قوانینی برای کنترل هزینهها ایجاد کنید
مثلا سام والتون، موسس والمارت، قانونی وضع کرده بود که هزینهها نباید از یک درصد خریدهای شرکت تجاوز کند. قوانین دیگر میتواند کلیتر باشد، مانند پیدا کردن مقرونبهصرفهترین راه برای انجام آزمایش و تجزیه و تحلیل. در آخر اینکه، خلاق باشید. وقتی آنیتا رادیک، اولین فروشگاه لوازم آرایشی Body Shop خود را افتتاح کرد، هزینههای بستهبندی را با ارائه این پیشنهاد به مشتریان کاهش داد که هر فردی ظرف یا جعبه خالی خود را به شرکت بازگرداند، میتواند از خدمات پر کردن دوباره آن همراه با تخفیف بهرهمند شود.
ریچارد برانسون که مجله او به نام Student فاصله اندکی با ورشکستگی داشت، راهی جدید برای افزایش اعتبار نشریهاش و در عین حال ذخیره پول یافت. جنگ ویتنام و مساله خلیج بیافرا دو موضوع مهم در آن زمان به شمار میآمدند؛ بنابراین نشریه او نیاز داشت تا گزارشگران خود را در هر دو کشور داشته باشد. اما مجله پول کافی برای پروازها و رزرو هتل نداشت. این ایده به ذهن برانسون و پرسنل او خطور کرد که گزارشگران بسیار جوان را انتخاب کنند؛ افرادی که هر کدام میتوانستند تجربیات مختلفی در قالب داستانی برای خودشان در این جنگ بهدست آورند.
یکی از روزنامههای دولتی هزینههای گزارشگران را در قبال یک داستان منحصربهفرد از تجربیاتشان تقبل کرد. هر دو گروه آنچه میخواستند را بهدست آوردند: روزنامههای مذکور یک داستان جذاب انسانی دریافت میکردند و مجله برانسون نیز گزارشهای خود را میگرفت.
گاهی، کارآفرینان توانستهاند توافقی با کارمندان ایجاد کنند. آنتونی یاکینتو میگوید: «من یک آشپز پارهوقت داشتم که در نظر داشت آشپزخانه خود را در شهر افتتاح کند. پس از سازماندهی دوباره آشپزخانهام، دریافتم که چندین قطعه غیرضروری از تجهیزات آشپزخانه دیگر به درد من نمیخورند. آشپز پارهوقت من تمایل زیادی داشت تا برای آشپزخانه جدیدش از این تجهیزات استفاده کند، بنابراین معاملهای با یکدیگر کردیم که در آن او در ازای تجهیزات، ساعات اضافی بهطور مجانی برای من کار کند و در نهایت هر دو راضی و خشنود بودیم.»
روزی یک مشتری وارد کتابفروشی شری گاتلیب شد و گفت که عاشق کتابهای علمی - تخیلی است و با ناامیدی بیان کرد که میخواهد در آنجا کار کند. این کتابفروشی به تازگی افتتاح شده بود، بنابراین فروش آن اجازه اضافه کردن حتی یک کارمند پارهوقت را نیز نمیداد. اما مرد جوان بیان کرد که او حتی در زمانهایی که مالک کتابفروشی حضور ندارد بهطور رایگان کار خواهد کرد و به این ترتیب فروشگاه قادر خواهد بود تا ساعاتی را به زمان کارش اضافه کند.
رد کردن چنین پیشنهادی دشوار بود اما گاتلیب نمیتوانست بگذارد او مجانی از کتابفروشی نگهداری کند و در ازای آن هیچ پولی نگیرد. بنابراین او به مرد جوان پیشنهادی ارائه داد: او ۱۰ درصد هر آنچه که مرد جوان میفروشد را به صورت پورسانت به او بپردازد.
یافتن سرمایه اولیه
هنگام جمعآوری سرمایه اولیه برای فعالیت اقتصادیتان، چندین قانون برای پیروی وجود دارد. در اینجا دو قانون را شرح میدهیم:
۱- با احتیاط به پسانداز اولیه خود دست بزنید
اگر همه پسانداز خود را تنها روی یک فعالیت اقتصادی صرف کنید، نه تنها در صورت شکست، شما و خانوادهتان در تنگنای شدیدی قرار میگیرید، بلکه توانایی شما برای استفاده از فرصت بعدی کسبوکار به شدت محدود میشود.
۲- اگر نیاز به قرض کردن اندکی پول دارید، سعی کنید آن را از دوستان یا از اعضای خانواده نگیرید، چون ارتباطات عاطفی بسیار زیادی به این مرتبط میشود.
این کار منجر به این خواهد شد که دور شدن از فعالیت اقتصادی برایتان دشوار شود؛ این مساله حتی زمانی که شکست کسبوکارتان واضح است نیز صدق میکند. میل و توانایی شما برای توقف بهموقع کسبوکارتان در یک موقعیت ناامیدانه برای اخذ شانس دوم بسیار مهم و ضروری است.
پیشنهاد ما به شما این است که در تلاش برای افزایش منابع مالی برای فعالیت اقتصادی خود خلاق باشید. به طور مثال رضوان شریف دانشجوی رشته MBA در دانشگاه بابسون، سرمایه آغازین شش رقمی خود را برای فعالیت اقتصادی جدیدش در رقابت برنامههای کسبوکار در آمریکا بهدست آورد. اگر مهارتی در نوشتن برنامههای کسبوکار دارید، یک روز را صرف پیدا کردن هر چیز باارزشی کنید که میتوانید بفروشید یا گرو بگذارید: کتابهای کمدی نادر، دوچرخه، خودروهای برفی، جواهرات، تفنگ شکاری، چوگان گلف، یا یک لباس خاص استفاده شده.
از خودتان بپرسید: آیا من واقعا به همه این چیزها نیاز دارم؟ آیا میخواهم این اسباب اضافی را برای پیگیری رویاهایم فدا کنم؟
اگر از قبل یک مشتری بزرگ دارید، از او بپرسید که آیا حاضر است برای یک سفارش اولیه از قبل پول بپردازد؟ پولی که میتواند منابع مالی کافی برای شروع در اختیار شما قرار دهد.لری الیسون و شرکایش تنها ۲ هزار دلار برای شروع اوراکل سرمایهگذاری کردند؛ چون پیش از اینکه این شرکت را تاسیس کنند، از برنده شدن یک قرارداد بزرگ مطمئن بودند. این اطمینان برای آنها ایجاد شد که درآمد کافی برای حداقل سال اول یا دوم خواهند داشت.در نهایت تا زمانی که فروش کافی برای تضمین سرمایهگذاری در یک کارخانه دارید، باید برونسپاری تولید را نیز در نظر بگیرید. یا مانند کامپیوترهای شرکت دل، میتوانید سرمایهگذاری خود را به یک عملیات نصب محدود کنید و تولید بخشها را به دیگران برونسپاری کنید.
ارسال نظر