معاونت بررسیهای اقتصادی اتاق تهران معرفی کرد
صنایع مقاوم در تغییرات ارزی
بررسیها حاکی از آن است رشته فعالیتهایی که از یکطرف، نسبت هزینه مواد اولیه وارداتی به ارزشافزوده آنها پایین است و از طرف دیگر، نسبت درآمد صادراتی به ارزش فروش بالایی دارند، مهمترین ذینفعان صنعت کشور از افزایش نرخ ارز هستند و کمترین آسیب را خواهند دید. از سوی دیگر رشته فعالیتهایی که از یک طرف، نسبت هزینه مواد اولیه وارداتی به ارزشافزوده بالایی دارند و از طرف دیگر نسبت درآمد صادراتی به فروش آنها پایین است، بیشترین آسیب را از افزایش نرخ ارز خواهند دید. از جمله این صنایع میتوان به تولید وسایل نقلیه موتوری، تولید قطعات و ملحقات برای وسایل نقلیه موتوری و موتور آنها، تولید فرآوردههای لبنی، تولید محصولات پلاستیکی بهجز کفش، تولید روغن و چربی حیوانی و نباتی خوراکی اشاره کرد. در گزارش پیشرو که از سوی معاونت بررسیهای اقتصادی اتاق تهران منتشر شده است، علاوه بر اینکه میزان آسیبپذیری صنایع مختلف از افزایش نرخ ارز، از منظر تاثیر آن بر هزینه مواد اولیه و واسطهای وارداتی و همچنین درآمد حاصل از صادرات ارزیابی شده، برای سنجش میزان آسیبپذیری صنایع براساس دو نسبت نامبرده نیز وضعیت صنایع در سال ۹۴ مورد بررسی قرار گرفته است.یکی از بخشهایی که همواره از تغییرات ارزی، تاثیر گرفته، بخش صنعت است. این در حالی است که مطالعات انجام شده گویای آن است که باتوجه به ارزبری و درآمد صادراتی فعالیتهای مختلف صنعتی، نحوه اثرگذاری تغییرات نرخ ارز بر این فعالیتها متفاوت است. در برخی از صنایع، افزایش نرخ ارز منجر به افزایش هزینه مواد اولیه وارداتی یا تولیدی آنها شده و در برخی دیگر جهش ارز منجر به کسب منفعت آنی شده است. در این میان آسیبپذیری صنایع از افزایش نرخ ارز، براساس دو شاخص بررسی شده که مطابق با آن چند نتیجه بهدست آمده است. براساس شاخص نسبت مواد اولیه وارداتی به ارزشافزوده هر فعالیت، به نظر میرسد صنعت «تولید وسایل نقلیه» مهمترین صنعتی است که بیشترین آسیب را از افزایش نرخ ارز خواهد دید. براساس شاخص نسبت درآمد صادراتی به ارزش فروش هر فعالیت صنعتی، به نظر میرسد سه صنعت «تولید کود شیمیایی و ترکیبات ازت»، «تولید مواد پلاستیکی به شکل اولیه و ساخت لاستیک مصنوعی» و «تولید مواد شیمیایی اساسی» مهمترین صنایعی هستند که از افزایش آنی نرخ ارز منتفع میشوند.
کلید یک معما
تجارب مربوط به اعمال اصلاحات ساختاری در اقتصاد کشور نشان میدهد که تعداد مواردی که اصلاحات آنان براساس برنامه از قبل تعیین شده و بهصورت جامع و کامل اجرا شده باشد، بسیار اندک است و اکثر موارد محدود به اصلاحاتی است که نه براساس برنامهریزی قبلی و تصمیم حاکمیت، بلکه به ناچار و به دلیل فشارهای بیرونی مانند تحریم انجام شده که معمولا بعد از رفع علت بیرونی، مجددا به حالت قبل از اصلاح برگشت داده شده است. این شرایط باعث شده که تصمیمات در حوزه سرمایهگذاری صنعتی هم از سیاستهای حاکم بر اقتصاد کلان تاثیر گرفته باشد. نبود محیط رقابتی، سیاستهای اقتصادی ناسازگار و ناهماهنگ با اهداف کلان به همراه فقدان استراتژی توسعه صنعتی در کشور، شرایطی را در مجموع فراهم آورده است که انتخاب و شکلگیری فعالیتهای صنعتی در کشور بیش از آنکه مبتنی بر مزیتهای رقابتی، توسعه و افزایش صادرات و بهرهوری باشد، براساس نرخ ارز ارزان و قیمتهای پایین حاملهای انرژی شکل گرفته است. ساختار صنعتی کشور متمرکز بر فعالیتهایی است که به دلیل توان رقابتی ضعیف و به محض تغییر یکی از نرخهای کلیدی اقتصاد، با اختلالات جدی روبهرو میشوند و نتایج بررسیهای این گزارش نیز ناظر بر همین موضوع است. در این میان میتوان اطمینان داشت که رقابتپذیری صنایع کشور با صنایع جهانی نهتنها ناشی از ناتوانی بنیادی صنعتگران کشور نیست، بلکه پیشینه تاریخی و نیز وضعیت نیروی انسانی کشور ایجاب میکند که در موقعیت نسبی بهتری نیز قرار داشته باشیم و بنابراین کلید این معما را باید در جای دیگر، یعنی در حوزه سیاستگذاری جستوجو کرد.
