فیلم«نظریه همهچیز» چگونه ساخته شد
بازتاب زندگی عجیب هاوکینگ در سینما
در سال ۲۰۱۴ «جیمز مارش» کارگردان و مستندساز انگلیسی بر اساس زندگی این دانشمند فیلمی با عنوان «نظریه همهچیز» را جلوی دوربین برد و علاقهمندان سینما را شگفتزده کرد. آنتونی مککارتن فیلمنامه این فیلم را برپایه کتاب «سفر به بینهایت: زندگی من با استیون» نوشته جین وایلد هاوکینگ همسر سابق این دانشمند نوشته بود و روایتهایی عاشقانه از یک زندگی را پیش روی مخاطب قرار میداد.این فیلم که اِدی رِدمِین در نقش استیون هاوکینگ، فلیسیتی جونز، چارلی کوکس، امیلی واتسون، سایمن مکبرنی، کریستین مککی و دیوید تیولیس بازیگران آن بودند در ۷ سپتامبر ۲۰۱۴ اکران جهانی شد و عموما با نظرات مثبت مخاطبان مواجه شد و در جشنوارهها و با گرفتن جوایز مختلف، موفقیتهای زیادی کسب کرد.
داستان ساخته شدن این فیلم از علاقه «آنتونی مککارتن» فیلمنامهنویس «نظریه همه چیز» به کتاب «تاریخچه زمان» هاوکینگ در سال ۱۹۸۸ شروع شد. او در سال ۲۰۰۴ کتاب همسر سابق هاوکینگ را مطالعه کرد و بدون هیچ هماهنگی، نگارش فیلمنامهای براساس کتاب خاطرات «جین هاوکینگ» را شروع کرد و سپس ملاقاتی با همسر سابق این دانشمند داشت و در سال ۲۰۰۹ به تهیهکنندهای به نام «لیزا بروس» معرفی شد. «بروس» طی سه سال چندین دیدار با «جین» ترتیب داد تا او را برای ساخت فیلمی براساس کتابش متقاعد کند. سرانجام در آوریل ۲۰۱۳ تصمیم بر این شد که «جیمز مارش» این فیلم را کارگردانی کند، فیلمبرداری در کمبریج انجام شود و «ادی ردمین» نقش «هاوکینگ» را ایفا کند.داستان فیلم هم از این قرار بود که در سال ۱۹۶۳، در یک مهمانی، استیون هاوکینگ، دانشجوی کیهانشناسی دانشگاه کمبریج، با جِین وایلد که دانشجوی ادبیات در همان دانشگاه است، آشنا میشود. با وجود اینکه استیون در ریاضی و فیزیک توانایی بالایی دارد، دوستان و استادانش نگران موضوع تز دکترای وی هستند. استیون بههمراه استادش به یک سخنرانی راجع به سیاهچالهها میروند که باعث میشود او به این فکر بیفتد که سیاهچالهها باعث بهوجود آمدن جهان شدهاند و بعدا تصمیم میگیرد موضوع تزش را «زمان» انتخاب کند.زمانی که درحال تحقیقات است، برخی ماهیچههای بدن استیون از کار میافتند و باعث افتادن و وارد شدن ضربهای به سر وی میشود. به او گفته میشود که به بیماری عصبی نادری مبتلاست و بهزودی تمام ماهیچههای بدنش از کار خواهد افتاد و توانایی راه رفتن، حرف زدن و غذا خوردن را از دست خواهد داد؛ اما به مغزش آسیبی وارد نمیشود و اینکه حداکثر دو سال دیگر زنده خواهد ماند. استیون گوشهگیر میشود و همه را از خود میراند. جِین به او میگوید که دوستش دارد و با والدین استیون صحبت میکند و آنها وضعیت را بهطور کامل برای او شرح میدهند. جین تصمیم میگیرد که با استیون بماند؛ آنها ازدواج میکنند و پسرشان بهدنیا میآید.
استیون کمکم توانایی صحبت کردن را از دست میدهد و زمانی که تزش را ارائه میدهد، به او گفته میشود که در نظریهاش ایرادهایی وجود دارد، ولی تئوری او انقلابی است در دنیای علم و نشان دکترا را به او اعطا میکنند. استیون زمانی که درحال جشن گرفتن بههمراه جین و دوستانش است، متوجه میشود که دیگر نمیتواند راه برود و باید از ویلچر استفاده کند. «مارش» هم مطالعات زیادی روی آرشیوهای قابل دسترسی انجام داد تا مطمئن شود این فیلم نزدیکترین شباهتها را با داستان زندگی «استیون» خواهد داشت. «ردمین» برای بازی در این نقش شش ماه درباره زندگی «هاوکینگ» تحقیق کرد و به گفته خودش، هر مصاحبهای را که با او انجام شده بود خواند. او سعی کرد لهجه «هاوکینگ» را هم تقلید کند و برای این کار تحت نظر استادی به نام «جولیا ویلسون ـ دیکسون» تمرین میکرد.به گفته کارگردان این فیلم، کار «ردمین» در این پروژه خیلی دشوار بود چون او تنها نباید یک ناتوانی جسمی را نشان میداد. او در جریان فیلم باید پیش رفتن یک بیماری جسمی را که منجر به ناتوانی تدریجی «استیون» شده بود به نمایش میگذاشت.
