهاندازی و نگهداری شبکه، انطباق با سایر ابزارها و برنامهها و در نهایت گسترش و نفوذ زیرساختهای شبکه در تضمین موفقیت شرکتهای ویزا و مسترکارت نقش اساسی داشتهاند. رابط کاربری برنامهنویسی ابزارها (یا API) مجموعهای از قوانین و دستورالعملها برای تسهیل مبادله اطلاعات بین دو قطعه نرمافزاری است که شرکتی که بخواهد از رابط کاربری متفاوتی استفاده کند، هزینهها و موانع زیادی را باید تحمل کند. این رویهها، پروتکلها و ابزارهای نرمافزاری به شرکتها اجازه میدهند به سادگی با هزینهای اندک از زیرساختهای ویزا و مسترکارت استفاده کنند. گیلز اوباخ، تحلیلگر ارشد فناوریهای خدمات مالی شرکت اووم (Ovum) در تحلیل موفقیت ویزا میگوید: «در حالی که ابتدا بسیاری از شرکتهای حوزه بانکداری و مبادلات مالی، با تردید به ویزا نگاه میکردند، معرفی پلتفرم جدید این شرکت که میزان رابط کاربری جدیدی است و مجموعه کامل عملیات پرداختی را پشتیبانی میکند و بر شالوده شبکه اصلی این شرکت بنا شده، باعث شد تا جایگاه این شرکت در کل مجموعه دیجیتال، مستحکم شود.»
درس اساسی که از موفقیت ویزا و مسترکارت گرفته میشود، این است که عامل موفقیت آتی شرکت لزوما در داخل آن ساخته نمیشود. ویزا و مسترکارت عملا شرکتهای بسیاری را به کار گرفتهاند تا عملیات مالی و پرداخت دیجیتال را به پیش ببرند؛ شرکتهایی که به مشتریها نزدیکتر هستند و اطلاعات بیشتری از آنها دارند. همین موضوع را درباره استیو جابز هم میتوان بیان کرد. مهم نیست که او چقدر در درک و شناخت رویاهای مشتریان عالی عمل میکرد، چون باز هم نمیتوانست پیشبینی کند که برخی از عملکردهای آیفونی که به دست او ساخته شده، بازار را دگرگون میکنند.
کاربران با فشار دادن یک دکمه، تاکسی میگیرند (اوبر و سایر تاکسیهای اینترنتی) و در کنار آن عکسهایی میگیرند که بهصورت خودکار پاک میشوند (اسنپچت). هیچ شرکتی نمیتواند همزمان تمام این قابلیتها و امکانات تحولآفرین در بازار را ارائه کند. تصمیمهای طراحی محصول همواره به وسیله شرکتهای دیگر تقویت میشوند. برای کسی که یک زیرساخت مهم و حیاتی را اداره میکند، بهترین استراتژی آن است که به دیگران اجازه کشف کاربردهای مختلف آن زیرساخت را بدهد و بهطور همزمان با تدوین استانداردهای جدید برای آن صنعت، در زیرساخت خود سرمایهگذاری مجدد کند. ممکن است روزی کارتهای اعتباری دهههای گذشته کنار گذاشته شوند؛ اما هنوز هم ویزا و مسترکارت همه جا حضور دارند و با زیرساختها و استانداردهای خود، امکان رد و بدل کردن پول در سراسر جهان را فراهم میآورند. شرکت شما چه کاری میتواند انجام دهد که فناناپذیر شود؟
ارسال نظر