حرفه نوآوری از نگاه استاد دانشگاه استنفورد
رهاسازی خلاقانه یک ایده تا کارآفرینی
دکتر تینا سیلگ (Tina Seelig)، نویسنده کتابهایی پرفروش و استاد دانشگاه استنفورد، در ۱۵ سال گذشته به دانشجویان خود شیوه رهاسازی خلاقانه روحیات کارآفرینی منحصر به فرد را تدریس کرده است. او کتاب تازهای با عنوان «قوانین خلاقیت: ایدهها را از سرتان بیرون بیاورید و وارد دنیا کنید» منتشر کرده که در آن، این دانش را به اشتراک میگذارد و رهنمودهایی برای تبدیل ایدهها به واقعیت ارائه میکند.
سیلگ اخیرا در گفتوگویی با مجله فوربس، به چهار مرحله از «چرخه نوآوری» که در کتاب خود آن را معرفی کرده، اشاره کرده است: ۱- تخیل (تصور چیزهایی که هنوز وجود ندارند) ۲- خلاقیت (به کار بردن تخیل برای پرداختن به یک چالش) ۳-نوآوری (به کار بردن خلاقیت برای تولید راهحلهای منحصر به فرد) و ۴- کارآفرینی (به کار بردن نوآوری برای به ثمر رساندن ایدهها؛ جایی که این ایدهها بتوانند قدرت الهامبخشی به تخیلات دیگران را هم داشته باشند). افراد با استفاده از هر یک از این مراحل، میتوانند چیزهای پیچیدهتر، جالبتر و قدرتمندتری ایجاد کنند.
دکتر سیلگ در مورد ایده اصلی انتشار کتاب جدیدش میگوید: این کتاب را نوشتم تا یک مشکل واقعا بزرگ را حل کنم. من دریافتم که مردم واقعا نمیدانند از لحظه اولیه شکلگیری یک ایده تا اجرای آن، یک مسیر مشخص وجود دارد. ما این مسیر را یک فرآیند جادویی میدانیم و افرادی را که در این مسیر موفق بودهاند، زیر نظر داریم. بنابراین، زمان زیادی را صرف ارزیابی و گفتوگو با نوآوران و کارآفرینان زیادی کردم و به آموزش آنها پرداختم.به این نتیجه رسیدم که یک فرآیند وجود دارد که افراد از آن گذر میکنند و ترکیبی از رویکردها و اقدامات وجود دارد که شما را از تخیل یک ایده به سوی خلاقیت و نوآوری و سپس کارآفرینی میکشاند. به محض اینکه بر چنین چیزی غلبه کنید، میتوانید آن را در هر حوزهای به کار ببرید.
دکتر سیلگ در تشریح این مراحل میگوید: باید اشاره کنم که این مراحل از نظر من «چرخه نوآوری» نامیده میشوند، چون آخرین مرحله دوباره به نقطه شروع بازمیگردد. بنابراین، بگذارید تصویری اینچنینی ترسیم کنم:
در «مرحله تخیل» با دنیا درگیر میشوید و تصور میکنید چه چیز متفاوتی میتوانید ایجاد کنید. این با فکرهای متعددی که به ذهن انسان میرسد فرق دارد. بیشتر مردم فکر میکنند شما کاری را که میخواهید انجام دهید تصور میکنید و سپس درگیر عملی کردن آن میشوید.اما درگیر شدن مرحله اول است. ابتدا باید درگیر چیزی شوید و سپس به آن برسید. درگیر شدن شاه کلیدی است که ما را مشتاقتر میکند و اگر به موضوعی توجه واقعی نشان دهیم، بهتر میتوانیم تصور کنیم «اوه! مشکلی در اینجا وجود دارد و شاید من بتوانم اوضاع را بهتر کنم.»
به محض اینکه دریافتید با چه مشکلی میخواهید روبهرو شوید و تصور کردید چه چیزی میتواند بهتر باشد، به مرحله بعد، یعنی «مرحله خلاقیت» میرسید. این مرحله به مقداری انگیزه و آزمایش نیاز دارد. حتی کمی انگیزه میتواند به کمی آزمایش و تجربه منجر شود. نتایجی که از این آزمایشها به دست میآید، به انگیزههای بیشتر منجر میشود. بنابراین، به یک حلقه بازخورد کوچک بین انگیزه و آزمایش میرسید. وقتی دادههای کافی به دست آوردید که نشان بدهند مشکلی که میخواهید حل کنید، واقعا مهم است و به راهحلهای جالبی در مورد آن رسیدید، به «مرحله نوآوری» میرسید.
مرحله نوآوری به تمرکز و چارچوببندی مجدد نیاز دارد. در واقع این یعنی چنین چیزی را اولویت قرار میدهید، میخواهید بر این مشکل تمرکز کنید و حالا به آن از زاویههای تازه منحصر به فردی نگاه میکنید. وقتی چارچوب یک مشکل را تغییر میدهید، یعنی از راهحلهای واقعا جالبی رمزگشایی میکنید. در واقع، این موضوعی است که بیشتر وقت تدریسم را صرف آن میکنم. چگونه یک مشکل یا چالش قدیمی را تفسیر میکنید و آن را در سبکی جدید مورد بررسی قرار میدهید؟ اگر میخواهید نوآوریهای واقعی ایجاد کنید، باید پرسشهایی را که میپرسید، زیر سوال ببرید.
وقتی این نوآوریها را ایجاد کردید، به «مرحله کارآفرینی» میروید. در این مرحله، باید جایگاه خود را تثبیت کنید و الهامبخش دیگران باشید. باید به دیگران القا کنید که به تیم شما بپیوندند، در کار شما سرمایهگذاری کنند، محصول شما را بخرند و همه اینها تخیلات آنها را تحریک میکند و دوباره همه چیز به نقطه شروع برمیگردد. وقتی تخیل دیگران را تحریک کردید، باعث میشوید آنها خلاقیت بیشتر، نوآوری بیشتر و در نهایت کارآفرینی بیشتر داشته باشند.مراحل خلاقیت دکتر تینا سیلگ به ما یادآوری میکند که عبور از یک مرحله به مرحله دیگر در ایجاد جنبش برای فرآیند خلاقیت شما لازم و ضروری است.
ارسال نظر