با این حال، «مارش» اذعان کرده واکنشها و پیامهای مثبت «هاوکینگ» از لحاظ روحی خیلی به آنها کمک میکرد. «هاوکینگ» حتی به آنها پیشنهاد میدهد صدای خود را به بازیگر فیلم قرض دهد و جالب است بدانید که صدای کامپیوتری که از بازیگر این نقش شنیده میشود، صدای واقعی «استیون هاوکینگ» است. گفته میشود زمانی که «نظریه همه چیز» در جشنواره بینالمللی فیلم تورنتو اکران شد، پس از روشن شدن چراغهای سالن، پرستار «هاوکینگ» قطرات اشکی را که روی صورت او غلتیده بود، پاک کرد. «جین هاوکینگ» هم بارها با «فلیسیتی جونز» دیدار کرد تا برای بازی او در نقش خود راهنماییاش کند. زمانی که او پس از اتمام پروژه، برای اولین بار فیلم را دید، از شباهت «جونز» به الگوهای رفتاری و کلامی خود، شگفتزده شد.این فیلم در آن سال در مراسم جایزه گلدن گلوب، نامزد دریافت چهار جایزه بود و از بین آنها جایزه بهترین بازیگر نقش اول مرد فیلم درام برای ردمِین و بهترین موسیقی متن را ازآن خود کرد و در مراسم «بفتا» هم نامزد دریافت ۱۰ جایزه بود که جایزههای بهترین بازیگر نقش اول، بهترین فیلم بریتانیایی و بهترین فیلمنامه اقتباسی را کسب کرد. در جوایز اسکار هم در رشتههای بهترین فیلم، بهترین بازیگر نقش اول و بهترین بازیگر نقش اول زن را کسب کرد. قهرمان فیلم در دنیای واقعی کاملا فلج بود. او در ۲۱ سالگی به بیماری اسکلروز جانبی آمیوتروفیک مبتلا شد و به تدریج تواناییهای حرکتی خود را بهطور کامل از دست داد و با ویلچری اتوماتیک حرکت میکرد و با کمک رایانه، صدایش را به گوش دیگران میرساند اما تا پایان عمر به فعالیتهای علمی بیمانندش ادامه داد. او زمانی در اینباره گفته بود: قبل از اینکه صدایم را از دست بدهم، حرفهایم قابل شنیدن نبود و تنها نزدیکانم متوجه صحبتم میشدند. اما با کامپیوتری که صدای من شده، میتوانم سخنرانیهای محبوبی ایراد کنم. من از مباحث علمی لذت میبرم. خیلی مهم است که عامه مردم از مباحث پایهای علم اطلاعات داشته باشند. علاوهبر این فیلم، هاوکینگ در اپیزودهایی از سریالهای تلویزیونی «سیمپسونها»، «نسل آینده» و «سفر ستارهای» هم ایفای نقش کرد. او به بازی در نقشهای منفی علاقه داشت و میگفت دوست دارم نقشی منفی را در فیلمهای «جیمزباند» ایفا کنم.
«نظریه همه چیز» در گیشه جهانی به فروش ۱۲۲ میلیون و ۸۷۳ هزار و ۳۱۰ دلاری رسید و ۷۹ درصد منتقدان به آن رای مثبت دادند. او علاوهبر فعالیتهای علمی خود در عرصه نویسندگی هم فعالیت داشت و کتاب «تاریخچه زمان» او که با رکوردی ۲۳۷ هفتهای به عنوان پرفروشترین کتاب در بریتانیا باقی ماند، باعث شهرتش شد. همچنین، کتاب «طرح بزرگ» او که در اواخر سال ۲۰۱۰ به چاپ رسید، پس از چند روز به یکی از پرفروشترین کتابهای «آمازون» تبدیل شد. «تاریخچه خودم»، «تاریخچه کوتاهتر از زمان»، «گنجینه کیهانی»، «دریچهای به سوی کیهان» و «انفجار بزرگ» از دیگر کتابهای این چهره شناختهشده علمی هستند.
ارسال نظر