این امر خصوصا برای رهبران و مدیران با تجربه ۱۰ یا ۱۲ ساله بیشتر صدق می‌کند که ممکن است برای مدیریت دیگران یا برای هدایت و پیش‌راندن برنامه‌های پراهمیت مبتکرانه دیجیتال، برای نخستین‌بار در معرض تحولات جدی قرار گیرند.

«این روزها ما همه برای چنگ انداختن به ایده تحول‌آفرین بعدی آماده هستیم. اما مدیران توانایی ایجاد شرایط لازم برای تغییرات هوشمند استراتژیک را خواهند داشت که وقت‌شان را صرف درک صنعت خود، مشتریان خود و ساختار سازمانی شرکت‌شان ‌کنند.» - پاملا راکر

متولدین دهه‌های۸۰ و۹۰ میلادی (Millennials) در حال حاضر بزرگ‌ترین سهم نیروی کار آمریکا را تشکیل می‌دهند و شرایط پویا و منحصر‌به‌فردی از «یک آمیختگی نسلی جدید»، ایجاد کرده‌اند. به نظر استاین، امروزه Millennials با ورود به شرکت‌ها، انتظاراتی بسیار بالاتر دارند و به دنبال فرصت‌هایی برای پیشرفت سریع‌تر هستند». نسل X (متولدین دهه‌های۶۰ و۷۰ میلادی) که ممکن است تجربه زیادی در پست‌های مدیریت کلیدی نداشته باشند، مجبور هستند تا نقش‌های رهبری متفاوتی را برای هدایت این گروه جدید کارکنان برعهده بگیرند و همچنین به تقاضای رقابتی کارفرمایان خود که می‌خواهند به اشکال مختلف در قله موج دیجیتال قرار بگیرند نیز پاسخ بدهند. همچنان که این مدیران سعی می‌کنند در چنین محیطی موفق و هوشیار باقی بمانند، طبیعی است که دچار دشواری‌هایی شوند؛ راکر این دشواری‌ها را در چهار مورد معرفی می‌کند: «آسودگی»، «تردید»، «ناهماهنگی» و «جابه‌جایی احساسی» که از رهبران تازه‌وارد در عرصه نظارت بر ابتکارات دیجیتال خواسته می‌شود که خود نقش اخلال‌گر را ایفا کنند. در چینی شرایطی روش‌های موفقیت‌آمیز و مطمئنی که در گذشته معمولا توفیق به‌همراه داشته‌اند، دیگر جوابگو نیستند.

چارچوبی برای تغییر: راکر به مدیران پیشنهاد می‌کند که به جای تمرکز روی شرایط بی‌ثبات کاری و بازار، به بالا نگاه کنند.به نظر وی، هنگامی که فشار برای نوآوری شدید است، برای هرکسی بسیار چالش‌برانگیز است که بایستد و بگوید «بهتر است کمی صبر کرده و در این مورد فکر کنیم». مدیران گاهی چنین کاری را ریسک تلقی می‌کنند. اما با انجام مطالعات کافی می‌توانید به عواملی مانند هویت و فرهنگ کاری شرکت بپردازید و بدانید به چه توانایی‌ها و استعدادهایی نیاز دارید، جامعه دستخوش و پدیدآورنده چه تغییراتی است، رقبایتان مشغول به چه کارهایی هستند و مشتریانتان چه محصولاتی را دنبال می‌کنند– اینها همه پرسش‌های پراهمیت سرنوشت‌سازی هستند که رهبران باید بپرسند چرا که آنها مانع نوآوری اخلالگر‌ نخواهند بود، بلکه آن را استراتژیک‌تر خواهند کرد.» به گفته استاین «توانایی ارائه تفسیری یکپارچه از سازمان، راهی برای ایجاد درک مشترک و اجماع نظر میان افرادی است که فرای مرزهای سازمانی و حتی در کشورهای مختلف، ملزم به همکاری با دیگران هستند یا همزمان بر روی دو یا سه گزارش کار می‌کنند. همچنین توانایی شما در تفکر استراتژیک، در محیطی پیچیده درحالی‌که دیگران فقط به فکر ضرب‌الاجل بعدی هستند، می‌تواند یک حرکت حرفه‌ای بسیار هوشمندانه باشد.»