بررسی یک نمونه
به منظور محاسبه میزان آسیبپذیری نرخ ارز، در این گزارش نسبت ارزش مواد اولیه وارداتی به ارزشافزوده در ۱۸ رشته فعالیت صنعتی در سال ۱۳۹۴ که سهم آنها از ارزشافزوده کل صنعت بیشتر از یک درصد بوده، محاسبه شده است. این صنایع در مجموع حدود ۶۹ درصد از ارزشافزوده کل صنعت را به خود اختصاص دادهاند. برای سنجش میزان آسیبپذیری صنایع براساس دو نسبت نامبرده، میزان آستانه در نظر گرفته شده برای درجه اهمیت صنایع، سهم ۵ درصدی از ارزشافزوده در سال ۹۴ و برای هر یک از نسبتهای مواد اولیه وارداتی به ارزشافزوده و درآمد صادراتی به ارزش فروش، ۲/ ۰ است. ارزیابی دادهها نشان میدهد نسبت هزینه مواد اولیه وارداتی به ارزشافزوده در رشته فعالیت «تولید وسایل نقلیه موتوری» نسبت به سایر فعالیتها بالاتر است. بالا بودن نسبت هزینه مواد اولیه وارداتی به ارزشافزوده باعث میشود که این صنایع از افزایش نرخ ارز بیشترین تاثیر را از حیث افزایش هزینههای تولید بپذیرند، همچنین براساس ارزیابیها از میان رشته فعالیتها، تولید وسایل نقلیه موتوری برحسب نسبت مواد اولیه به ارزشافزوده، مهمترین فعالیتی است که از نرخ ارز آسیب میبیند. در سال ۱۳۹۴ این فعالیت سهم حدود ۶ درصدی از ارزشافزوده کارگاههای صنعتی و سهم ۸/ ۵ درصدی از اشتغال صنعت را به خود اختصاص داده است.
فعالیتهایی نظیر تولید فرآوردههای لبنی، تولید قطعات و ملحقات برای وسایل نقلیه موتوری، تولید روغن و چربی حیوانی و نباتی خوراکی، تولید صابون و مواد پاککننده و لوازم بهداشتی و نظافت و عطرها و لوازم آرایش، تولید محصولات پلاستیکی بهجز کفش، تولید محصولات فلزی و آمادهسازی و ریسندگی الیاف نساجی به علت بالا بودن نسبت مواد اولیه وارداتی در تولید آنها با وجود اینکه از نظر درجه اهمیت سهم ارزشافزوده پایینتر از ۵ درصد دارند اما از آسیبپذیری بالایی در افزایش نرخ ارز برخوردارند. بر مبنای شاخص نسبت ارزش مواد اولیه وارداتی به ارزشافزوده، سهم از اشتغال و ارزشافزوده در ناحیه با آسیبپذیری کمتر از نرخ ارز، بیشتر است. در مجموع، از میان ۱۸ فعالیت صنعتی منتخب، ۵/ ۷۱ درصد از ارزشافزوده و ۴۸درصد از اشتغال در ناحیه آسیبپذیری پایین قرار گرفته است. در طرف مقابل، ۵/ ۲۸ درصد از ارزشافزوده و ۵۱ درصد از اشتغال در ناحیه با آسیبپذیری بالا از افزایش نرخ ارز هستند.اما چنانچه اثرپذیری رشته فعالیتها را بر حسب شاخص نسبت درآمد صادراتی به ارزش فروش بررسی کنیم، نتایج آن چگونه رقم خواهد خورد؟ سه فعالیتی که سهم صادرات از میزان فروش آنها بیشتر از آستانه ۲/ ۰ بوده، بیشترین نسبت درآمد صادراتی به ارزش فروش را به خود اختصاص دادهاند. ۷۰درصد از فروش در رشته فعالیت «تولید کود شیمیایی و ترکیبات ازت»، ۵۸درصد از فروش رشته فعالیت «تولید مواد شیمیایی اساسی جز کود و ترکیبات ازت» و ۴۴درصد از فروش رشته فعالیت «تولید مواد پلاستیکی به شکل اولیه و ساخت پلاستیک مصنوعی» ناشی از صادرات بوده است. البته فعالیت تولید مواد پلاستیکی به شکل اولیه و ساخت لاستیک مصنوعی علاوه بر اینکه درآمد صادراتی بالایی دارد، بیشترین سهم از ارزشافزوده کل صنعت را به خود اختصاص داده و از این منظر مهمترین صنعت کشور است.
