برای صد ساله شدن باید نخست متولد شد
چگونه با کارکنانتان ارتباطی فوقالعاده داشته باشید
بر این اساس شکلگیری روابط غیررسمی و دوستانه بین مدیریت و کارمندان هر شرکت سازمانی میتواند منجر به این شود که رسالت و فرهنگ شرکتی و سازمانی به شکلی مطلوب و کامل به تمام اجزای سازمان منتقل شود و پس از آن است که بسیاری از غیرممکنها امکانپذیر خواهد شد.در این میان نقش مدیر منابع انسانی شرکت به عنوان پل ارتباطی بین کارمندان و مدیران حائز اهمیت فراوانی است و این اوست که میتواند تاثیر شگرفی بر اعمال نفوذ مدیران بر کارکنان داشته باشد.
خلق تصویری مثبت و امیدوارکننده از سازمان در ذهن کارکنان میتواند باعث شود تا سختترین و پیچیدهترین پروژهها از نظر کارکنان آسان و امکانپذیر جلوه کند. بهطور کلی، در بسیاری از شرکتهای موفق، وجود ارتباط نزدیک و معنیدار بین مدیران و کارکنان است که به تحقق موفقیتهای بزرگ منتهی میشود. با این همه شاهد آن هستیم در بسیاری از سازمانها و شرکتها در سراسر جهان چنین پیوند و تعاملی وجود ندارد. تحقیقات نشریه هاروارد بیزینس ریویو نشان داده که فقط ۴۲درصد از کارمندان و کارگران در جهان از شناختی نسبی و محدود از ارزشها و استراتژیهای سازمانی سازمانها و شرکتهایی که در آن مشغول بهکار هستند برخوردارند و بیش از ۹۵درصد از کارمندان یا از بسیاری از ارزشها و استراتژیهای شرکتهای خود بیخبرند یا با آن موافق نیستند.
عامل اصلی این سوء تفاهمها و عدم همسویی در فقدان ارتباط و تعامل سازنده بین مدیران و کارکنان نهفته است و نتیجه آن میشود که از یکسو مدیران، کارکنان را به کمکاری و بیتوجهی به خواستهها متهم میکنند و کارکنان نیز مدیران را افرادی میدانند که نفسشان از جای گرم بلند میشود و درک درستی از شرایط حاکم بر سازمان ندارند. حال سوال اینجاست که برای حل این مشکل چه باید کرد؟ در پاسخ به این پرسش میتوان موارد زیر را پیشنهاد کرد:
*ارزشها و اهداف کلیدی سازمان و شرکتتان را به صورت پیوسته و به هر بهانهای به تمام کارکنانتان یادآوری کنید. این کار باعث میشود تا ارزشها و فرهنگ سازمانی به بخشی از کارهای روزمره کارکنان تبدیل شود و به عبارت دیگر «ملکه ذهن آنها شود». در این حالت پیاده کردن ارزشهای شرکت امری عادی خواهد بود که بدون هیچ اجباری صورت خواهد گرفت. این اقدام میتواند در حین برگزاری جلسات کاری، جشنهای درونسازمانی و حتی در زمان سلام و احوالپرسیهای روزمره صورت پذیرد.
*تصویری روشن و دلپذیر از سازمان در ذهن کارکنان پدید آورید و آن را در تمام شئون و گفتوگوهای کاری با پرسنل رعایت کنید. به عنوان مثال اگر در فرهنگ شرکتی شما دروغگویی امری مذموم و ناپسند است پس سعی کنید در تمام گفتوگوهایی که با افرادتان دارید هم خودتان راستگو باشید و هم دیگران را به راستگویی تشویق کنید حتی اگر گفتن حقیقت ممکن باشد به ضرر آنها تمام شود. در این میان این وظیفه مدیر است که بستری را فراهم آورد که در آن کارکنان میتوانند به اصول و ارزشهای اصیل سازمان وفادار بمانند بدون اینکه به واسطه این وفاداری مشکلی متوجه آنها شود.
*تصویرسازی از ارزشهای مورد قبول سازمانتان را بهطور روزانه انجام دهید نه صرفا در زمان برگزاری جلسات عمومی فصلی یا سالانه با کارکنان. متاسفانه بسیاری از مدیران فکر میکنند تبلیغ و تبیین ارزشها و اصول فرهنگ شرکتی تنها به زمان برگزاری مجامع عمومی فصلی و سالانه محدود میشود درحالیکه این امر مهم باید به بخشی از تعاملات روزمره بین کارکنان و مدیران تبدیل شود و به هر بهانهای مورد توجه و تاکید قرار بگیرد. همیشه به یاد داشته باشید که شکل دادن به یک فرهنگ یا تغییر دادن آن به زمان و تلاش مستمری نیاز دارد و این چیزی نیست که با برگزاری چند جلسه در سال یا صدور بخشنامه امکانپذیر باشد بلکه باید در قالب برنامههای بلندمدت و هدفمند صورت پذیرد.
*راههای تحقق اهداف و پیاده شدن استراتژیها را برای کارکنان شرح دهید. در برخی از سازمانها و شرکتها شاهد آن هستیم که با وجود آگاهی کامل یا نسبی کارکنان از استراتژیها، عملی شدن و اجرای درست آنها با مشکلات عدیده مواجه است. ریشه این مشکل در ناآگاهی کارکنان از چگونگی اجرایی شدن استراتژیها نهفته است که به علت ناکارآمدی مدیریت تشدید میشود. جیمی دایمون، مدیرعامل مشهور و موفق بانک جیپی مورگان که سه بار از سوی مجله تایم به عنوان یکی از ۱۰۰ شخصیت تاثیرگذار جهان انتخاب شده است در این مورد میگوید: «من اجرای درست و دقیق یک استراتژی درجه دو را به اجرای ناقص یک استراتژی فوقالعاده ترجیح میدهم.»
*مطمئن شوید که کارکنانتان پیامهای ارسالی از سوی شما را به درستی فهمیدهاند. مدیران موفق کسانی هستند که بهطور دقیق به افرادشان و اظهارنظرهای آنها گوش فرا میدهند و همین گوش کردن فعال است که باعث میشود استراتژیها و پیامهای ارسالی منشأ اثر شوند. برای موفقیت بیشتر در این زمینه لازم است مدیران دریابند کدام روشها دارای بیشترین اثرگذاری در کارکنان است و پس از آن میتوان هر پیامی را برای آنها ارسال کرد و منتظر پیامدهای مثبت آن بود.
ارسال نظر