خودمختاری، اعتماد و ارتباط:‌به عقیده پاملا راکر، محیطی که به کارکنان اجازه خودمختاری در عملکرد و محل کار می‌دهد، کارکنانی باانگیزه بیشتر و بازدهی بالاتر خواهد داشت: امروزه مدیران باید راه‌های جدیدی برای ایجاد روابط با تیم‌های خود، نظارت بر عملکرد آنها و کمک به آنها برای موفقیت پیدا کنند. مردم بیشتر به دورکاری روی آورده‌اند و شیوه‌های کاری جدید، ساعت کاری انعطاف‌پذیر و دفاتر «میز داغ» نشانگر معاملات جدیدی است که بین کارکنان و سرپرستان در شرکت‌های نوآورانه رخ می‌دهد.  

بازاندیشی استراتژی‌های کاری: برای پایداری در اقتصاد امروز، تمامی کارکنان باید ذهنیت مخترع اخلالگر را بر کارهای خود اعمال کنند. سرعت تغییر چنان بالا است که در بسیاری از شرکت‌ها از توانایی استخدام یا آموزش افراد با مهارت‌های لازم برای رسیدگی به خواسته‌های جدید فراتر می‌رود. استاین می‌گوید: «انتقال یکپارچه به نقش‌های ناآشنا و قبول مسوولیت برای به‌دست آوردن مهارت‌های جدید، به بخشی از آنچه کارکنان باید تمام‌وقت برای زنده ماندن در چنین محیط کاری به آن توجه داشته باشند، تبدیل شده است.» استاین کارکنان را ترغیب می‌کند که با عملکرد و بازده بالا خود را درون شرکت مطرح کنند: «به دنبال پروژه‌های جالب باشید و بخشی از کار را به عهده بگیرید. تحصیلات خود را ادامه دهید، مدرک بالاتر می‌تواند به موقعیت شما در شرکت کمک کند. به این شکل نه تنها شما با آخرین تفکرات و نظریات در زمینه کاری خود مرتبط خواهید بود، بلکه این‌کار همچنین نشانگر سطح انگیزه و اراده بالای شما خواهد بود.» در عین حال مدیران برای آمادگی برای مراحل بعدی حرفه خود، همچنان باید به انجام آنچه تاکنون به آن پرداخته‌اند ادامه دهند. «ما همه وظیفه داریم برای بهبود شرایط کاری و زندگی خود تلاش کنیم. شما هرگز نمی‌توانید و نباید از شرایط موجود کاملا راضی باشید. از تغییرات در صنعت خود آگاهی کامل داشته باشید، با کارکنان استخدام در ارتباط باشید، مصاحبه کنید، ارتباط برقرار کنید و همواره اقدامات لازم را برای بهبود کیفیت کارتان انجام دهید.»

راکر معتقد است که در آینده نزدیک فناوری‌هایی مانند ماشین‌‌های یادگیرنده، اتوماسیون، هوش مصنوعی و روباتیک به شدت بر مهارت‌های لازم برای موفقیت مدیران تاثیر می‌گذارند.

ساختار و شیوه‌های سازمانی برای حمایت از نوآوری دیجیتالی دستخوش تغییرات کلی و جزئی است (به عقیده راکر، «محل کار دیجیتال به‌مثابه مکانی مطرح شده است که در آن تاثیر یک فرد می‌تواند به‌دلیل وجود روابط همکاری با افراد مناسب به‌طور چشمگیری گسترش پیدا کند)، شرکت‌ها به‌شکلی فزاینده به دنبال افرادی خواهند بود که بتوانند با یک سنگ بیشترین پرنده را نقش زمین کنند.»