همچنین رشته فعالیت تولید وسایل نقلیه موتوری که سهم از ارزشافزوده کل حدود ۶ درصدی داشته و نسبت مواد اولیه وارداتی در آن بسیار بالاست، درآمد صادراتی بسیار پایینی دارد.
در این میان رشته فعالیتهایی که شاخص نسبت درآمد صادراتی به ارزشافزوده در آنها بیشتر از ۲/ ۰ است از افزایش نرخ ارز بهرهمند شده و آسیب کمتری میبینند. بنابراین صنایعی مانند تولید کود شیمیایی و ترکیبات ازت از درجه اهمیت کمتری (کمتر از ۵ درصد) برحسب سهم از ارزشافزوده صنعت برخوردار است و فعالیتهایی نظیر تولید مواد پلاستیکی به شکل اولیه و ساخت لاستیک مصنوعی و تولید مواد شیمیایی اساسی سهم از ارزشافزوده بالاتر از ۵ درصد دارند، اما هر سه فعالیت از افزایش نرخ ارز بهرهمند میشوند و بنابراین انتظار میرود این فعالیتها آسیب کمتری از افزایش آنی نرخ ارز ببینند.
همچنین ارزیابیها نشان میدهد تنها ۸/ ۱۰ درصد از اشتغال در صنایع (با سهم بالای یک درصد از ارزشافزوده) از افزایش در نرخ ارز بهطور آنی بهرهمند میشوند. از آنجا که برخی فعالیتها از افزایش نرخ ارز بهرهمند میشوند و آسیب کمتری میبینند، این بهرهمندی آنی میتواند بخشی از افزایش در هزینههای آنها را که ناشی از افزایش قیمت مواداولیه وارداتی است، جبران کند. بنابراین میتوان شاخص نسبت درآمد صادراتی به ارزش فروش و شاخص نسبت هزینه مواد اولیه وارداتی به ارزشافزوده را با یکدیگر ترکیب کرد و رشته فعالیتهای مختلف را مورد ارزیابی قرار داد. بررسیها حاکی از آن است که بخش قابلتوجهی از فعالیتها دارای آسیبپذیری بالا از افزایش نرخ ارز هستند و بهرهمندی آنها از افزایش نرخ ارز آنها پایین است.
از سوی دیگر بر مبنای دو شاخص نسبت درآمد صادراتی به ارزش فروش و نسبت ارزش مواد اولیه وارداتی به ارزشافزوده، صنایعی که توامان سهم مواد اولیه وارداتی آنها از ارزشافزوده کمتر از ۲۰ درصد بوده، اما بیش از ۲۰ درصد درآمد فروش خود را صادر کردهاند، از افزایش نرخ ارز آسیب کمتری دیده و از آن منتفع میشوند. سهم این صنایع از مجموع ارزشافزوده فعالیتهای صنعتی منتخب، حدود ۳۰ درصد و از اشتغال آنها حدود ۱۱درصد است. در مقابل صنایعی که ارزش مواد اولیه وارداتی آنها بیش از ۲۰ درصد ارزشافزوده صنعت بوده، اما درآمد صادراتی آنها کمتر از ۲۰ درصد از ارزش فروش آنها را تشکیل میدهد، نسبت به افزایش نرخ ارز بسیار آسیبپذیرند. این صنایع سهم ۵/ ۲۸ درصدی از ارزشافزوده و ۵۲ درصدی از اشتغال دارند.
ارسال نظر